true
خبر آمد فدراسیونهای بینالمللی تیر و کمان و دوچرخهسواری هم به دنبال حساس شدن فدراسیون بینالمللی قایقرانی نسبت به تغییر رؤسای این فدراسیونها از سوی وزارت ورزش، از مسئولان ورزش توضیح خواستهاند.
به گزارش جوان، واکنش وزارتنشینان ورزش در خصوص این خبر قابل پیشبینی بود، آنها مطابق همیشه همه چیز را در حد شایعه معرفی و با خیال راحت به صندلیهایشان تکیه کردند که بله هیچ اتفاقی نیفتاده، نمیافتد و نخواهد افتاد و به این ترتیب باز هم روزها پشت سر هم میگذرد اما حساسیت این روزهای سه فدراسیون بینالمللی آن هم درست پیش از شروع بازیهای المپیک چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت.
ماجراهای قایقرانی هنوز تمام نشده، گفته میشود قرار است از سوی وزارت ورزش دنیامالی دوباره بر سر کار برگردد چرا که حالا همه میدانند قایقرانان ایران تنها در شرایطی میتوانند در لندن پارو بزنند که پای برگه معرفیشان امضای دنیامالی باشد اما همین مسئله به ظاهر روشن و غیرقابل توجیه هم از سوی مسئولان وزارت ورزش به شوخی انگاشته میشود تا جایی که با فرصتسوزی زیاد سعی دارند موضوع مشمول زمان شده و اهمیت آن کمرنگ شود.
وزیر ورزش خوب میداند باید قبل از فرا رسیدن روزهای حساس نزدیک به المپیک تکلیف فدراسیون قایقرانی را روشن کند اما به راحتی عنوان میکند که این مسئله باشد برای بعد از سفر آفریقای جنوبی!
جالب است یکی از فدراسیونهایی که ملیپوشان آن امید زیادی به کسب مدال و افتخارآفرینی در رقابتهای لندن دارند، بلاتکلیف مانده و هنوز کسی به درستی نمیداند که ما مورد تأیید فدراسیون جهانی هستیم یا نه. آن وقت وزیر محترم ورزش و جوانان به راحتی همه چیز را به بعد از سفرش موکول میکند. بله جناب وزیر در سفر هستند و وقتی برای رسیدگی به امور قایقرانی و بقیه ندارند.
این قصه درباره تیرو کمان و دوچرخهسواری هم صادق است. اوضاع این دو فدراسیون بعد از شاهکار وزارت ورزش و جوانان در تغییر رؤسای آنها اینقدر بغرنج و به هم ریخته است که اولی با مدیریت منحصر به فرد جناب سرپرست جدید، دو ملیپوش مطرح و دارای سهمیه المپیک را بنا به دلایلی که کسی به درستی نمیداند که ما مورد تأیید فدراسیون جهانی هستیم یا نه. آن وقت وزیر محترم ورزش و جوانان به راحتی همه چیز را به بعد از سفرش موکول میکند. بله جناب وزیر در سفر هستند و وقتی برای رسیدگی به امور قایقرانی و بقیه ندارند
ماجراهای قایقرانی هنوز تمام نشده، گفته میشود قرار است از سوی وزارت ورزش دنیامالی دوباره بر سر کار برگردد چرا که حالا همه میدانند قایقرانان ایران تنها در شرایطی میتوانند در لندن پارو بزنند که پای برگه معرفیشان امضای دنیامالی باشد اما همین مسئله به ظاهر روشن و غیرقابل توجیه هم از سوی مسئولان وزارت ورزش به شوخی انگاشته میشود تا جایی که با فرصتسوزی زیاد سعی دارند موضوع مشمول زمان شده و اهمیت آن کمرنگ شود.
وزیر ورزش خوب میداند باید قبل از فرا رسیدن روزهای حساس نزدیک به المپیک تکلیف فدراسیون قایقرانی را روشن کند اما به راحتی عنوان میکند که این مسئله باشد برای بعد از سفر آفریقای جنوبی!
جالب است یکی از فدراسیونهایی که ملیپوشان آن امید زیادی به کسب مدال و افتخارآفرینی در رقابتهای لندن دارند، بلاتکلیف مانده و هنوز کسی به درستی نمیداند که ما مورد تأیید فدراسیون جهانی هستیم یا نه. آن وقت وزیر محترم ورزش و جوانان به راحتی همه چیز را به بعد از سفرش موکول میکند. بله جناب وزیر در سفر هستند و وقتی برای رسیدگی به امور قایقرانی و بقیه ندارند.
این قصه درباره تیرو کمان و دوچرخهسواری هم صادق است. اوضاع این دو فدراسیون بعد از شاهکار وزارت ورزش و جوانان در تغییر رؤسای آنها اینقدر بغرنج و به هم ریخته است که اولی با مدیریت منحصر به فرد جناب سرپرست جدید، دو ملیپوش مطرح و دارای سهمیه المپیک را بنا به دلایلی که کسی به درستی نمیداند که ما مورد تأیید فدراسیون جهانی هستیم یا نه. آن وقت وزیر محترم ورزش و جوانان به راحتی همه چیز را به بعد از سفرش موکول میکند. بله جناب وزیر در سفر هستند و وقتی برای رسیدگی به امور قایقرانی و بقیه ندارند
تمامی این اتفاقات در شرایطی روی میدهند که زمان زیادی تا آغاز المپیک باقی نیست و این طبیعی است که ملیپوشان اعزامی به لندن باید تکلیف خود را بدانند، بدانند که آیا اعزام میشوند یا اینکه جایی در ترکیب تیمهایشان ندارند و اگر باید راهی المپیک شوند چگونه باید آماده رویارویی با رقیبانی شوند که تا دندان مسلح هستند و از همه نظر آماده حضور در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان شدهاند.
اینها واقعیتی است تلخ که البته طعم آن به مذاق اهالی وزارتنشین خیابان سئول چندان هم تلخ نیست، آنها که در نهایت فقط یک سفر لندن را از دست میدهند، البته میتوانند سفرهای دیگری را جایگزین آن کنند.
این روزها زیاد نوشتهایم که اوضاع ورزش چندان مطلوب نیست، زیاد نوشتهایم که ریخت و پاشهای وزارت ورزش چندان سودی به حال ورزش کشور ندارد و زیاد نوشتهایم که شرایط و جو حاکم بر ورزش المپیکی نیست اما مثل همیشه گوش شنوایی پیدا نمیشود، این روزها المپیکیهای ایران به خصوص در رشته قایقرانی، دوچرخهسواری و تیروکمان غریبتر از گذشته فقط چشمانتظار فرا رسیدن رویدادی هستند که از مدتها قبل برای درخشش در آن برنامهریزی کرده بودند اما یک تصمیم نابجا و نابخردانه همه چیز را خراب کرد و کاخ آرزوهایشان را ویران نمود تا چشم امید به جای فدراسیون به مجامع بینالمللی داشته باشند.
وزیر ورزش و جوانان این روزها مدام در سفر است، معاون ورزشیاش کجاست کسی به درستی نمیداند. مسئولان کمیته ملی المپیک هم فقط سرزده به اردوها سرک میکشند اما حالا حتی دیدن از نزدیک آنها هم به ورزشکاران و نمایندگان ایران در المپیک روحیه نمیدهد چون وقتی با دست خالی مقابل ورزشکاری قرار میگیرند که دو سال است همه کار و زندگی خود را به خاطر المپیک تعطیل کردهاند، تنها باعث یأس و ناامیدی میشوند و نه چیز دیگری!
افشارزاده میگوید باید دستنوازش برسر ورزشکاران المپیکی کشید اما سؤال این است که آیا دست نوازش به تنهایی کافی است؟
طبیعی است که متهم میشویم به بر هم زدن آرامش جامعه ورزش، اما آرامش ظاهری امروز آتش زیر خاکستری است که با فرا رسیدن المپیک و شاید نتایج آن شعلهور میشود. ورزش ایران امروز بیشتر از آرامش محتاج مدیریت است؛ مدیریتی که بفهمد و بداند المپیک چیست و چگونه باید مهیای حضور در آن شد، هرچند این را هم بارها و بارها عنوان کردهایم و هر بار فقط با تأسف اتفاقات تلخ بعدی را شاهد بودهایم.
true
false
false
false