true
نمایشگاه با همه هزینه های سرسام آور تبلیغاتی و هجمه اخبارش تمام شد. هزینه هایی که بیش از این و بهتر از اینها می توانست موجبات کیفیی نمایشگاه را فراهم آورد.
ضمن عرض خسته نباشید به همه برگزار کنندگان و سپاس از همه آنان که روزها و شبها برای برگزاری این نمایشگاه بزرگ زحمت کشیدند، این نوشتار به قصد کم جلوه دادن زحمات یا زیر سئوال بردن مجریان نیست بلکه می خواهیم از پنجره پشتی حیاط خلوت رو به نمایشگاه، بی غرض، صادقانه و دلسوزانه به اتفاقات و تحولات آن نگاه کنیم، پیش از آنکه خبرنگاران ایرانی و غیر ایرانی در داخل مرزها از سوی رسانه های مغرض و یا از بیرون مرزها از طریق رسانه های بیگانه، فعالیت های بزرگترین تحول دنیای دیجیتال در کشور را به باد انتقاد گرفته و غرض ورزانه نقطه ضعف ها را پررنگ کنند، کاش ا عینک دودی ها را قبل از نمایشگاه برداشته بودیم.
بخشی از آنچه مسئولان ندیدند این است: جناب آقای حسینی وزیر محترم ارشاد ، جناب آقای زارع پور،معاون مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،تقریبا از سه ماه پیش از آغاز این نمایشگاه در اقدامی تبلیغاتی،مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانه های دیجیتال، برخی سایت های داخلی را برای توسعه اطلاع رسانی و نیز به گفته خود مسئولان این مرکز، “در جهت حمایت از سایت های کم بازدید” انتخاب کرد و بنرهای تبلیغاتی با قیمت های متفاوت در صفحه نخست این سایت ها قرار گرفت. با تماسی با مسئولان این مرکز ملاک انتخاب سایت ها را برای تبلیغات جویا شدیم، پاسخ آمد سایت هایی که در “الکسا” رتبه بالایی دارند!!! و به این ترتیب نتیجه آن شد که صفحه فیلترینگ به عنوان نخستین سایت و بعد از آن بسیاری از سایت های با محتوای زننده که به دلیل وجود لینک دانلود موزیک و برنامه و تالار چت گروهی (عکس و فیلم خوانندگان بدنام غربی و فیلم ها و سریال های غیر مجاز و نوشتارهای منافی عفت عمومی) که عموما در سایت الکسا رتبه بالایی دارند، بر خلاف اهداف ارزشی این سازمان ناخودآگاه توسط بنرهای تبلیغاتی نمایشگاه مورد حمایت مالی قرار گرفتند!!!
در اینجا چند نکته به ذهن می رسد؛
۱- چرا مرکز رسانه های دیجیتال که مبدا رسمی اطلاعات و آمار و ارقام سایت های اینترنتی ایران محسوب می شود با آن همه هجمه تبلیغاتی درباره توانمدی های خود ، هنوز برای نتیجه گیری در مورد رتبه سایت های ایرانی به سایت بیگانه “الکسا” مراجعه می کند؟؟آیا نفس سایت الکسا از بیخ و بن مورد انتقاد رییس این مرکز قرار نگرفته بود؟
۲- از آنجا که یکی از ملاک های نادرست ارائه آگهی اینترنتی به سایتها ، رتبه آنها در سایت الکسا است، آیا آگاهان و کارشناسان اطلاعات و آمار سایت ها در این مرکز بر این موضوع اشراف ندارند که بسیاری از سایت های ایرانی برای به دست آوردن رتبه بالا و گرفتن آگهی از مخاطب از همه جا بی خبر دست به دامان تقلب می شوند؟ کافی است با چرخی کوتاه در گوگل لیست بلند بالایی از سایت هایی را بیابید که مجانی یا با گرفتن مبلغی اندک رتبه سایت شما را در الکسا چند هزار، چندهزار بالا می برند! (اتفاقا یکی از همان سایت ها با غرفه ای پر طمطراق مهمان نمایشگاه بود!)
۳- بر فرض که رتبه برتر در الکسا ملاک مناسبی برای محبوبیت یک سایت باشد، آیا مرکز رسانه های دیجیتال این امکان را دارد که راه های تقلب سایت مورد نظر را تشخیص داده و سایت هایی را که صادقانه به رتبه و محبوبیت بالا دست یافته اند تشخیص دهد؟
القصه…
و پس از آن نمایشگاه آغاز شد…
پس از آغاز نمایشگاه ستاد خبری جشنواره با تلاشی صادقانه و مجدانه و صد البته قابل تقدیر، لحظه به لحظه از تحولات نمایشگاه گزارش پیامکی می داد، آنچنان که این سماجت در ارسال ایمیل و پیامک بازخوردی معکوس در بین خبرنگاران در پی داشت ، زیرا آنها را به جای آگاه کردن، “خبرزده” ، بی علاقه و بی انگیزه کرد و این تمام ماجرا نیست. بخشی مهجور از نمایشگاه به غرفه شهرستانی ها اختصاص داده شده بود. غرفه هایی بی روح ، دور افتاده و تنها مانده ! به راستی اگر قرار بود شهرستانی ها این همه با جور و جفا روبرو شوند و از زور بی هویتی وبازدید کم برخی غرفه ها را تعطیل کنند و بروند چه لزومی به حضور آنان و هزینه برای اقامت شهرستانی ها در تهران بود؟
آیا به اندازه کافی به شهرستانها بی توجهی نشده است؟ آیا دورفتادگی و کمبود امکانات برای آنها کافی نیست؟ چرا با اختصاص غرفه های دور از سالن های اصلی موجبات دلگرفتگی و رنجش آنها فراهم آمد؟ آیا قرار نبود این نمایشگاه فرصتی برای عرض اندام آنها باشد؟ و این اتفاق کاملا معکوس افتاد و به گفته قریب به اتفاق غرفه داران شهرستانی آنها در این فضا تحقیر شدند تا تشویق! این عکسها گزارش تصویری ازغرفه شهرستانهاست در روزهای پنجشنبه و جمعه ۲۱ و ۲۲ مهر ماه یعنی شلوغ ترین روزهای نمایشگاه!
بازهم این تمام ماجرا نیست!
در حالی که راهرویی برای رمی جمرات گوگل، فیس بوک و یوتویورب در نظر گرفته شده بود، کافی بود از راهرو خارج می شدید تا غرفه ای بزرگ و دودهنه با بنر چند متری نقش گوگل را نشانتان دهد که در این غرفه یک شرکت از سایت ها مبلغ ۳۰ هزار تومان می گرفت تا نام سایت را در صفحه اول گوگل قرار دهد!! وقتی پرسیدیم که آیا شما با شرکت گوگل در ارتباط هستید و این پول را از طریق حساب کاربری گوگل به این شرکت پرداخت می کنید؟ مسئول غرفه با افتخار گفت: نه ما شرکتی در دوبی داریم که قوانین گوگل را دور می زند و با راهی هوشمندانه(شما بخوانید متقلبانه) شما را در صفحه “یک” گوگل قرار می دهیم!
غرفه دیگری از طریق گوگل ارث نقشه ها ی کشوری را دانلود کرده و نقشه شهرهای کشور را داخل یک لوح فشرده به مردم می فروخت ، کاری که هر کودک پیش دبستانی که اینترنت بلد باشد قطعا به راحتی از عهده آن بر می آید…
روی بسته لوح فشرده ای که زرق و برق دار بود نوشته بود رمانهای صوتی معروف دنیا ، نوشته های چارلز دیکنز و آگاتا کریستی! بعد از خرید آن جعبه قشنگ داخلش فقط فایل پی دی اف نسخه انگلیسی کتاب بود! هیچ کدام از بازی های ایرانی ساخته شده که ما با هدیه بن ۸۰ هزار تومانی ارشاد خریداری کردیم قابلیت بالا آمدن نداشت که البته این از اشکالات لپ تاپ قراضه و مدل پایین ماست، آنها لابد عیبی نداشتند!
در ۸۰ درصد غرفه های فروش نرم افزار، لوح فشرده ویندوزهای کپی شده، ویروس کش ها و برنامه های کاربردی گران قیمت وجود داشت که ما آنقدر قانون کپی رایت برایمان خنده دار به نظر می رسد که فروشندگان نرم افزارها سرافرازانه می گفتند قوانین را دور زده و روشی دارند که مایکروسافت حتی شک هم نمی کند که ویندوز شما اورجینال نیست!غافل از اینکه اگر ما در نمایشگاه دیجیتال خودمان را گول می زنیم که نرم افزارهای اورجینال داریم، اگر بنا به ضرورتی با لپ تاپ خود از کشور خارج شویم در گیت ورود به کشور مقصد لپ تاپ چک شده و بدون ویندوز اورجینال و با این برنامه تقلبی، لپ تاپ ما در گمرک مصادره خواهد شد! چرا چشم هایمان را بستیم و اجازه دادیم محتوای ضعیف و برنامه ها ی کپی و تقلبی برای سود شرکت ها و بالا بردن کمیت نمایشگاه در رسمی ترین رویداد نرم افزاری کشور دستاویزی برای یاوه گویی رسانه های غربی و مغرض باشد؟
بهتر نبود کمی از هزینه های سنگین تبلیغاتی را صرف واحد تحقیق و توسعه می کردیم و نرم افزارهایی قوی و قابل رقابت با مشابه خارجی را عرضه می کردیم؟ اگر غرفه شایسته و پر بازدید “فتا” پلیس ا ینترنتی و جرائم رایانه ای ساعت ها برای جوانان و آگاه سازی آنها وقت می گذارد و این همه مخاطب مشتاق را به خود جلب می کند چطور اجازه می دهیم محتوای تقلبی و کپی که حقوق تولید کننده داخلی و خارجی را زیر پا می گذارد در معرض نمایش و خرید قرار گیرد؟ مگر ما ایرانی ها هویتی شبیه به چینی ها داریم؟
این عکس از یکی از تابلوهای نصب شده در نمایشگاه گرفته شده است
داستان بن خرید محصول و بسیاری مسائل کوچک و بزرگ دیگر هم که برای خودش مثنوی هفتادمن دیگری است…
عینک دودی شیک و گران قیمت زدیم؟آیا چشم هایمان را بستیم تا نبینیم یا نقطه ضعف هایی به این بزرگی واقعا به چشم نمی آید؟ خودمانیم که دستاویز به دست آنان که نباید می دهیم.
true
false
false
false
