true
اکوپرشین؛ نفیسه آذرخش: نرخ ارز، نرخ تعرفه، نرخ رشد پول (پایه پولی و نقدینگی) و نرخ سود در بازارهای مختلف، عملا همه سیاستگذاریها و تصمیمات اقتصادی باید به نحوی باشد که این چهار نرخ قابل پیشبینی پذیر، قابل کنترل و قابل مدیریت باشد وقتی که نیست دلالی می شود آنچه در حال حاضر در اقتصاد دلبرانه کشورمان می بینیم.
کی قرارر بود ما در مدرسه هایمان در شهر و روستاهایمان این همه دلال و واسطه گر در بین دانش آموزان مدرسه هایمان پرورش بدهیم ؟ این همه دلال حرفه ا ی در ایران با درآمدهای افسانه ای و سرشت ذاتی در دانش اقتصاد را چه کسی پرورش داده؟
در کدام مکتب این همه استعداد بی نظیر و چنان شجاع و بی پروا فراتر از همه فیلم های هالیوودی با انواع و اقسام نیروهای معجزه گر اهریمنی در ایران رشد کردند و حالا درختان تنومند و ریشه داران مافیایی عجیبی هستند که در هیچ اقتصادی باور پذیر نیست؟
این حجم نیروی کار تحصیل کرده و تحصیل نکرده بجای حضور در خطوط تولید و خدمات و صادرات و درایران به شغل واسطه گری مشغول شده اند و چنان آن را فراگیر کرده و در زرورق های عجیب و غریب از اسامی جدید بسته بندی کرده اند که دیگر تبدیل به یک شغل که تبدیل به یک فرایند عادی درآمدزایی شده است و اگر فرزندی در خانواده ای در انشای مدرسه اش برای شغل آینده بنویسد می خواهم دلال باشم همه می گویند به به … زن و مرد هم ندارد هرکه زرنگ تر دلال تر ….
کدام آیین و مکتب و بنیان اخلاقی یک کار ناپسند اجتماعی که به همه مردم جامعه ضربه وارد می کند را تایید خواهد کرد؟ جز اقتصاد دیوانه وار و مریض ما چه بهانه ای برای درآمدزایی با شغل دلالی برای ما باقی می ماند؟
چندی پیش یکی از اساتید عالی رتبه دانشگاهی که عرصه اقتصاد ایران و ریشه های این بیماری دیوانه را می دانند و می شناسند، به سایت فرارو گفته بود :
در اقتصاد چند متغیر کلیدی وجود دارد که اگر نتوانیم آنها را به صورت مستمر نظارت، ارزیابی و به درستی تنظیم کرد، فضای دلالی گسترش پیدا میکند. این متغیرها عبارتند از: نرخ ارز، نرخ تعرفه، نرخ رشد پول (پایه پولی و نقدینگی) و نرخ سود در بازارهای مختلف. عملا همه سیاستگذاریها و تصمیمات اقتصادی باید به نحوی باشد که این چهار نرخ قابل پیشبینی پذیر، قابل کنترل و قابل مدیریت باشد. اما متاسفانه در برهههای مختلف سیاستگذاری، کنترل و ثبات برخی از این چهار متغیر به هم میخورد که باعث خارج شدن اقتصاد از حالت تعادل میشود.
این اقتصاددان علت افزایش سفته بازی در برهه کنونی را به هم خوردن پارامتر نرخ ارز میداند و میگوید: برههای ممکن است پارامتر نرخ تعرفه به هم بخورد؛ لذا میبینیم که دلالها به سمت واردات یا صادرات کالای خام هجوم میآورند. منشاء قاچاق که دلالها در آن حضور دارند، اشتباه در سیاستهای تعرفهای است. موانع تعرفهای و غیرتعرفهای است که منجر به قاچاق میشود. به عنوان مثال قاچاق بنزین به خارج زمانی اتفاق میافتد که در داخل و خارج تفاوت قیمت وجود داشته باشد. یا مثلا اگر ما شاهد قاچاق گوشی موبایل به داخل کشور هستیم به خاطر این است که نظام تعرفهای موجب تفاوت قیمت این کالا در داخل و خارج میشود.
این اقتصاددان علت افزایش سفته بازی در برهه کنونی را به هم خوردن پارامتر نرخ ارز میداند و میگوید: برههای ممکن است پارامتر نرخ تعرفه به هم بخورد؛ لذا میبینیم که دلالها به سمت واردات یا صادرات کالای خام هجوم میآورند. او اضافه میکند: منشاء قاچاق که دلالها در آن حضور دارند، اشتباه در سیاستهای تعرفهای است. موانع تعرفهای و غیرتعرفهای است که منجر به قاچاق میشود. به عنوان مثال قاچاق بنزین به خارج زمانی اتفاق میافتد که در داخل و خارج تفاوت قیمت وجود داشته باشد. یا مثلا اگر ما شاهد قاچاق گوشی موبایل به داخل کشور هستیم به خاطر این است که نظام تعرفهای موجب تفاوت قیمت این کالا در داخل و خارج میشود.
ضربه به تولید ملی مهمترین اثر سفته بازی است
شقاقی میگوید: اگر نرخ سود بانکی و نرخ سود در بازارهای مختلف ساماندهی مشخص نداشته باشد و نظم و مدیریت بهینه برای نرخ سود در بازارهای مختلف وجود نداشته باشد سفته بازی ایجاد میشود. به عنوان مثال نرخ سود بانکی ابلاغی میشود، اما میبینیم نرخ سود اوراق بدهی در بازار نرخهای بالا پیدا میکند. اوراق بدهی سال گذشته تا ۳۰-۴۰ درصد خرید و فروش میشد. همچنین لیزینگ نرخ سود بالا میدهد. بازارهای مختلف نرخهای بالا میدهند. خود این موضوع یکی از ریشههای سفته بازی و دلالی است.
استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی همچنین در توضیح تاثیرات دلالی و سفته بازی بر اقتصاد کشور میگوید: ضربه به تولید ملی مهمترین اثر سفته بازی است. با افزایش سودآوری سفته بازی ریسک فعالیتهای سفته بازی کاهش پیدا میکند و این باعث ضربه خوردن تولید میشود. بین بخش مولد و بخش غیرمولد رابطهای دو طرفه وجود دارد. وقتی سودآوری بخش غیرمولد بالا باشد و ریسک پایینی داشته باشد، بخش مولد ضربه میخورد. به این ترتیب سرمایهها نیز از بخش مولد به بخش غیرمولد (سوداگری) جریان پیدا میکند.دومین ضربه سوداگری افزایش نابرابری و تشدید نابرابری و شکاف طبقاتی است. از آنجایی که سفته بازی مشمول مالیات نمیشود، اشتغال ایجاد نمیکند و سودهای کلان بادآورده به همراه دارد، شکاف طبقاتی به سرعت افزایش پیدا میکند.
افزایش رکود اقتصادی و تشدید بیکاری سومین جایی است که سفته بازی به آن ضربه میزند. وقتی بخش مولد اقتصاد از کار بیفتد، اشتغال از بین میرود. بخش غیرمولد اشتغال زا نیست اگر هم اشتغال ایجاد کند اشتغالی کاذب و نه پایدار ایجاد میکند.
همه این ها را گفتیم که دلالی حق این ملت نبود، حق این اقتصاد هم …
true
false
false
false