×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true

به گزارش اکوپارس : این داستانی واقعی از نیمه دوم دهه ۱۳۶۰تا سال ۱۳۹۷ است که در دکان ماهی فروشی مش عباس سماک باشی معروف به عباس خالی بند وبندباز ماهر روی طناب های ادوار تاریخی گذشته است که راوی حکایت ارسال کرده است.
عباس سماک باشی یک مدت در بنگلور هندوستان دانشجوی جنگل شناسی بود وبا نیمه تمام ماندن تحصیلاتش به ایران آمد وبا معادل سازی مدارک تحصیلی دانشجویان عضو انجمن اسلامی مقیم بنگلور(رانت اول از راند اول) کار خود را در ایران ودر اداره کشاورزی لاهیجان شروع نمود.
شاید دلایل این خاطره نویسی؛ قلدری و عربده کشی های یک لمپن ماهی فروش بود تا عملکردش را رصد کنیم.
سد راه بودن؛زدن تهمت وافتراء به سایر هم صنفان وخود را عقل کل دانستن در صنف ماهی فروشان کشور و تحلیل های روان پریشانه قلدر مآبانه اش که فقط ۵۰۰متر تا دکان ماهی فروشی اش قابل طرح بود ودر سایه بازی کردن هایش باید برای نسل جدید بازگویی شود. این عباس سماک باشی حتی در اجلاس های ماهیگیری سازمان فائو هم بدبختانه با پارتی و باندبازی راه یافت و نسخه ماهیگیری کل دنیا را پیچید و دلار های مفت حق کاسبی را سرازیر جیب گشادش کرد و دریغ از یک گزارش از جهانگردی اش در اروپا وبه ویژه شهر بله زیبای رم ایتالیا به اتحادیه صنف سماکان کشور علی برکت الله.
این مش عباس ماهی فروش معروف به مش عباس سماکی و عباس خالی بند مغرور، در دهه هفتاد همواره با طرح یک تئوری وایده بسیار خطرناک تاکنون میگوید در اتحادیه صنف سماکان همه مفتخور و بیکار الدوله هستند و خودش به تنهایی و یک نفره و یک تنه میتواند کل اتحادیه سماکان ایران و جهان را اداره کند که البته تقریبا هم ادعای درستی بود چون ۱۲۵ کیلو گرم وزن تنه اش اجازه این کار را تا مدتی بهش می داد.تا اینکه در اتحادیه صنف مذکور یک نفر یک تنه مقابلش قد علم کرد به طوری که از حامیان اش در صنف که مثل بادکنک بادش کرده بودند مثل رسول و جلال وکمال؛وحید جوون و حسن و لطفی خان ،مش مندلی المپیکی و…هم کاری بر نیامد و ادامه داستان در قسمت بعدی که خاطرات شیرین اما عبرت آموز دارد را تحریر خواهد شد

true
false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false