true
امروز (یکشنبه) هشتادوهشتمین سالروز درگذشت «فرانتس کافکا»، نویسندهی آلمانیزبان خالق «مسخ» است.
«فرانتس کافکا» روز سوم جولای سال ۱۸۸۳ در یک خانوادهی یهودی آلمانیزبان در پراگ، پایتخت جمهوری چک، متولد شد.
فرانتس بزرگترین فرزند از جمع شش فرزند خانواده بود. زبان نخستی که او فراگرفت، آلمانی بود؛ اما بعدها توانست زبان چکی را نیز بیاموزد. علاقهاش به زبان فرانسه، او را به آموختن این زبان کشاند و بیش از هر نویسندهی دیگری به «گوستاو فلوبر» علاقهمند بود.
بعد از پایان تحصیلات ابتدایی و متوسطه، به دانشگاه آلمانی «چارلز فردیناند» در پراگ رفت و در ابتدا به تحصیل شیمی پرداخت؛ اما بعد از دو هفته رشتهاش را به حقوق تغییر داد و در سال ۱۹۰۶ موفق به کسب دکتری حقوق شد.
تا هنگام مرگ، آثار و سبک نگارش او توجه کمی را جلب میکرد. پیش از مرگ، از دوست نزدیک و مدیر برنامههای ادبیاش، «ماکس برود»، خواست تا تمام دستنوشتههایش را از بین ببرد. «دورا دیامانت»، که کافکا به او علاقهمند بود، تا حدودی این درخواست را اجرا کرد؛ اما حدود ۲۰ یادداشت و ۳۵ نامهاش را نگه داشت، که البته در سال ۱۹۳۳ به دست گشتاپو افتاد. هرچند هنوز تحقیقات برای یافتن دستنوشتههای کافکا در حال انجام است.
تمامی آثار منتشرشدهی کافکا، بهجز چند نامهای که او در چک به «میلنا جنسکا» نوشت، همگی در آلمان نوشته شدند. کافکا سبک نگارشی منحصر به فردی داشت و البته این مسأله شاید به خاصیت زبان آلمانی برمیگردد، که این امکان را به وی میداد تا از جملات بلند استفاده کند؛ جملاتی که برخی مواقع حتی به یک صفحه میرسید.
مشکل دیگری که مترجمان در برگرداندن آثار کافکا به انگلیسی با آن مواجه میشدند، چندمعنا بودن کلمات و واژههای مبهمی بود که این نویسنده از آنها استفاده میکرد.
منتقدان بسیاری سعی کردهاند تا آثار «کافکا» را در قالبهای فکری و عقیدتی خاصی قرار دهند؛ از جمله: مدرنیسم و رئالیسم جادویی، و برخی تأثیر مارکسیسم را در آثار او مانند «قصر»، «محاکمه» و یا «در تبعیدگاه» آشکار میدانند. برخی دیگر اگزیستانسیالیسم یا آنارشیسم را سبک مورد استفادهی کافکا میدانند.
شرححالنویسان معتقدند کافکا همیشه فصلهای ابتدایی کتابی را که در حال نوشتنش بود، برای دوستان صمیمیاش میخواند. «میلان کوندرا» بر این باور است که نویسندگان زیادی مانند «گابریل گارسیا مارکز»، «فدریکو فلینی» و «کارلوس فوئنتس» شوخطبعی سورئالیستی کافکا را در آثارشان استفاده کردهاند.
با این حال، خوانندگان آثار این نویسنده برای انتخاب یک اثر از او، باید توجه کافی به تاریخ چاپ کتاب داشته باشند؛ چراکه کافکا پیش از آنکه بتواند برخی نوشتههایش را برای چاپ آماده کند، درگذشت. بنابراین، رمانهای «قصر»، «محاکمه» و «آمریکا» (که عنوان اصلی آن «مردی که ناپدید شد» بود) همگی توسط مدیر کارهایش، «ماکس برود»، منتشر شدند.
فشارهای اجتماعی و افسردگیهای کافکا موجب شد تا او به بیماریهای متعددی مانند سل، میگرن، بیخوابی و یبوست مبتلا شود. وضعیت وخیم گلوی کافکا این اجازه را به او نمیداد تا بتواند به اندازهی کافی غذا بخورد و از آنجاییکه آن زمان درمان داخل وریدی هنوز کشف نشده بود، هیچ راهی برای تغذیهی او نبود، تا اینکه سرانجام در سوم ژوئن ۱۹۲۴ در آسایشگاهی در منطقهی «کرلینگ» نزدیک وین درگذشت. پیکر این نویسنده روز یازدهم ژوئن پس از انتقال به پراگ به خاک سپرده شد.
داستانهای کوتاه زیادی از کافکا بهجا ماندهاند، که از جملهی آنها هستند: «توصیف جنگ» (۱۹۰۴)، «مقدمات عروسی در ییلاق» (۱۹۰۷)، «تفکر» (۱۹۱۲)، «در تبعیدگاه» (۱۹۱۴)، «رییس آرامگاه» (۱۹۱۷)، «دیوار بزرگ چین» (۱۹۱۷) و «پیامی از سوی امپراتور» (۱۹۱۹) و «محاکمه» (۱۹۲۵). «قصر» (۱۹۲۶) و «آمریکا» (۱۹۲۷) هم از رمانهای منتشرشدهی او هستند.
منبع:ایسنا
true
false
false
false