تندیس طلایی برای منابع انسانی کارآرا و کارگشا، در جهان معاصر منابع انسانی توسعه یافته از منابع و ذخایر طبیعی و ثروتهای بیکران کشورها ودولتها بسیار با ارزش تر و راهبردیتر است، چه بسا کشورهایی که از بسیاری از مواهب طبیعی در مقایسه با دولتهای دیگر کم برخوردار و در مضیقه بوده اما با اتکا به نیروها و منابع انسانی شایسته خود؛ قادر و توانا بودهاند که خلاء این فقدان را به خوبی جبران نموده و الگویی را فراروی این مدل مدیریتی به منصه ظهور و حضور برسانند.
اکوپرشین، علیرضا کیهانپور: در این میان افرادی بوده و هستند که چنان اثر بخش و اثر گذار بودهاند که گویی ژن برتر انتخاب طبیعت و ساختار اداری برای یک همگرایی مطلوب و نیل به اهداف کمی و کیفی یک سازمان بوده و فقط به این نیت و هدف پا به عرصه وجود نهاده و مخاطبان خاص و جامعه هدف را سرشار از یادمانهای مانا وپایا در راستای خدمتگزاری به همکاران به یادگار بر صحفیه عالم جاودان نمودهاند و با اینکه یک دهه از زمان پایان خدمات اداری اشان گذشته اما اثرات مثبت خدماتشان و خلوص نیات انسان دوستانه اشان به سان عطری جاودان هنوز در فضا آکنده است و پس از سالها بازنشستگی آنان، این رایحه دل انگیز وجودشان قابل استشمام معنوی و پایدار است.
به راستی باید از این افراد نمونه و الگو تندیسی از طلا ساخت تا یادآور زحمات و باقیات و صالحات آنان باشد که کجا بودیم و به کجاها رسیدیم؟
در سامانه اداری یک سازمان و در کارگزینی پرسنلی آن بانویی با عفاف، تلاشگر، خدوم، پیگیر و دلسوز سالیان سال بی حاشیه و با وقار و اخلاق حسنه خدمات فراوانی به کارکنان و همکاران خود با دستانی پر برکت و بیتکلف خویش بدون هیچ انتظار مادی و معنوی ارائه نمود که هرگز از اذهان منصفانه مخاطبان و بهرهبرداران کارگشایی کارگزینی خاص این سازمان فراموش نشده و نخواهد شد.
کارگزینی هر اداره و سازمانی که تحت مدیریت دفتر امور اداری و باطبع منابع انسانی است دارای بیشترین مخاطب والزام به پاسخگویی درون سازمانی بوده چرا که رفع تبعیض احتمالی احکام، پرداختها، بیمه، تطبیق سوابق،مالیات، ترفیع، تشویق، صندوق ذخیره، کسورات، گروه، رده، طبقه، بیمه تکمیلی، انتقال و مامور به خدمتی، تعریف ماموریتها و….منتهی به دوران کار موظف و بهویژه پسا اداری به ویژه بازنشستگی کارکنان میباشد که حتی ناخواسته کوچکترین غفلت و اشتباه سهوی و نه عمدی میتواند حقالناس تلقی شده و بنیان خانوادگی یک کارمند را فرو پاشاند که البته امروزه با پلت فرمهای سخت، نرم و مغزافزاری در قالب اتوماسیون و برنامههای رایانهای تقریبا یک فرض احتمالی محسوب میشود اما باید پایش، رصد و مانیتورینگ آنها توسط نیروی انسانی مسولیت پذیر، کارا، منضبط و پیگیر انجام پذیرد.
این نوشتار بهانهای به منظور پاسداشت و تکریم مجدد توسط اصحاب رسانه و قلم اما به سهم خویش از زحمات شایان توجه و به یادگار مانده همکار گرانقدرمان سرکار خانم عبدالهی در کارگزینی سازمان شیلات ایران بود که امید است موجب رضایت خداوند منان و خشنودی خاطر همکاران گرانقدر شاغل و بازنشسته این سازمان قرار گیرد.
اگر یک تندیس هم شاید امکان تهیهاش نباشد اما چاپ یک تمبر یادبود برای ارج نهادن به خدمات ایشان وسایر نمونههای اداری بر اساس ارزشیابی و تحلیل محتوای رضایت ارباب رجوع (بیرونی)، همکاران(درونی) را میتوان انجام داد که پیشاپیش جای تشکر و قدردانی خواهد داشت.