×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true

۱- در شرایطی که جدول توزیع مدال از همان روز اول بازیها شکل خود را می‌گیرد، ما بعد از ۹ روز یک برنز می‌گیریم و برای آن جشن ملی برپا می‌کنیم.

این را باید به حساب چه بنویسیم؟ تمام شایستگی ورزش ایران تا روز نهم واقعا همین یک مدال برنز بود؟ آیا باید برای بیست و چهارم شدن سولماز عباسی یا بیست و دوم شدن شادی هم جشن بگیریم؟ آیا تصمیم‌هایی که مدیران ما در ماه‌های آخر برای این رشته گرفتند و مدتها همه چیز را به هم ریختند، در کارنامه این ورزشکاران تاثیر نداشت؟
۲- دو نماینده ما در تیراندازی با کمان، می‌شوند مربی یکدیگر. میلاد وزیری مربی زهرا دهقان و دهقان مربی وزیری! از این دو نفر توقع چه شق‌القمری داریم؟ وقتی مدیران ورزش ما ذره‌ای درایت ندارند و در سال المپیک دست به تسویه حساب می‌زنند و از سوی دیگر با افرادی که قرار است به المپیک بروند (با آن روح شکننده) مانند کارگران روزمزد برخورد می‌کنند، چه از المپیک برداشت می‌کنیم؟ همه برای المپیک برنامه‌ریزی ۴ ساله می‌کنند و ما تازه در سال برگزاری المپیک یادمان می‌افتد که از چه مدیرانی خوشمان نمی‌آید. نتیجه این فکر بسته چه باید بشود مدالهای زرین؟!
۳- ژاپن در هر دو بخش زنان و مردان راهی نیمه نهایی فوتبال شد. آنها در هر دو مورد داعیه قهرمانی دارند. قهرمانی جام جهانی زنان را گرفته‌اند و جام جهانی مردان را هم می‌خواهند. در المپیک هم فقط به طلاهای ناب این رشته فکر می‌کنند. این ثمره مدیریت برتر است. نه برخورد شخصی با افراد دارند و نه تفکرات شخصی را بر سیستم، حاکم می‌کنند. چرا ژاپن نباید رشد کند و چرا فوتبال ما باید در المپیک باشد؟
۴- امیررضا خادم برای انتخابات هیات رئیسه فدراسیون جهانی کشتی به لندن رفت؛ اما رای نیاورد. بهتر است بگوییم بی تدبیری فدراسیون کشتی اجازه نداد این پیشکسوت نامدار کشتی جهان که هم مدال جهانی دارد و هم مدال المپیک، یکی از صندلی‌های مهم فیلا را در اختیار بگیرد. نکته تاسف‌‌آور ماجرا این است که یک قطری این صندلی را در اختیار گرفت. یکی از مدیران محترم ورزش لطفا جواب بدهد که قطر چه پیشینه‌ای در کشتی دارد؟ در تمام قطر یک سالن کشتی که هیچ، حتی یک دوبنده کشتی هم پیدا نمی‌کنید؛ اما به دلیل لیاقت و درایت مدیرانش و لابی‌هایی که برای رسیدن به هدف می‌کنند، صندلی هیات رئیسه فدراسیون جهانی رشته‌ای را می‌گیرند که اصلا چیزی از آن نمی‌فهمند.
۵ – تا چه زمانی باید خادم‌ها، وزیری‌ها و دهقان‌ها را قربانی بی تدبیری و ندانم‌کاری و بی‌مسئولیتی خود کنیم؟ تا کی باید ورزش، قربانی مدیرانی شود که چیزی از آن نمی‌دانند؟ چه زمانی ورزش به اهلش می‌رسد؟ مدیران ما کی از خواب برمی‌خیزند؟ چه زمانی رویای اهالی ورزش برای نشستن یک خبره ورزشی روی صندلی شماره یک ورزش ایران محقق می‌شود؟

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false