حمیدرضا عظیمی| تعاریف اقتصادی، تعاریف مشخصی هستند. عرضه، تقاضا، کشش، بازارها تصفیهشده و … هرکدام تعریف مشخصی در کتب اقتصادی دارند. در این میان به نظر میرسد مفهومی اقتصادی در ایران ما وجود دارد که هرچند منحصر به این مرزوبوم نیست اما و بهویژه در سالهای اخیر، خود را جزء لاینفک اقتصاد ایران قرار داده و نقش خیلی ویژه در اقتصاد ما بازی کرده است. مفهومی که حالا میتوان خیلی راحت اقتصاد ایران را بهواسطه حضور آن اقتصادِ انتظار نامید!!
انتظار البته در دیگر کشورها، بهطورمعمول همراه تورم میآید و مفهومی به نام «تورم انتظاری» یا «Expected inflation» را ایجاد میکند اما این تورم انتظاری در کشور ما بسیار متفاوت با آن چیزی است که وجود دارد. تورم که تعریف روشنی برای همه ما دارد؛ به زبان خیلی ساده یعنی افزایش سطح عمومی قیمتها. اما تورم انتظاری یعنی اینکه سلسله رخدادهایی در یک اقتصاد روی میدهد که شما بهعنوان ناظر، انتظار دارید سطح عمومی قیمتها افزایش پیدا کند. واقعیت این است در دیگر نقاط دنیا، تورم انتظاری نه اینکه نیست اما گاهی مخالفت آن چیزی است که حتی برنامهریزی میشود. قبل از ظهور پدیده کرونا ایسنا خبری از ژاپن منتشر کرده بود که ۵ سال است دارد برنامهریزی میکند که به تورم X برسد اما تلاشهایش ناموفق بوده و حداکثر توانسته نصف این تورم را محقق کنند. برنامهریزی برای افزایش تورم، به این دلیل است که وجود درصدی از تورم، برای اقتصاد مفید است. یا در همین دوران کرونا خبر آمده که تورم آلمان منفی شده است!!
اینها یعنی اینکه در دیگر اقتصادها، تورم انتظاری شما، حتی با برنامهریزی هم گاه محقق نمیشود اما آنچه باعث شده، بر این موضوع تأکید شود که در جامعه ما این بحث، نقش ویژهای بازی میکند همین ثبات در مفهوم انتظار و تورم انتظاری است. نگاه به رفتار اقتصادی جامعه ایران نشان میدهد نوعی کنش در جامعه ما وجود دارد که خودبهخود گرانی کالا را صرفنظر از مباحث عرضه و تقاضا، تضمینشده میداند. اگر رفتار دلالها بر دپو و احتکار کالا میزان شده، به این دلیل است که آنها با پوست، گوشت و استخوان خود به این باور رسیدهاند چیزی در این کشور، ارزان نخواهد شد و هر چه بیشتر مایحتاج مردم در انبارها بماند، گرانتر میشود و سود بیشتری نصیب خواهد شد. هجوم مردم به سمت بازارهای طلا، سکه، دلار و … هم بر همین مبناست. مردم ما بههیچعنوان انتظار ثبات قیمت یا کاهش قیمت در این بازار را ندارند. همیشه انتظار مردم از اقتصاد این است که قیمتها افزایش پیدا کند بنابراین رفتار اقتصادی مردم و درنتیجه، انتظارات اقتصادیشان، بر همین مفهوم استوار است و شکل میگیرد.
دیروز خبر آمده بود که برخی از صاحبان سهام و حاضران در بورس تجمع کرده و به دولت اعتراض دارند. بورس معنای مشخصی دارد. سهام در طبقهبندی پر ریسک و کم ریسک تقسیمبندی میشوند. هیچ تضمین صددرصدی وجود ندارد که وقتی سهمی خریداری شد، سود آنهم قطعی باشد اما در ایران با استناد به همان انتظار که معتقد است همهچیز گران خواهد شد، سهام خریداری میشود و اگر قیمت آن پایین آمد که امری طبیعی در بورس است، واکنش در بر خواهد داشت. اینها برای این است که تأکید شود «انتظار گرانی» در ایران مرزوبوم دارد بنیان اقتصاد را به هم میریزد؛ بنابراین مسئولان باید پیش از هر چیزی به فکر این «انتظار» باشند تا بتوان بهواسطه آن انتظارات اقتصادی را هم متعادل کنند.