تضمین با ذات بازار سرمایه همخوانی ندارد، در حالی که مردادماه گذشته رئیس دولت دوازدهم مردم را تشویق به ورود به بازار بورس کرده بود، اما در نهایت این مردم بودند که متضرر شدند، اکنون وزیر اقتصاد با افتخار از تامین بخشی از منابع مالی دولت از بورس سخن گفته است و به نظر میرسد قرار نیست چارهای هم برای خروج آن از بحران قرمز پوش شدن تمام قدش اندیشیده شود، تا به آنجا که به نظر میرسد، نارضایتیهای سهامداران این بازار به میراثی برای مستاجران بعدی پاستور تبدیل خواهد شد.
اکوپرشین، الهام صادقی: سرمایهگذاران در بازار بورس کشور در شرایطی همچنان شاهد ریزش نمادها و از بین رفتن سرمایه خود هستند که وزیر اقتصاد چند روز قبل عنوان کرد؛ با افتخار میگویم که در ۱۰ ماه امسال ۵۰۰ هزار میلیارد تومان منابع مالی از بازار سرمایه تامین شده است.
اظهار نظری که این ذهنیت را شکل میدهد که آیا رقم عنوان شده یا حداقل بخشی از آن از جیب سرمایهگذاران خرد و حقیقی به بازار سرمایه دست آمده که با ترغیب دولت وارد این عرصه از تجارت شدند، اقدامی هیجانی در شرایط اقتصادی موجود و افزایش میزان تورم که موجب شد، بسیاری از افراد این ریسک را با توجه به دلگرمیهای مسئولان بپذیرند و با حضور در این بازار تلاش کنند با خریداری سهام تا حدی داراییشان را افزایش دهند تا شاید بتوانند آن را به زخم زندگی و هزینههایی بزنند که روند صعودی تورم در تامینشان آنها را ناتوان کرده است.
چیزی به نام تضمین در بورس نداریم
با این وجود اما فرهاد دژپسند در مواجهه با دلنگرانیهای ادامه دار سهامداران بورس و قرمزپوش شدن تمام قد این بازار، به این اظهار نظر اکتفا کرده است که در دنیا چیزی به نام تضمین در بورس نداریم و تضمین با ذات بورس همخوانی ندارد.
این در حالی است که به نظر میرسد، وی نیز مانند بسیاری از متولیان بازار سرمایه فراموش کرده است، نیمه مرداد ماه گذشته رئیس دولتی که وی وزیر آن است عنوان کرده بود؛ با شرایطی که بورس نشان میدهد؛ اوضاع بهتر خواهد شد، مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند!
سامانه شفافیت و برخط مشکلی را حل میکند؟!
اما اکنون بعد از ریزش ۵۰ تا ۷۰ درصدی ارزش سهامها و اینکه دژپسند در این آشفته بازار نیز آب پاکی را روی دست سرمایهگذاران بورس ریخته است، مقرر شده در بازه زمانی یک تا دو هفته آینده، سامانه شفافیت و برخطی که در حال حاضر سازمان بورس از آن استفاده میکند، در اختیار اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس قرار گیرد.
آنچه که اصغر سلیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس به آن اشاره کرده است، با این توضیح که امکان مذکور بهارستان نشینان را قادر خواهد کرد تا شاخصهای بورس و… یعنی چیزهایی که عموم مردم نمیبینند را بررسی کنند تا با نظرات خود، به سازمان بورس کمک کنند.
ولی اینکه به واقع این دسترسی مجلسیها به سامانه برخط آن هم در شرایطی که متولیان امر همواره توجهی به هشدارها و نظرات کارشناسان حوزه بازار سرمایه نداشتهاند تا چه حد گره گشا خواهد بود خود مقولهای است که نمیتوان درباره آن نظر قابل توجهی داست.
دو روی سکه پیشبینیها
این در حالی است که به نظر میرسد پیشبینیها نیز تاکنون چندان روزگار پر رونقی را برای بازار سرمایه در نظر نگرفتهاند، به طور مثال کاهش نرخ ارز به زیر ۲۰ هزار تومان حتی رسیدن به رقمی معادل ۱۵ هزار تومان اگر چه این انتظار را ایجاد میکند که ترمز تورم را بکشد، اما موجب خواهد شد بسته به نوع شرکتها بین ۳۰ تا ۵۰ درصد، سود آنها کاهش پیدا کند، که این امر میتواند ارزش نمادهایشان را نیز در بازار کاهش دهد.
البته این پیشبینیها میتواند سکهای باشد که روی دیگری نیز دارد، این که گفته میشود کاهش سود بانکی و بین بانکی شاید بتواند تا حدی به داد این بازار برسد و کمی حال و هوایش را تغییر دهد تا از زیان ده بودن برای سهامدارانش خارج شود.
آنچه که محمدحسن ملیحی، کارشناس اقتصادی درباره آن بیان کرده است؛ اتفاقی که با کاهش سود بین بانکی رخ میدهد؛ این است که پول از بانکها خارج شده و وارد بازارهای دیگر شده یا منجر به خروج سرمایه میشود. در حال حاضر بازار سرمایه ارزش این را ندارد که این پول وارد آن شود بنابراین این پول به سمت تقاضا در بازارهای دیگر مانند املاک، ارز و … میرود. حال آن که بانک مرکزی قصد دارد بازار دلار را نیز تثبیت کند در نتیجه این پول منجر به تخریب بازارهای دیگر خواهد شد.
میراث پر دردسر برای مستاجران بعدی پاستور
اما باید گفت این همه ماجرا نیست، بلکه سیاست اشتباه دولت برای تامین کسری بودجه خود موجب شد تا به یکباره و بدون توجه به هشدارهای کارشناسان ۵۰ میلیون ایرانی را پای سفرهای بنشاند که آماده پذیرایی از آنها نبود، هرچند در گام بعد تلاش کرد با دادن وعدههای سامان دهی این بازار و تدابیری که به مراتب ادامه اشتباه گذشتهاش بود، به نوعی مردم را دلگرم به این بازار کند ولی موجب شد تا این اقدام غیر کارشناسانه تبعات اجتماعی و اقتصادی فراوانی را با خود به همراه داشته باشد، آنچه که اگر در ماههای باقی مانده عمر دولت علاجی برایش لحاظ نشود و میراث پر دردسری برای مستاجران بعدی پاستور شود، بدون شک ساماندهیاش به مراتب سختتر خواهد بود.
بازاری که مشتریانش پا پس کشیدهاند
نکته مهم دیگر این است که به رغم حال و روز ناخوش بازار بورس اما دولت همچنان مصرانه از مجلس درخواست دارد که مجوزهای لازم برای پیش فروش نفت در قالب اوراق سلف نفتی را به صورت ریالی و ارزی صادر کند. آن هم در بازاری که دیگر بسیاری از مشتریانش پا پس کشیدهاند. مصداق بارز این امر تداوم روند کاهشی اقبال به عرضههای اولیه است.
به طور مثال سهام شرکت زغال سنگ پروده طبس در شرایطی چند روز قبل راهی بازار شد که اگر چه در عرضه اولیه سهامش سه میلیون و ۷۲۶ هزار و ۱۳۰ نفر شرکت داشتند اما این بار عرضه اولیه کاهش ۴۷۰ هزار نفری نسبت به عرضه اولیه قبلی بازار سرمایه مواجه شد.
با توجه به همه این موارد باید گفت اگر بورس سامان نگیرد و دولت در ماههای پایانی عمر خود برای منطقی شدن روند آن تدبیری نیاندیشد، همانطور که پیش تر اشاره شد تبعات و ریزشهایی که در بازار مذکور در حال تبدیل شدن به روندی مستمر است در سال بعد و با پایان دوره دولت دوازدهم به چالش و بحران اقتصادی مهم برای دولت جدید تبدیل خواهد شد.
ضمن اینکه در یک جمع بندی کلی و با توجه به آنچه که بیان شد، میتوان گفت در بودجه سال ۱۳۹۸ شاهد تدبیری به نام افزایش قیمت بنزین بودیم، آنچه که برای تامین بخشی از کسری بودجه مدنظر قرار گرفت، در بودجه سال ۱۳۹۹ هم ترغیب و تشویق مردم به خرید سهام در بازار سرمایه شیوهای بود که مدنظر دولت قرار گرفت، مواردی بدون توجه به نظرات کارشناسان اجرایی شد و نتیجهاش نیز به هم خوردن تعادل در این بازار و روند صعودی تورم بود، حال اما به واقع در سال ۱۴۰۰ باید منتظر چه بود، آن هم در شرایطی که لایحه بودجه سال آینده این روزها به بحثی پرچالش تبدیل شده است.