true
معمولاًشرکت ها و موسسات سعی می کنند تا با انجام یک فرایند کارشناسی شعا برند خود را بسازند.
آنها با مشاوره ای و بهره گیری از خرد جمعی برای معرفی ساده و مختصر خویش به مخاطبان (عموم مردم، مشتریان، مصرف کنندگان و …) شعار یا جمله ای کوتاه و بعضاً موزون را طراحی و در پیشانی سازمان یا سایت یا تبلیغات خود آنرا درج و استفاده نمایند.
سال ۱۳۸۵ در موسم حج تمتع در کشور عربستان شعار یک شرکت لبنیاتی که خیلی در سطح شهرها خودنمایی میکرد برایم جالب و تأثیرگذار بود. شرکتی بود بنام « نادی» که شعار تبلیغاتی این شرکت لبنیاتی تنها دو کلمه بود. ” نادی ینادیک ” . کلمه اول در واقع نام شرکت و کلمه دوم (ینادیک) آنقدر حرفه ای طراحی شده بود که حساب ندارد. کلمه دوم یک فعل مضارع است به معنی « فرا می خواند تو را» یا «صدایت می کند» که در حقیقت کلمه ینادیک علاوه بر آنکه فعل مضارع می باشد، به نوعی نام اصلی شرکت را در خود نیز جای داده است. بنابراین معنی عبارت عربی ” نادی ینادیک ” برابر می شود با این ترجمه فارسی که : نادی صدایت می کند یا نادی تورا می خواند. ملاحظه می شود که شعار تبلیغاتی یا تیتر معرفی سازمان، چقدر می تواند حاوی پیامهای مختلف اجتماعی، ارتباطی و… باشد. چه بسا همین شعارها هستند که تأثیر مستقیمی بر روی جذب مشتری، اعتماد سازی و افزایش فروش داشته و سازمان را با موفقیتهای بیشتر ، ماندگاری و سرآمدی روبرو می نمایند.
در کشور ما ایران کمترپیش آمده که یک برند ، شعار یا عنوان تبلیغاتی شرکتی بتواند در عمق ذهن و افکار مردم نفوذ نموده و در دل و جان آنها جا خوش نماید.
از جمله علل و چرایی آن می توان به کج سلیقگی و کارشناسی نبودن شعار، دلنشین و دلچسب نبودن شعار، نداشتن هارمونی و آهنگ در درون اجزاء شعار، طولانی بودن شعار ، مصنوعی بودن شعار ، سازگار نبودن شعار با ماموریت اصلی موسسه ، گزافه گویی و بلند پروازانه بودن (بی جهت) شعار، فشارهای خارج ازموسسه برای انتخاب و تعیین شعار و … اشاره کرد.
مثال دیگری بزنم. به جهت پاره ای مشکلات اقتصادی که عمدتاً در خلال سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ میلادی برای کشور چین به واسطه کیفیت پایین برخی کالاهای چینی و مرجوع نمودن آنها در سطح وسیع پیش آمده بود ، روابط عمومی دولت چین تصمیم گرفت تا از طریق یک فراخوان بین المللی درواقع آگهی مناقصه ای بدهد که بررسی کنند چگونه می توان محبوبیت کالاهای چینی را میان کشورها بازیابی و دوباره بازارهای ازدست رفته را احیاء و در نهایت صادرات رونق بیشتری پیدا کند. در میان موسسات شرکت کننده در مناقصه یک شرکت انگلیسی که درحوزه روابط عمومی فعال بود در مناقصه پذیرفته شد و طی یکسال و نیم مطالعه و تحقیق میدانی و نظر سنجی و … موفق می شود که یک آگهی تبلیغاتی بسازد به مدت ۳۰ ثانیه . یعنی حاصل یکسال و نیم تحقیق و پژوهش و کارشناسی و مطالعه پیرامون مشکل در نهایت تبدیل می شود به یک راه حل در قالب آگهی تبلیغاتی آنهم به مدت ۳۰ ثانیه که در سراسر دنیا (به جزء ایران و چند کشور دیگر) پخش شد. این آگهی ۳۰ ثانیه ای دارای چند اپیزود کوتاه بود. مثلاً در یک صحنه آن دونده سیاهپوست آمریکایی رانشان می دهد که روی کفش کتانی او درج شده: ساخت چین ((Made in china . در صحنه ای دیگر و در یک (Fashion show) (نمایش مد و مدل) خانمی اروپایی را نشان می دهد که پایین لباس مد او درج شده: ساخت چین . خلاصه آگهی از پنج قاره جهان انواع و اقسام اجناس و کالاها را نشان می دهد که گر چه مصرف کنندگان آن ساکنین از پنچ قاره جهان هستند ولی کالاها چینی میباشند . در پایان آگهی نیز یک شعار درج شده با این عنوان که:
کالای چینی ، کالای جهانی . بعدها طی نظرسنجی هایی که صورت گرفته بود ، دیده بودند که این آگهی یا شعار تبلیغاتی آنها توانسته بیش از ۶۰ درصد نظرات مردم و مصرف کنندگان را نسبت به کالاهای چینی تغییر وضعیت داده و دوباره آنها را ترغیب کند که از کالاهای چینی خریداری و مصرف نمایند. ملاحظه می شود که شعار تبلیغاتی چقدر میتواند گستره نفوذ وسیع داشته باشد. پیداست که کارشناسان روابط عمومی در آن شرکت پیمانکار پروژه، به قدر لازم نسبت به موضوع ، مطالعه، حساسیت، بررسی، مشورت، تحقیق و تفحص داشته اند که توانسته اند چنین تاثیر شگرفی را در ذهن مخاطب و تغییر نگرش و رفتار مصرف کننده را داشته باشند. آنها با این آگهی ابتدا ایجاد انگیزه کرده و سپس تغییر نگاه و رفتار را جویا شده و در نهایت تشویق و ترغیب به استفاده از کالاهای چینی از طریق روند منطقی آگهی مبنی بر اعتماد سازی و اقناع و اینکه او (مشتری ، مصرف کننده) مجاب شود که با اطمینان دوباره از کالاهای چینی استفاده نماید را دنبال و القاء نموده اند.
متاسفانه روابط عمومی ها در ایران به دلیل ضعف هایی که ذیلاً اشاره می شود نتوانسته اند به عنوان یک اتاق فکر یا موتور محرکه قوی و کارآمد و هم چنین ابزار تاثیرگذار و راهگشا نسبت به برند سازی و تعیین شعار تبلیغاتی یار و همراه خوبی برای سازمان باشند.
تحول گرایی، جسارت، تفکر سیستمی، آموزش، اختیار، اعتماد، بودجه و… حلقه های مفقوده در کار روابط عمومی ها برای تهیه وتولید و ارائه یک شعار تبلیغاتی و برند سازی هستند . اما بی مناسبت نیست در زیر ۱۰ مشکل عمده روابط عمومی در ایران را ذکر کرده و سپس تحلیل نماییم که چرا روابط عمومی ها نتوانسته اند در این زمینه تاثیرگذاری مطلوبی داشته باشند؟
۱- فقدان یک اتحادیه صنفی و حرفه ای فراگیر و قدرتمند در سطح کشور متشکل از روابط عمومی های بخش خصوصی و دولتی.
۲- موضوع روابط عمومی در کشور، از نظر قوانین و مقررات، جایگاه روشن، باثبات و شایسته ای ندارد. همچنین، قوانین و مقررات کارآمد و شفاف در مورد ردیفهای بودجه ای و مدیریت هزینه در روابط عمومی ها دیده نمیشود.
۳- انتصاب افراد غیر متخصص به عنوان مدیران روابط عمومی سازمانها و کمبود شدید نیروی انسانی آموزش دیده، مبتکر و دلسوز.
۴- عدم وجود باور و اعتقاد لازم و کافی در بین مدیران سطوح بالای جامعه و سازمانها در مورد جایگاه، اهمیت و خاصیت روابط عمومی.
۵- اغلب مدیران سازمانها، روابط عمومی را وسیله ای برای ثبات جایگاه و ارتقاء و موفق جلوه دادن خود میخواهند و روابط عمومی ها اقتدار و اختیار کافی ندارند.
۶- بدلیل وارداتی بودن دانش روابط عمومی در ایران، ساختار اداری و فرهنگی جامعه ایرانی، بطور مطلوب و نهادینه با روابط عمومی انس و سازگاری پیدا نکرده و این دانش و حرفه بخوبی بومی سازی نشده است.
۷- کمبود منابع و فرصتهای مطالعاتی برای کارشناسان و اساتید و عدم حمایتهای لازم و کافی در حوزه چاپ و نشر در سطح سازمانهای ذیربط بویژه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
۸- ناهمگون بودن ترکیب جمعیتی، سنی و تحصیلی کارکنان روابط عمومی ها و هم چنین ضعف شدید در نوع ساختار روابط عمومی ها درمقایسه با سایر بخشهای سازمانی.
۹- ضعف در برنامه ریزی و اجرای طرحها و نداشتن استراتژی و چشم انداز مطلوب و مشخص سالیانه درون سازمانی و برون سازمانی ونادیده گرفتن روابط عمومی ها در برنامه های پنج ساله توسعه کشور .
۱۰- جزیره ای عمل کردن روابط عمومی ها و فقدان تعامل سازنده، مستمر و کارآمد با یکدیگر و نهادهای مرتبط داخلی و بین المللی .
ملاحظه می شود که این مشکلات توان، پویایی، شادابی و یادگیری و سرعت را از روابط عمومی های ما گرفته و آنها قادر نیستند که آنطور که شایسته و بایسته است کمک حال سازمان در برندسازی و شعارسازی باشند. روابط عمومی ایده آل و آرمانی چنانچه بخواهد تحقق یابد و از بالقوه به بالفعل درآید و به ظهور و بروز برسد بایستی دست و بال بسته نباشد. روابط عمومی که باانواع و اقسام اما و اگرها روبرو می شود سنگین می گردد و توان پرواز و حرکت سریع و همگامی باروند تحولات و پیشرفت ها را نخواهند داشت . در چنین اوضاع و شرایطی است که سازمان در روابط عمومی نمیتوانند کار و اثر ماندگار ارائه دهند. بنابراین مشاهده می کنیم شرکت ها، برندها، تیترها و عناوین و شعارهایی را که چند صباحی متولد شده و جولان می دهند و به زودی از گردونه رقابت وکیفیت حذف شده و از یادها و خاطره ها فراموش می شوند.
شما نگاه کنید قبل از انقلاب ما یک نوع پودر لباسشویی داشتیم به نام « تاید » هنوز هم که هنوز است مردم به انواع پودر شوینده می گویند « تاید » . اگر دو نفر درحال شستن ظرف یا لباس باشند صرف نظر از اینکه پودر مورد مصرف آنها چه نامی یا چه مارکی و برندی دارد می گویند آن تاید را بده تا قدری روی لباس ها بریزیم.
قبل از انقلاب یک نوع دستمال کاغذی داشتیم به نام کلینکس.
هنوز هم که هنوز است بسیاری از مردم وقتی احتیاج به دستمال کاغذی دارند صرف نظر از نوع و مارک و نام و برند آن به همدیگر می گویند یک کلینکس بده . اینکه چه تفکر ، ایده و خلاقیتی پشت برندسازی و شعارهای تبلیغاتی این قبیل شرکتها بوده که سبب ماندگاری آنها در ذهن و جان مردم برای چند دهه شده است ، موضوع مهمی است که به سادگی نباید از کنار آن گذشت.
در اینترنت دیدم که چند بانک خارجی بدون اینکه به نام بانکها اشاره ای کنم، شعارهای تبلیغاتی خود را اینگونه طراحی و عنوان کرده اند.دقت کنید :
۱- ما هوای حساب و کتاب شما را داریم.
۲- آسوده باشید، جای پول شما امن است
۳- ما یک جهان هستیم در یک بانک
۴- سرمایه جایی می رود که آرامش باشد
۵- کیف پول خود را نزد ما بگذارید
۶- از شما اعتماد از ما سودآوری
۷- بهترین سرمایه گذاری بهترین سوددهی
۸- سرمایه بیشتر با استانداردهای بالاتر
۹- دوست دارید با پول خود چه کنید؟ با ما باشید
۱۰- یک فرصت طلایی ، یک همکاری شایسته
۱۱- ما برای وقت شما ارزش قایل هستیم
۱۲- بانک ما را عضوی از خانواده خود بدانید
۱۳- ما به انتظارات بیشتر شما پاسخ می دهیم
۱۴- پول از شما ، کار از ما
۱۵- ما مراقب اوضاع هستیم
۱۶- سرمایه شما نزد ما بیشتر می شود
۱۷- ما برای پول شما نقشه ها کشیده ایم
۱۸- بانک ماندگار با شما
۱۹- ما و شما با هم و برای هم
۲۰- با سرمایه گذاری امروز، فردای خود را بسازید
۲۱- بهترین خدمات را از ما بخواهید
۲۲- منفعت شما را بر منفعت خود ترجیح می دهیم
۲۳- بانک ما شایسته سرمایه شما
۲۴- با ما آسایش و آرامش را تجربه کنید
۲۵- هدیه ما به شما سودآوری و اعتماد
۲۶- همه دوست دارند پولدارتر شوند
۲۷- راز موفقیت ما ، حسن اعتماد شما
۲۸- تا در کنار هم هستیم اوضاع روبراه است.
۲۹- دنیایی از خدمات را در بانک ما تجربه کنید
۳۰- خدمات ما شما را شادمان میکند.
نتیجه گیری :
در این مقاله ضمن بیان مقدمه ای بر اهمیت شعار و برند سازمانی برای معرفی و شناسایی خود به دیگران ، اهم مشکلات روابط عمومی ها را مرور کرده و نگاهی داشتیم به برجسته ترین شعارهای چند بانک خارجی . در ادامه شعارها و تیترهای تبلیغاتی تعداد ۳۰ بانک دولتی و خصوصی کشور را در کنار هم بررسی و تحلیل محتوا نموده و نقاط قوت و ضعف آنها را برشمردیم . با تحلیل مختصر شعار های بانکهای دولتی و خصوصی کشور به این نتیجه میرسیم که بهره گیری از یک روابط عمومی خلاق ، هوشیار و تحلیل گر میتواند کمک شایانی به این مجموعه ها در سیر تکاملی خود و ادامه حیات خویش در عرصه رقابتی موجود داشته باشند . پر واضح است که یک روابط عمومی موفق و قوی مانند یک رصد خانه ، اوضاع و احوال پیرامون سازمان خود را به دقت و به دور از حب و بغض ها رصد نموده و نقاط قوت و ضعف را شفاف و جوانمردانه به فرادستان متذکر میشود . مدیران ارشد سازمان چنانچه بخواهند در میان جامعه ، مشتریان ، رقبا ، مصرف کنندگان خدمات و کالاها و… وجهه مردمی و خوش و خرمی داشته باشند چاره ای ندارند که از یک روابط عمومی خوش اخلاق ، هوشیار ، پر انرژی ، مبتکر ، متخصص و مردمی بهره گیرند . نقش روابط عمومی در برند سازی و ایجاد حس اعتماد عمومی نقش حساس ، دقیق و شکننده ای است که همگان بر آن اذعان دارند . برای موفقیت سازمانی میبایست موانع بر سر راه روابط عمومی را برداشته و با تکیه بر اعتماد ، اختیار و بودجه کافی روابط عمومی را وارد عرصه کارزار نماییم . دنیای پر راز و رمز رقابتی فعلی بویژه در مناسبات بین المللی با کسی شوخی ندارد . اگر روابط عمومی سازمان نتواند برند مناسبی را طراحی و به جهانیان عرضه کند دیری نمیگذرد که سازمان متحمل زیانهای بزرگ میگردد . راز ماندگاری در بازار علاوه بر کیفیت و قیمت مناسب محصول ، برند و نشان سازمان و شعار زیبا و دلچسبی است که طراحی میکنیم . ایجاد اتاق فکر و یا بانک ایده ها توسط روابط عمومی به سازمان کمک میکند تا همواره با تزریق افکار و اندیشه های نوین مسیر تکامل سازمان را باز نگه دارد . بعضی از برندهاها و شعارها اغلب نیاز به مهندسی مجدد و بازبینی داشته و لازم است تا با افکار سنجی ، بررسی وضعیت رقبا ، رفتار مصرف کنندگان ، انتظارات مشتریان و… جایگاه خود را در سطح جامعه رصد نماییم . طبیعی است که همه اینها وظیفه و ماموریت روابط عمومی است که میبایست با حساسیت و پشتکار و استمرار در پیگیری و کنترل اوضاع و احوال امور را دنبال کند . داشتن چک لیستهای حرفه ای برای برند سازی بسیار مهم است . بدین معنی که روابط عمومی در این چک لیست توقعات و انتظارات و رفتارها ی مصرفی و اجتماعی را بررسی نموده و با علامت زدن موارد مهم و آنهایی که نیاز به بازبینی و تغییر یا به روز رسانی دارند را علامت میزند . برند سازی نیازمند یک روابط عمومی رشد یافته و بالغ است . برخی روابط عمومی ها هنوز در دوران طفولیت بسر میبرند و طبیعی است که وقتی اقدام به برند سازی یا تولید شعار مینمایند کارشان آنگونه که باید و شاید با کیفیت و ماندگار از آب در نمی آید . برای برند سازی و تولید شعار ماندنی روابط عمومی نیازمند گروه کارشناسان و خبرگان ادبیات .، رفتار سازمانی ، گرافیک و… است . اگر روابط عمومی بتواند یک برند و شعار مطلوب و همه پسند درست کند میتواند از آن در ساخت سرود سازمانی نیز بهره گرفته و در نوشته ها ، تبلیغات و آموزشهای سازمانی از آنها استفاده بهینه داشته باشد . روابط عمومی در برند سازی نباید دچار وسواس غیر معقول شده و از طرفی نباید دست پاچه و بی محابا باشد . این امر سبب میشود تا شما هر از چند گاه به فکر دستکاری در برند ها و شعارها بیافتید . برند شناسه و هویت سازمان است . چنانچه روابط عمومی رشد یافته نباشد و هنوز در مرحله طفولیت به سر برد دیری نمیگذرد که دیگران دست شما را خوانده و بدلهایی را به شما میزنند که چه بسا سبب شود شما بازارهای هدف خود را از دست بدهید . فلسفه برند سازی این است که شما از طریق یک نشان ، آرم و شعار هر آنچه که از سازمان خود را مایل هستید ، در یک نظر به مخاطب القا و اعلام نمایید . برند شما اگر درست طراحی نشود برای مصرف کننده دلچسب نبوده و با آن انس نمیگیرد . بعضی برندها آنقدر پر جاذبه هستند که حتی کودکان نیز آنها را دوست داشته و مایل هستند که با آنها بازی کرده و با شکل و شمایل آن برای خود دنیایی را به تصویر کشیده و سرگرم بازی و شادمانی شوند . روابط عمومی به مثابه یک معمار باید به گونه ای شعار سازی و تولید برند کند که فکر همه جوانب مانند فرهنگ ، سیاست ، اقتصاد ، ادبیات و… را کرده باشد . بر مدیران سطوح بالای سازمان ، فرض و واجب است که برای معماری برند و تولید شعار از یک روابط عمومی قدرتمند ، بالغ و هوشمند بهره مند باشند .
ویوان نیوز
true
false
false
false