true
![](https://ecopersian.ir/wp-content/themes/RabinStudio/images/none.png)
جیمز مک گیل بوکانان در روز سوم اکتبر سال ۱۹۱۹ میلادی در مزرعهای در ایالت تنسی آمریکا چشم به جهان گشود و همیشه از پدرش به عنوان مردی همه فنحریف یاد میکرد.
وی در کتاب خاطراتش مینویسد: کودکی من در دورهای بود که نه الکتریسیته، نه رادیو و تلویزیون، نه سفر هوایی و نه سیستم فاضلاب وجود داشت. در منطقهای که زندگی میکردم آب از چاهی که خود حفر کرده بودیم استحصال میشد و فعالیتهای بدنی برای امرار معاش یا به تعبیر صحیحتر زنده ماندن ضرورت داشت. او کودکی سختی در یکی از روستاهای دورافتاده آمریکا داشت و حتی برای یاد گرفتن خواندن و نوشتن هم نتوانست به مدرسه برود و مدارس آموزشهای ابتدایی الفبا و ریاضیات را به او داد. مادرش نقش زیادی در علاقهمند کردن وی به مطالعه داشت و در خاطراتش مینویسد که کتابها در سالهای کودکی وی بااهمیتتر از اسباببازیها بودند. علاقهمندی وی به مطالعه سبب شد تا وارد مدرسه روستایی شود و موفقیتهای پی در پیاش والدین جیمز را متقاعد کرد که باید از تحصیلات وی حمایت کنند. به هر حال بوکانان جوان در سال ۱۹۴۰ میلادی از کالج معلمان ایالت تنسی فارغالتحصیل شد و هدفش تدریس در مدرسه در ازای دریافت ۶۵ دلار به عنوان دستمزد ماهیانه بود. در آن زمان دو فرصت شغلی دیگر هم برای او وجود داشت که یکی از آنها کار در بانک نشویل در ازای دریافت دستمزد ماهیانه ۷۵ دلاری و یا تحصیل در دانشگاه تنسی در مقطع کارشناسی ارشد و دریافت ۵۰ دلار در هر ماه بود. وی تحصیل در مقطع کارشناسیارشد در دانشگاه تنسی را انتخاب کرد و یک سال بعد از آن فارغالتحصیل شد. با آغاز جنگ جهانی دوم بوکانان وارد ارتش آمریکا شد و در همین دوران بود که همسرش را ملاقات کرد. وی در پنجم اکتبر سال ۱۹۴۳ میلادی با آن بَک، یکی از اعضای نیروی هوایی اهایو آمریکا ازدواج کرد. بعد از اتمام جنگ، بوکانان دوباره وارد فعالیتهای آکادمیک اقتصادی شد و به توصیه یکی از دوستانش دانشگاه شیکاگو را برای ادامه تحصیل برگزید. وی سال ۱۹۴۵ میلادی وارد این دانشگاه مطرح اقتصادی شد. او در کتاب خاطراتش مینویسد: تمامی افرادی که بعد از جنگ جهانی وارد دانشگاه شدند دیدگاههای سوسیالیستی داشتند ولی فرانک نایت استاد اقتصاد دانشگاه شیکاگو تاثیر زیادی در تغییر یا به تعبیر بهتر اصلاح دیدگاههای من داشت. وی من را با دنیای واقعی آشنا کرد و اصولی را به من آموخت که تا آن زمان نادیده گرفته میشد. وی در ادامه نوشت: یکی دیگر از افراد تاثیرگذار در زندگی حرفهای من، استاد تاریخ اقتصاد، ایرل جی. همیلتون بود که تاثیر زیادی در شغل من بعد از سال ۱۹۴۸ میلادی و طی سالهای فعالیت به عنوان سردبیر مجله اقتصاد سیاسی آمریکا داشت. در درجه اول او بود که من را مجبور به یادگیری زبانهای مختلف و تقویت سطح فهم هم از آنها میکرد و مدام کتابهایی به زبانهای فرانسه و آلمانی و ایتالیایی برای من میفرستاد و خلاصه آنها را از من میخواست. دوم اینکه به دقت و حوصله مقالاتم را میخواند و ایرادهای آنها را گوشزد میکرد و در برطرف کردن آن ایرادها کمک میکرد. بوکانان تدریس در دانشگاه تنسی را از سال ۱۹۴۸ میلادی آغاز کرد. دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۵۰ میلادی به دانشگاه فلوریدا منتقل شد و در سال ۱۹۵۴ میلادی به عنوان رئیس دپارتمان اقتصادی این دانشگاه انتخاب شد. در سال ۱۹۵۵ میلادی به رم سفر کرد و ۱۱ ماه مطالعه روی نظریههای اقتصاد کلاسیک ایتالیایی را در مورد مالیه عمومی آغاز کرد و در همین دوران بود که با شماری از اقتصاددانان مطرح و اثرگذار ایتالیایی آشنا شد. بعد از بازگشت به آمریکا در سال ۱۹۵۶ میلادی به وی پیشنهاد ریاست دپارتمان اقتصادی دانشگاه ویرجینیا داده شد و استاد کامل اقتصاد در دانشگاه شیکاگو شد. او در ساخت مرکز مطالعات اقتصاد سیاسی توماس جفرسون کمک بزرگی کرد. وی در سال ۱۹۶۹ میلادی اولین رئیس مرکز مطالعات انتخاب عمومی در آمریکا شد ولی در فاصله سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۸۳ میلادی ریاست اتحادیه اقتصادی جنوب را نیز بر عهده داشت. علاوه بر اینها، ریاست انجمن اقتصادی آمریکا از سال ۱۹۷۱ میلادی بر عهده این اقتصاددان برجسته دنیا بود. بوکانان در سال ۱۹۸۶ میلادی برنده نوبل اقتصاد شد. جیمز بوکانان به همراه گوردون تولاک، بنیانگذار نظریه انتخاب عمومی است.
تحول بزرگ دیگری که بوکانان در دوره زندگی خود تجربه کرده، زمانی اتفاق افتاد که وی مشغول خواندن یک مقاله اقتصادی نوشته اقتصاددان سوئدی، نات ویکسل، بود. این مقاله به زبان آلمانی در سال ۱۸۹۶ میلادی تالیف شده بود و موضوع اصلی آن نظام مالیات و هزینههای دولتی بود. ویکسل در این مقاله بیان کرده بود مالیاتهایی که برای تامین بودجه لازم برای برنامههای خاص دولتی استفاده میشود باید از افرادی اخذ شود که استفادهکنندگان از آن برنامهها یا پروژههای دولتی هستند. دیدگاه ویکسل در تقابل با دیدگاهی بود که در دهه ۱۹۴۰ میلادی بر جامعه حاکم بود. در آن زمان بیان میشد دلیلی ندارد که بین مبلغی که یک مالیاتدهنده میپردازد با منافعی که دریافت میکند ارتباطی وجود داشته باشد. بوکانان این نظریه را پذیرفت و به دنبال آن مقاله را از زبان آلمانی به انگلیسی ترجمه کرد تا اقتصاددانان دیگر هم بتوانند در این زمینه مطالعه کنند. این نقطه آغاز تحولی بزرگ در دیدگاههای فکری و اقتصادی او بود که وی را به یک دنبالهرو دیدگاههای ویکسل تبدیل کرد.
مهمترین تاثیر بوکانان در علم اقتصاد، در نظریههایی بود که سبب شد تا بین دو سطح انتخاب عمومی، یعنی سطح انتخاب اولیه که در آن اصول انتخاب میشود، و سطح دوم انتخاب، که میتوان آن را سطح پس از انتخاب قانون نامید، تمایز صورت پذیرد. سطح اول انتخاب مانند وضع قوانینی برای بازی است و سطح دوم انتخاب مانند بازی کردن با توجه به اصول انتخابشده در مرحله اول است. تلاشها و مطالعات بوکانان سبب شد تا طرفداران دیدگاههای فکری وی بیشتر به مرحله اول انتخاب یعنی وضع قوانین بازی توجه کنند نه اینکه مانند سیاستمداران تنها تمرکز خود را روی عملکرد بازیکنان اقتصادی در مرحله دوم متمرکز کنند. بوکانان هیچ گاه اصالت خود به عنوان یک روستایی را از دست نداد و سالیان سال به همراه همسرش چندین روز هفته را در مزرعهای که در ویرجینیای آمریکا داشتند، سپری میکرد. او بخش زیادی از امور مربوط به باغداری و کشاورزی را شخصاً انجام میداد و از این کارها به عنوان مجالی برای رهایی فکری و تامل در زمینه کتابها و پژوهشهای علمی خود یاد میکرد.
جیمز بوکانان، پسر روستایی دیروز و استاد برجسته اقتصاد امروز، که هماکنون در نهمین دهه از عمر پربارش قرار دارد، مطالعات خود در زمینه اقتصاد سیاسی و مباحث مرتبط با آن را در مرکز مطالعات اقتصاد سیاسی بوکانان ادامه میدهد. وی در سمینارهای مختلف اقتصادی شرکت میکند و نتایج مطالعاتش را با افراد جوان و دانشجویان علاقهمند به این حوزه در میان میگذارد ولی دنیا هنوز به او نیاز دارد و برای درک بهتر علم اقتصاد نظریههای انتخاب عمومی نیازمند توضیحات و نوشتهها و مقالات این استاد برجسته و اثرگذار در علم اقتصاد است.
تحول بزرگ دیگری که بوکانان در دوره زندگی خود تجربه کرده، زمانی اتفاق افتاد که وی مشغول خواندن یک مقاله اقتصادی نوشته اقتصاددان سوئدی، نات ویکسل، بود. این مقاله به زبان آلمانی در سال ۱۸۹۶ میلادی تالیف شده بود و موضوع اصلی آن نظام مالیات و هزینههای دولتی بود. ویکسل در این مقاله بیان کرده بود مالیاتهایی که برای تامین بودجه لازم برای برنامههای خاص دولتی استفاده میشود باید از افرادی اخذ شود که استفادهکنندگان از آن برنامهها یا پروژههای دولتی هستند. دیدگاه ویکسل در تقابل با دیدگاهی بود که در دهه ۱۹۴۰ میلادی بر جامعه حاکم بود. در آن زمان بیان میشد دلیلی ندارد که بین مبلغی که یک مالیاتدهنده میپردازد با منافعی که دریافت میکند ارتباطی وجود داشته باشد. بوکانان این نظریه را پذیرفت و به دنبال آن مقاله را از زبان آلمانی به انگلیسی ترجمه کرد تا اقتصاددانان دیگر هم بتوانند در این زمینه مطالعه کنند. این نقطه آغاز تحولی بزرگ در دیدگاههای فکری و اقتصادی او بود که وی را به یک دنبالهرو دیدگاههای ویکسل تبدیل کرد.
مهمترین تاثیر بوکانان در علم اقتصاد، در نظریههایی بود که سبب شد تا بین دو سطح انتخاب عمومی، یعنی سطح انتخاب اولیه که در آن اصول انتخاب میشود، و سطح دوم انتخاب، که میتوان آن را سطح پس از انتخاب قانون نامید، تمایز صورت پذیرد. سطح اول انتخاب مانند وضع قوانینی برای بازی است و سطح دوم انتخاب مانند بازی کردن با توجه به اصول انتخابشده در مرحله اول است. تلاشها و مطالعات بوکانان سبب شد تا طرفداران دیدگاههای فکری وی بیشتر به مرحله اول انتخاب یعنی وضع قوانین بازی توجه کنند نه اینکه مانند سیاستمداران تنها تمرکز خود را روی عملکرد بازیکنان اقتصادی در مرحله دوم متمرکز کنند. بوکانان هیچ گاه اصالت خود به عنوان یک روستایی را از دست نداد و سالیان سال به همراه همسرش چندین روز هفته را در مزرعهای که در ویرجینیای آمریکا داشتند، سپری میکرد. او بخش زیادی از امور مربوط به باغداری و کشاورزی را شخصاً انجام میداد و از این کارها به عنوان مجالی برای رهایی فکری و تامل در زمینه کتابها و پژوهشهای علمی خود یاد میکرد.
جیمز بوکانان، پسر روستایی دیروز و استاد برجسته اقتصاد امروز، که هماکنون در نهمین دهه از عمر پربارش قرار دارد، مطالعات خود در زمینه اقتصاد سیاسی و مباحث مرتبط با آن را در مرکز مطالعات اقتصاد سیاسی بوکانان ادامه میدهد. وی در سمینارهای مختلف اقتصادی شرکت میکند و نتایج مطالعاتش را با افراد جوان و دانشجویان علاقهمند به این حوزه در میان میگذارد ولی دنیا هنوز به او نیاز دارد و برای درک بهتر علم اقتصاد نظریههای انتخاب عمومی نیازمند توضیحات و نوشتهها و مقالات این استاد برجسته و اثرگذار در علم اقتصاد است.
مونا مشهدیرجبی
true
false
false
false