اوضاع شیر تو شیر مدیریت در ایام پایانی دولت، در اواخر دهه ۱۳۷۰ یکی از معاونین شرکت سهامی سابق شیلات ایران توسط معاون وزیر جهاد سازندگی پیشین و مدیرعامل جدید وقت این شرکت به طور ناگهانی وبدون مراحل تشریفاتی و بهویژه تشکیلاتی از سمت خود بر کنار و جای خود را به شخص دیگری سپرد که وی نیز مدت کوتاهی نتوانست به کار خود ادامه و پس از مدتی با استعفای جانانه عطای این پست را به لقایش بخشید وبه شرکت صید صنعتی با سمت مدیر عاملی و رییس هیات مدیره رفت و با استفاده از مثلا تجارب و چکشی برخورد کردن یکی از مدیران کل اسبق شرکت سهامی شیلات ایران که با پرداخت نجومی دستمزد در ساعات غیر اداری موظف و تکخوری ویژهی عطا شده از محل بیتالمال که به بهترین حال واحسن الحال تبدیل شد!!!؛
اکوپرشین، علیرضا کیهانپور: کل شرکت صید صنعتی ایران را با تمامی پرسنل و داراییها و سرمایههایی از قبیل کشتی صیادی، شناور، سردخانه و مراکز اداری به ویژه در مناطق ساحلی جنوب را منحل و به بخش خصوصی واگذار کرد و آب از آب هم تکان نخورد و با انجام دستور از بالا در دولت اصلاحات صورت مساله کشتی آتش گرفته جهاد فانوس و تبعات پس از آن را پاک و همه پرسنل را راهی شهرداری شهر خیالی زنجان نمود.
فراموش نمی کنم که در زمان برکناری معاون وقت شرکت سهامی شیلات ایران در حوالی ۱۰ بامداد تعدادی از پرسنل این معاونت به عنوان اعتراض راهی ساختمان مدیر عامل جدید در بلوار کشاورز تهران شدند و از بنده هم خواستند در این اعتراض حضوری شرکت داشته باشم و بازگشت به این اعتراض به مدیر عامل جدید که حدود سه ماه بیشتر از عمر مدیریتی اش نگذشته بود به همکاران عرض شد شیوه وروش کار به نظر موجه نیست وباید از مجاری قانونی و از طریق وزارتخانه ذیربط و با وزیر وقت مشورت و راهکاری برای این برکناری ناگهانی اندیشیده شود و با همین تحلیل در این اعتراض شرکت نکرده وبا دلایل خاص خود که رفت وآمد مدیران عالی امری عادی بوده و نباید بر سیاستها و نصب و عزلها با دگم اندیشی رفتار نمود از قافله جدا و از لیست آینده نگری اینان خط خوردم که حتی عطای نیمکت نشینی را در این تیم اعتراضی به لقایش عالمانه بخشیدم.
به هرحال می دانستم که این معاون خوشبخت شده و پس از مدت کوتاهی همای سعادت بر شانههای خود و طرفداران معترض اش به خوبی بر شاخسار روابط و ارتباطات خاص خواهد نشست.
در بهمن ماه همان سال در نیم تای پایین صفحه اول روزنامه تمام رنگی همشهری که گوی سبقت را از تمامی رسانههای مکتوب در کیوسکها با مدیریت شهردار پر حاشیه وقت تهران ربوده بود حدود ۴۰ نفر از این مدیران معترض، طی چاپ آگهی با هزینه بالا تقدیر نامهای چاپ واز این معاون برکنار شده به نوعی با اطوار وادای کلمات،کرامات وادبیات شکوه گونه به نوعی از ایشان، دلجویی نمودند وبه نوعی ارادت مکتوب و سندگونهای را برای آینده خویش در روزنامه همشهری به یادگار گذاشتند.
پیش بینی بنده از نشستن همای سعادت بر شانههای این معاون فوق پس از تقریبا مدت کوتاهی محقق و ایشان به مدیر عاملی یکی از بزرگترین شرکتهای تولیدی کشور منصوب و اکثریت امضاءکنندگان تقدیرنامه در روزنامه همشهری از صدر تا ذیل به سمتها و مدیریتهایی در این شرکت عظیم منصوب و با مزایا و پرداختهای حقوقی ویژه و حتی در شرکتهای هلدینگی یا وابسته به دفتر مرکزی این شرکت در اکثر استانها از آب به خوبی کره گرفته و یک دیوار خامهای شیرین با عطر و اسانسهای گوناگون در قلعه شیر تو شیر خود ساختند که تداعی گر علی برکت الله دوران کنونی بوده و هست.
ادامه دارد