×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true

بازار سهام طی هفته های اخیر با رونق کم سابقه در سال جاری روبه رو شد و رکوردهای تازه ای هم به جا گذاشت اما به رغم رشد قیمت سهام و میانگین بازدهی مناسب در یک ماه، بازهم خبری از مشارکت سهامداران حقیقی ومردم نبود.

این اتفاق ناخوشایند دربرابردادوستد حدودهزارمیلیارد تومانی بیش از۳ میلیاردبرگ سهم رخ داد و طی آن از جمعیت حدود۶ میلیون سهامدار کشورفقط۷۸هزارسرمایه گذار عمدتا حقوقی، حاضربه خرید سهام شدند تا تالارهای معاملات سهام همچنان خالی ازمردم ودرتصاحب۷۵ تا ۸۵ درصدی شبه دولتی ها و نهادهای مالی باشد.دربررسی آسیب شناسی این خلأ چندعامل نقش دارند؛ 
اول ازبین رفتن اعتماد عمومی به ثبات بازارو رویه های حاکم دردوره حتی کوتاه مدت.
سابقه نشان داده هرچندبازارسهام ازماهیت اصلی نوسان برخوردار است واکثرا این اصل را قبول دارند اما هرگز اعتمادی به تداوم رویه ها و مصوبات نبوده و تصمیمات وتداوم مدیریت ها به راحتی تغییر کرده وگاه مانند بهره مالکانه معادن، عوارض صادراتی پتروشیمی ها وبرداشت پول از بانک ها دستخوش ابهامات طولانی مدت و تبعات منفی شدید شده است. 
این در حالی است که هرچند بانک ها نماد اطمینان مردم به اقتصاد هستند اما بعد از پذیره نویسی سهام بانک های آرین، تات وآریا درفرابورس و سپس لغو مجوز یا تاکید برادغام و همچنین عرضه پرازحاشیه سهام پست بانک در بورس و سوءاستفاده مالی دربانک صادرات، اعتماد به بانک ها- که۲۰درصدارزش روز بازار سهام را دردست دارند- و در اصل به بازار سرمایه، خدشه دارشد. 
عامل دیگرافزایش ریسک های گاه ناشناخته دربازارسهام به همراه زیان های چندین میلیون تا چند میلیارد تومانی سرمایه گذاران از یکسو وکسب بازدهی بیش از۱۰۰ تا حدود۵۰ درصدی بازارهای ارز، سکه، مسکن و حتی بازدهی بدون ریسک۲۰درصدی سپرده بانکی ازسوی دیگراست که موجب عدم تمایل مردم به سرمایه گذاری در بورس وکوچ سرمایه هابه بازارهای دیگر آن هم با ریسک کمتر شده است.
چراکه واقعیت این است که بازار سهام با میانگین بازدهی ۹درصدی سال گذشته و منفی یک تا ۷درصدی سال جاری موجب گریز بسیاری از سهامداران حقیقی ومردم وعدم برگشت آنان حتی در شرایط رونق بورس شده، تا ضرب المثل «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد» در بورس مصداقی کامل داشته باشد. آن هم برای سهامدارانی که برخلاف حقوقی ها از پشتوانه مالی چندانی برخوردار نبوده و گاه همه پس انداز خود را در روزهای رکود بورس از دست داده اند.
در کنار عواملی چون توقف گاه طولانی مدت و بدون دلیل نماد شرکت ها توسط مسئولان بورس، کاهش سودآوری و گاه اعلام زیان ناگهانی شرکت هایی مانند صدرا، نبود تصویری روشن از ماه ها و هفته های بعد، عدم فرهنگ سازی و آموزش واقعی سرمایه گذاری دربورس، در پیش بودن انتخابات ریاست جمهوری– که به نوبه خود درافزایش ابهامات وآینده اقتصاد و بازارسرمایه موثر است– و سایر مسائل، خلأ ناشی از عرضه های اولیه سهام شرکت ها از سوی سازمان خصوصی سازی و بخش خصوصی کشور، موجب تضعیف طرف تقاضا در بازار سهام و عدم کسب سود حداقلی ۵ تا ۲۰درصدی برای حتی سرمایه گذاران قدیمی بورس شده است.
با این اوصاف تا زمانی که اعتماد عمومی به ثبات مدیریت وتصمیم گیری ها برنگردد؛ مشکل بانک ها برطرف نشده و شفاف سازی ها، رفع ابهامات و همچنین آموزش و فرهنگ سازی انجام نشود؛ خبری از عرضه های اولیه سهام نباشد؛ چرخ کارخانه ها به درستی نچرخد؛ و مهم تر از همه تا هنگامی که ارز، طلا و مسکن به عنوان کالای سرمایه ای تلقی شوند، نمی توان به حضور اکثریت حتی ۶میلیون سهامدار در عرضه معاملات شرکت ها امید بست؛ مگراینکه دولت در عمر کمتر از یک سال خود چاره ای اساسی در «بورس کردن» بازارسهام بیندیشد.

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false