×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true

در سفر احمدی‌نژاد با هدف جلب رضایت پاکستان، تامین ۵۰۰ میلیون دلار از اعتبار احداث خطوط لوله در خاک این کشور از سوی ایران پذیرفته شد، به شرط آنکه پاکستان از اجرای پروژه پا پس نکشد و بقیه اعتبار مورد نیاز، که در آن زمان یک میلیارد دلار تخمین زده می‌شد، را خود تامین کند.

 

صفر تا صد ماجرای صادرات گاز به پاکستان/ وام بدهیم تا گاز صادر کنیم!

به گزارش پایگاه خبری اکوپارس به نقل از خبرگزاری ایلنا، دوازده سال از امضای قرارداد گازی میان روسای جمهوری وقت ایران و پاکستان برای انتقال گاز از میدان پارس‌جنوبی به پاکستان می‌گذرد. اما به گفته مسئولین وزارت نفت، مقامات پاکستانی از دریافت گاز از ایران امتناع می‌ورزند.

چرا با گذشت سال‌ها پس از انعقاد قرارداد، خط لوله صلح میان ایران و پاکستان هنوز سرنوشت این قرارداد گازی مهم در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؟

آیا وزارت نفت در این رابطه کم‌تحرکی کرده است؟

واقعیت ماجرای صادرات گاز ایران به پاکستان چیست؟

چرا ایران علی‌رغم عدم پایبندی پاکستان به تعهدات خویش می‌بایست با صرف هزینه‌های سنگین خط لوله گاز را به نقطه صفر مرزی با پاکستان می‌کشاند؟

پاسخ اینکه در حالی خط لوله گاز در داخل ایران به نزدیکی مرز با پاکستان کشیده شده، طرف پاکستانی هیچگاه حاضر به انجام تعهدات خویش مبنی بر تکمیل خط لوله صلح در خاک این کشور نبوده است.

برای ‌روشن‌تر شدن موضوع خوب است نگاهی گذرا به تاریخ موضوع صادارت گاز ایران به پاکستان بیاندازیم.

هم باج بدهیم، هم گاز

اوایل سال ۸۸ قرارداد صادرات گاز ایران به پاکستان میان روسای جمهور دو کشور امضا و در نهایت مقرر شد ۱۱۰۰ کیلومتر از این خط لوله در ایران و ۱۰۰۰ کیلومتر در پاکستان احداث و روزانه ۶۰ میلیون مترمکعب گاز از طریق این خط لوله ۵۶ اینچی به پاکستان صادر شود. چهار سال بعد عدم اقدام پاکستانی‌ها در احداث خط لوله در خاک این کشور، محمود احمدی‌نژاد را به اسلام‌آباد کشاند. سفری که در آن با هدف جلب رضایت پاکستان، تامین ۵۰۰ میلیون دلار از اعتبار احداث خطوط لوله در خاک این کشور از سوی ایران پذیرفته شد، به شرط آنکه پاکستان از اجرای پروژه پا پس نکشد و بقیه اعتبار مورد نیاز، که در آن زمان یک میلیارد دلار تخمین زده می‌شد، را خود تامین کند. سید هادی نژادحسینیان که خود زمانی مسئول مذاکره‌کننده ارشد برای صادارت گاز به پاکستان و هند بود، در مورد وعده احمدی‌نژاد به پاکستانی‌ها در گفت‌وگویی اظهار کرده بود: “در مذاکراتی که با برخی از کارشناسان وزارت نفت در مورد این قرارداد داشتم ضمن تأیید قیمت جدید، می‌گفتند که قرارداد امضاءشده شامل بندی است که بر اساس آن خریدار حق دارد تا قبل از شروع بهره‌برداری از خط لوله نسبت به فرمول قیمت قرارداد اعتراض کند”.

پاکستان: وام بدهید تا گاز دریافت کنیم!

وجود چنین بندی در قرارداد باعث می‌شود که دولت پاکستان بعد از پایان ساخت خط لوله و قبل از شروع بهره‌برداری نسبت به قیمت قرارداد اعتراض کند و قیمت پائین‌تری را طلب کند. از آنجا که سرمایه‌گذاری انجام شده برای خط لوله عمدتاً در داخل خاک ایران انجام شده و سرمایه‌گذاری در پاکستان با وام پانصد میلیون دلاری ایران صورت گرفته است دولت ایران یا باید با قیمت‌های جدید پیشنهادی آنها موافقت کند و یا از بهره‌برداری از سرمایه‌گذاری انجام شده صرف‌نظر کند.

سوال اینکه با وجود چنین بندی چگونه دولت ایران موافقت کرده پانصد میلیون دلار به پاکستان وام دهد که موضع پاکستان را در پائین آوردن قیمت گاز تقویت کند؟

البته ایران هیچگاه وام ۵۰۰ میلیون دلاری وعده داده شده از سوی احمدی‌نژاد به پاکستانی‌ها را پرداخت نکرد و جالب آنکه طرف پاکستانی در هنگام اعتراض به عدم اعطای وام ۵۰۰ میلیون دلاری مدعی شده بود که ایران  باید این وام را به شرکت‌های پاکستانی و نه قرارگاه خاتم‌الانبیاء که پیشتر مجری طرح در ایران بوده، برای احداث خط لوله در خاک کشورش پرداخت کند.

پاکستان به دلیل لزوم عبور خط از مناطقی که قبایل استقرار دارند، ترجیح داده که نیاز خود را با ال‌ان‌جی برطرف کند، اما همواره به بهانه عدم اجرای امتیاز قراردادی که از ما گرفته نسبت به احداث خط امتناع می‌کند و به این ترتیب ما نه تنها بهانه دست اسلام‌آباد داده‌ایم، فرصت دعوی احتمالی و رای مثبت دادگاه را نیز از خودمان سلب کرده‌ایم.

اکنون این سوال مطرح است که اجرای یک‌طرفه این قرارداد گازی با این قیمت ارزان چه دستاوردی برای ایران داشت؟ آنها که نسبت به قیمت ارزان گاز ترش میدان سلمان به امارات اعتراض داشته و آن را زمینه‌ساز ارزان‌فروشی گاز به سایر مشتریان ایران نظیر ترکیه می‌دانستند به چه دلیل از قرارداد گازی با پاکستان آن‌هم به این نحو دفاع می‌کنند؟

عدم‌النفع قرارداد گازی امارات و پاکستان چقدر بود؟

یک کارشناس حوزه انرژی در این رابطه به ایلنا گفت: ما در قرارداد گازی با کرسنت به عنوان کشوری که به تعهدات پایبند نیستیم شناخته شدیم، مهمتر اینکه قرار بود گازهای فلر را بفروشیم که هنوز هم قسمت عمده آن می‌سوزد. یعنی گازی را که می‌سوخت حتی اگر مجانی به امارات می‌دادیم دو فایده داشت اول اینکه محیط زیست‌مان کمتر آلوده می‌شد و دوم اینکه امارات به ما وابسته می‌شد.

مرتضی بهروزی‌فر افزود: اما در مورد پاکستان غیر از احداث خط لوله سمت ایران، طرف مقابل هم مهم است. یاید توجه داشت که آنچه مربوط به ایران بوده انجام شده است، آن سوی ماجرا سمت پاکستان نیز اهمیت دارد و باید خط اجرایی می‌شد. مسئله دیگر اینکه یکی از مسائلی که این خط لوله را توجیه‌پذیر می‌کرد صادرات گاز به هند بود. با توجه به اینکه این امکان وجود ندارد که از طریق پاکستان به هند صادرات داشته باشیم این مسئله مسکوت ماند.

وی خاطرنشان کرد: طرف پاکستان علاوه بر بهانه قراردادن تحریم ایران با موضوع قبایل کشورش مواجه است، قسمت عمده مناطق مسکونی پاکستان در شرق این کشور است که از ایران دور است، اگر خط لوله احداث شود باید طولانی و از جاهایی بگذرد که تحت حاکمیت قبایل این کشور است و امکان اینکه خط لوله احداث شده سال‌های طولانی سالم مانده و هر روز منفجر نشود، دور از ذهن است. بنابراین پاکستان ترجیح داده به جای اینکه خط لوله در شرق احداث کند، مشکل را با واردات ال‌ان‌جی در مراکز مصرف حل کند.

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false