چرا نرخ بیکاری در یک استان شش درصد و در استانی دیگر ۱۶ درصد است؟ آیا دلیل این تفاوت ۱۰ درصدی این است که استانی که نرخ بیکاری بالایی دارد مورد توجه سیاستگذاران حوزه کار نبوده و منابعی برای ایجاد اشتغال به آن اختصاص نیافته است؟ مشکل اصلی جای دیگری است: نبود برنامهریزی منطقهای برای ایجاد شغل.
به گزارش پایگاه خبری اکوپارس به نقل از خبرگزاری ایلنا، شکاف در توزیع شغل یکی از مباحث مهم در بازار کار ایران است. همواره اینکه نرخ بیکاری در استانها و مناطق مختلف کشور تفاوت معناداری با هم داشته است، مورد بحث کارشناسان قرار گرفته و دلایل و تبعات چنین وضعیتی بررسی شده است. نرخ پایین بیکاری در یک استان میتواند نشان دهنده تمرکز امکانات ایجاد اشتغال در یک منطقه باشد، هر چند باید موقعیت جغرافیایی منطقه، امکانات و دسترسیها و البته فرهنگ مردم استان را نیز در نظر گرفت. در مقابل وقتی در استانی بیکاری بیداد میکند، باید به این فکر کرد که چه اتفاقی افتاده است؟ آیا مردم منطقهای که بیکاری در آن بالاتر از میانگین است، از دسترسی به امکانات محروم بودهاند یا اینکه به درستی نتوانستهاند از امکاناتی که عادلانه توزیع شده استفاده کنند.
بیکاری در استانها چگونه است؟
آمارهای منتشر شده از سوی مرکز آمار که نرخ بیکاری در بهار ۹۸ را نشان میدهد حکایت از این دارد که بیکاری در ۱۲ استان کشور بالاتر از میانگین بیکاری یعنی ۱۰.۸ درصد است. همین که نرخ بیکاری در بیشتر استانها یعنی در ۱۹ استان پایینتر از میانگین است نشان دهنده این است که بار بیکاری روی دوش چند استان قرار گرفته است. در میان استانهایی که نرخ بیکاری پایینتر از میانگین دارند، ۱۳ استان کشور بیکاریشان تک رقمی است. بررسی استانهای مختلف بر اساس نرخ بیکاری نمیتواند ما را به نتایج روشنی در مورد وجود همبستگی مستقیم میان محرومیت و نرخ بالای بیکاری برساند. بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در بهار سال ۱۳۹۸ همدان با نرخ بیکاری ۶.۱ درصد پایینترین میزان بیکاری را در میان ۳۱ استان کشور داشته است. پس از آن فارس با نرخ بیکاری هفت درصد در رده دوم قرار دارد. در مقابل چهارمحال و بختیاری با نرخ ۱۶.۷ درصد و استانهای خوزستان با ۱۶.۲ درصد، لرستان ۱۶.۱ درصد و هرمزگان ۱۵.۹ درصد بدترین وضعیت بیکاری را دارند. نکته قابل توجه در مورد نرخ بیکاری استانهای مختلف کشور این است که چند استانی که در مواردی استانهای محروم و کمبرخوردار تلقی میشوند، نرخ بیکاری تک رقمی دارند. نرخ بیکاری در ایلام تنها ۹.۳ درصد، در خراسان ۸.۶ درصد و در بوشهر ۹.۲ درصد است.
جدول زیر بیکاری در استانهای مختلف کشور را نشان میدهد.
دلایل و تبعات شکاف در توزیع شغل
در مباحث مربوط به توسعه، به توسعه منطقهای توجه ویژهای میشود. واقعیت این است که توسعه و رفاه یک کشور زمانی محقق میشود که در مناطق مختلف آن دسترسی به امکانات وجود داشته باشد و توزیع عادلانه ثروت رخ دهد. یکی از کارویژهها برای محرومیت زدایی ایجاد اشتغال در مناطق محروم است، حال آنکه ما در ایران با پدیدهای عجیب روبهرو هستیم: در مواردی مناطق بسیار ثروتمند؛ مردم محرومی دارند و از بیکاری بالایی رنج میبرند. نمونه مشخص استان خوزستان است که استانی نفتخیز است و درآمدهای حاصل از ثروت این استان تاثیری غیرقابل انکار بر درآمدها و اداره کشور دارد. همانطور که گزارشهای رسمی نشان میدهد نرخ بیکاری در خوزستان بسیار بیشتر از میانگین کشوری است. استانهایی مانند هرمزگان و سیستان و بلوچستان نیز استانهای فقیری نیستند و موقعیت جغرافیایی آنها باید به رونق تجارت و کسب درآمد ساکنان آن کمک کند. حتی استانهایی مانند چهارمحال و بختیاری، لرستان و کهگیلویه و بویر احمد که جزء استانهای با نرخ بیکاری بالا هستند، ثروتهای زیادی دارند که یا از آنها استفاده درستی نشده یا مواهب این ثروتها به مردم این استانها نرسیده است. برای مثال این استانها میتوانند در زمینه کشاورزی سرآمد باشند و مهمتر از آن جذابیتهای طبیعی آن به راحتی میتواند آنها را به کانونهای جذب گردشگر تبدیل کند. به هر ترتیب وضعیت بیکاری در مناطقی که منطقا میتوانند اقتصادی پررونق داشته باشند، مناسب نیست و این نشان دهنده برنامهریزیهای نادرستیست که در حوزه کار وجود داشته است.
وقتی حرف از تبعات توزیع نامناسب شغل در مناطق مختلف کشور میشود اولین چیزی که به ذهن میرسد، افزایش مهاجرت از این مناطق است. کشور ما در دهههای اخیر با پدیده مهاجرت دست به گریبان بوده، به گونهای که مهاجرت از روستاها و شهرهای کوچک ساختار جمعیتی کشور را به کلی تغییر داده است. نبود شغل در برخی مناطق بیشک باعث میشود مهاجرتی که تبعات جبرانناپذیر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برای مقاصد مهاجران دارد، افزایش یابد. مهاجرت از استانهای کم برخوردار یک جور پاک شدن صورت مساله است. بیکاران از جایی به جای دیگر میروند و جای رفع مشکل بیکاری، شاهد انتقال بیکاری هستیم، حال آنکه با استفاده از ظرفیتهای استانی میتوان مشکل را رفع کرد. نمونه بارز استان مهاجرپذیری که نتوانسته زمینهساز اشتغال برای مهاجران بیکار باشد و با مشائل عدیده اجتماعی و فرهنگی نیز دست به گریبان است، استان البرز است. نرخ بیکاری در البرز ۱۴ درصد است، یعنی بیشتر از سه درصد بالاتر از میانگین کشوری. کرج که حالا به یکی از پنج شهر پر جمعیت ایران تبدیل شده در زمانی کوتاه دچار تغییرات عدیده شده و با مشکلات مختلف شهری، اجتماعی و فرهنگی رو بهروست.
برنامهریزی بر اساس ظرفیتهای منطقهای
عبدالله مختاری (کارشناس بازار کار) در گفتگو با ایلنا، دلایل نرخ بالای بیکاری در برخی مناطق را یکی فرهنگی، دیگری اشتغال پنهان و مورد دیگر برنامهریزی نادرست در حوزه کار میداند.
او تصریح میکند: بیش از هر چیز در زمینه کار ترویج فرهنگ کار کردن مهم است. باید به کار کردن و شاغل بودن اهمیت داد و به این صورت، فرد دیگر با توجیهاتی مانند اینکه من فلان کار را نمیکنم چون لیسانس دارم، بیکار نمیماند.
این کارشناس بازار کار همچنین به بحث اشتغال پنهان اشاره میکند و میگوید: ما میدانیم که اقتصاد پنهان حجم بالایی از اقتصاد ایران را شامل میشود. افرادی درآمد دارند، بدون اینکه جزء شاغلان به حساب آیند و در برخی مناطق این مشاغل پنهان رواج بیشتری دارد و همین مساله ممکن است باعث شود نرخ بیکاری در آمارهای رسمی بالا باشد، ولی در واقع اینطور نباشد.
او برنامهریزی نامناسب را دلیل اصلی توزیع ناعادلانه شغل میداند و میگوید: سالهاست بر این مهم تاکید میشود که برنامهریزیها باید بر اساس ظرفیتهای منطقهای باشد. این موضوع بسیار اهمیت دارد که ما نوعی از مشاغل را ترویج و تقویت کنیم که زیرساختها و امکانات لازم برای ایجاد آنها فراهم است. مگر ایجاد شغل فقط با ساخت کارخانه ممکن است؟ اگر ارزیابیهای درستی صورت گیرد شاهد خواهیم بود که در زمینههایی مانند کشاورزی و گردشگری ظرفیت بالایی برای ایجاد شغل وجود دارد.
بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران در بهار سال ۱۳۹۸ همدان با نرخ بیکاری ۶.۱ درصد پایینترین میزان بیکاری را در میان ۳۱ استان کشور داشته است. پس از آن فارس با نرخ بیکاری هفت درصد در رده دوم قرار دارد. در مقابل چهارمحال و بختیاری با نرخ ۱۶.۷ درصد و استانهای خوزستان با ۱۶.۲ درصد، لرستان ۱۶.۱ درصد و هرمزگان ۱۵.۹ درصد بدترین وضعیت بیکاری را دارند.
مختاری ادامه میدهد: به ویژه گردشگری حوزهای پولساز است که ما از آن غفلت کردهایم. سیاستگذاریها به گونهای است که باعث میشود همه مردم مقاصدی را برای سفر انتخاب کنند، حال آنکه نیاز به توزیع سفر داریم. برای مثال طرح تعطیلات زمستانه میتواند به گردشگری استانهای جنوبی کمک کند و شمال کشور را هم از آسیبهای سفر بیش از حد ایمن نگه دارد.
او بر این باور است که ارزیابی دقیق حوزه کار و شناخت ظرفیتهای منطقهای میتواند برنامهریزی در زمینه ایجاد شغل را به هدف برساند و این کار پژوهشگران و موسسات آموزشی است.
پیشگیری از توسعه ناموزون
یکی از طرحهای توسعهای موفق در سالهای اخیر طرح ایجاد مشاغل روستایی بوده است. محمد امید (معاون توسعه روستایی و مناطق محروم رئیس جمهوری) درباره میزان اشتغال زایی روستاییان با بیان اینکه در حال حاضر ۱۵۰ هزار فرصت شغلی با بیمه برای روستاییان به وجود آمده است، گفت: با کمک تسهیلات اشتغال روستاییان، نرخ بیکاری در روستاها دو درصد کاهش یافته است و سهم اشتغال روستاییان در کل اشتغال کشور نیز به ۲۳ درصد افزایش یافته است.
در این طرح توجه ویژهای به امکانات منطقهای شد و ایجاد اشتغال منحصر به اقدامات سنتی نبود. به نظر میرسد با ادامه چنین رویههایی میتوان امیدوار بود که نرخ بیکاری در استانهایی که از بیکاری بالا رنج میبرند کاهش یابد. اگر بنا باشد نرخ بیکاری را کاهش دهیم لازم است روی مناطقی که بیکاری زیادی دارند، تمرکز کنیم. همانطور که عنوان شد بررسیها نشان میدهد دلیل بیکاری بالا نبود ظرفیتهای لازم نیست، بلکه علت آن نادیده گرفتن امکانات منطقهای است. نادیده گرفتن امکانات و ظرفیتهای منطقهای در مواردی باعث توسعه ناموزون هم شده است. برای مثال اصرار به صنعتی کردن استانی که ظرفیت لازم را نداشته باعث ایجاد آلودگیهایی شده که خسارت آن جبران ناپذیر است.
مورد مشکلساز دیگر رعایت نکردن بومیگزینی است که باعث شده استانهای ثروتمند از مواهب ثروت خود استفاده کنند. این مشکل منجر به وجود نیروی کار مهاجری شده است که بافت جمعیتی و فرهنگی استانهایی را دچار تغییر کرده و از طرف دیگر، بهرهوری را نیز کاهش دادهاند.
اکنون در شرایطی قرار داریم که باید از کمترین پول بیشترین سود را کسب کنیم. وقتی بحث ایجاد اشتغال مطرح میشود برخی مسئولان و کارشناسان عنوان میکنند کیک اقتصاد ایران ظرفیت ایجاد همین میزان اشتغال موجود را دارد. هر چند چنین چیزی تا حدی درست است، اما نباید فراموش کرد که استفاده درست از منابع به میزان وجود منابع اهمیت دارد. برنامهریزی منطقهای برای ایجاد شغل نوعی استفاده درست از منابعی است که سالانه صرف اشتغالزایی میشود.