تأثیر فوقالعاده فناوری و شرکتهای دانشبنیان در زنجیره تولید، یکی از شاخصههای مهم توسعه اقتصادی در جهان فعلی تاکید بر گسترش تولیدات و کسب درآمد با تکیه بر فناوری میباشد. امروزه اقتصاد دانش بنیان و زنجیره تولید و تامین با استفاده از فناوری در بسیاری از کشورها موضوعی جا افتاده است.
به گزارش اکوپرشین به نقل از خانه اقتصاد و تجارت ایران و ترکیه: به بیان سادهتر افزایش راندمان کاری، کاهش انرژی مصرفی، کاهش هزینههای تولید، افزایش سرعت دسترسی مشتریان به خدمات، بهبود فرآیندهای بروکراسی، افزایش کیفیت محصول و….همه جزو تاثیرات غیر قابل اغماض استفاده از فناوری در زنجیره تولید و تامین به شمار میروند.
به بیان سادهتر هرچقدر ماشین اقتصاد یک کشور به سمت نوآوری و استفاده از فناوری حرکت کند این امر هم در کوتاه مدت و هم بلند مدت اثرات اش را نشان خواهد داد.
طراحی و پیادهسازی فرآیندهای مدرن سازی اقتصاد با ابزار فناوری و دانش با استفاده از تجربیات موفق بین المللی در کنار توجه به توانمندیهای داخلی همواره باید مد نظر تصمیم گیران و جزو اصول راهبردی بلند مدت باشد.
بسیاری از کشورهای صنعتی و پیشرفته فعلی این امر را سالها قبل متوجه شدند که استفاده از منابع انرژی فسیلی و معدنی جهت تولید ثروت و درآمدزایی از طریق خام فروشی، نه تنها هدردادن منابع است بلکه میتوان با استفاده از دانش فنی ارزش افزوده مواد خام را چندین برابر کرد.
موضوعی که آن را به عنوان اقتصاد دانش بنیان میشناسیم. اقتصاد دانش بنیان را میتوان این گونه هم تعبیر کرد، یعنی ارزشآفرینی از راه تزریق فناوری به فرآیندهای تامین و تولید کالا و خدمات. با تاکید بر ارزش تزریق فناوری به چرخه صنعت بود که کشورهایی نظیر سنگاپور در آسیا و آلمان در اروپا برنامهریزیهای مدون و موفقی را جهت ایجاد اقتصاد دانش بنیان انجام دادند.
حذف قوانین دست و پاگیر- بستههای تشویقی جهت راه اندازی سریع کسب و کار و حذف یا کاهش مالیات بردرآمد مجموعههای فناوری محور درکنار حمایت از طرحهای تحقیق و توسعه صنعتی از جمله راهکارهای تشویقی در جهت تشویق به استفاده از فناوری در صنعت محسوب میشوند.
بروکراسی و قوانین دست و پا گیر ایجاد یک کسب و کار در کشورهای جهان سومی همواره آفتی جدی بوده است.
به همین دلیل است که اهمیت مناطق آزاد تجاری اقتصادی کشورمان را باید بیش از پیش جدی گرفت. این مناطق علاوه بر ایفای نقش سنتی خود در بهبود و تسریع فرآیندهای کسب و کار میتوانند با برنامهریزی صحیح به عنوان هاب توسعه بسترهای فناوری و تولید کالا و خدمات برمبنای دانش و صادرات دانش فنی و فناوری عمل کنند.
ماهیت این مناطق پتانسیلهای لازم را جهت پیادهسازی کسب و کارهای دانش بنیان فراهم میکند. هرچند باید برنامهریزیها به گونهای باشد که چه در کوتاه مدت چه میان مدت و بلند مدت وجه عملکردی جهت رسیدن به افقهای تعریف شده با خلل روبه رو نگردد.
خود فرآیندها اهمیت زیادی دارند.اینکه باعث رشد و توسعه یک کسب و کار نوپا ولی دانش بنیان شود و ضمانت کننده حمایتها تا زمان شکوفایی شوند.
معادله سادهای است.خام فروشی در شرایطی که میتوان با فناوری ارزش افزوده یک محصول را چندین برابر کرد در بلند مدت عایدی جز ضرر نخواهد داشت.در این بین دستیابی به دانش فنی و صادرات آن از طریق مناطق آزاد کشور خود میتواند یک منبع درآمد نوین و مناسب باشد.
مطالعه روشها و مدلهای موفق بین المللی باعث میشود تا بتوان تجربههای مناسبی را از پیادهسازی فرآیندهای اقتصاد دانش بنیان در مناطق آزاد تجاری اقتصادی به دست آورد. در این راستا با مطالعه آن چه در کشورهای پیشرو انجام شده و همچنین بررسی پتانسیلهای بومی موجود میتوان حداقل در پنج حوزه ورود جدی داشت:
۱-حوزه الکترونیک و برق
۲- صنایع معدنی
۳-صنایع تولیدی
۴-حوزهای تی
۵-خدمات مشاوره فنی و صنعتی
قدر مسلم آن است که توجه به برنامهریزی در هرکدام از بخشهای ذکر شده و سرمایهگذاری در طرحهایی که در چارچوبهای ذکر شده جای میگیرند میتواند نقشی کلیدی در پیادهسازی یک نظام مدون توسعه اقتصاد دانش بنیان با استفاده از شالوده مناطق آزاد اقتصادی ایفا کنند. این پیادهسازیها اگر پیوسته انجام گیرند در نهایت منجر به ایجاد یک هاب منطقهای تجاری-فناوری خواهند شد. موضوعی که در مقیاس خاورمیانه کشورهایی مانند عمان به شدت روی آن تمرکز دارند.
ابعاد یک برنامه مدون باید در ساده ترین حالت موارد زیر را پوشش دهد:
در بعد صنعتی مدرنیزاسیون صنایع واقع در مناطق آزاد، در بعد اقتصادی استفاده از متدهای نوین جذب سرمایه و گردش آن، در بعد انسانی استفاده از نیروی کار متخصص و نخبه و در نهایت استفاده از ابزارهای فناوری محور جهت کنترل و بهینه سازی فرآیندها.
با توجه به مطالب ذکر شده پیادهسازی ابزارهای فناوری ارتباطی برای ایجاد یک هاب تجاری-فناوری مستلزم ایجاد زیرساختهای نرم افزاری و سخت افزاری است. امروزه فناوریهایی مانند هوش مصنوعی هم میتوانند در بحث پردازشهای کلان و مدیریت دادهها کمک زیادی به برنامهریزان داشته باشند.
با توجه به توان داخلی کشور میتوان برآورد کرد که در صورت برنامهریزی مناسب میتوان تقریبا تمامی زیرسختهای لازم را با استفاده از مجموعههای فناوری محور داخلی تامین کرد.
هرچند میتوان از این زاویه هم نگاه کرد که استفاده از ظرفیت مجموعههای مختلف داخلی طی یک برنامه فناوری خود میتواند باعث بهبود فرآیندهای تصمیمگیری همکاریهای داخل کشور نیز باشد.
ایجاد یک هاب تجاری-اقتصادی با توان پاسخگویی به نیازهای داخلی و منطقهای چه در زمینههای خدمات اقتصادی مبتنی بر تولید و صادرات دانش بنیان و چه در زمینه تولید محصولات و خدمات مدرن و مبتنی با نیازهای روز میتواند علاوه بر گسترش بستری تشویقی برای استارتاپها و شرکتهای خلاق، قابلیت سرمایهگذاری و جذب سرمایه را نیز بالا ببرد.
با تلفیق و ترکیب درست سازوکارهای ارائه یک محصول نوآورانه با سازوکارهایی مانند تجارت الکترونیک و صادرات میتوان پلتفرمهای نوین و هیبرید متشکل از شرکتهای نوآور را به وجود آورد.
استفاده از ظرفیتهای هوش مصنوعی در پیادهسازی و پردازشهای دادهای میتوانند از بهترین ابزارهای ایجاد یک هاب تجاری و اقتصادی در مناطق آزاد کشورمان به شمار روند.“