معضل پارادایم بیسوادی رسانهای برخی مدیران!!!، آیا نویسندهای که در موضوعات تخصصی ۴۰ ساله خود مقالات، یادداشت، تحلیل، انتقاد سازنده و به دنبالش راهکار مطلوب ارائه میکند باید چوب بیسوادی رسانهای برخی مدیران ناکار بلد را ناجوانمردانه، نوش جان کند؟ نه تشویق، نه ترغیب و نه تشکر که نمیکنند قیافه حق به جانب گرفته وخود را علامه دهر رسانهای هم میدانند!!!.
به گزارش اکوپرشین، علیرضا کیهان پور: دروازهبانی از خبر و نوع نگارش مسوولیت خطیر اصحاب رسانه و خبرنگاران است که نام، نام خانوادگی، سمت و عکس درج شده نویسنده، بارکد، هولوگرام، شناسنامه و کد رهگیری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته ودر این غوغای تهمت، غیبت و قضاوت، نخست در پیشگاه احدیت، سپس جامعه مخاطب خاص و آنگاه وجدان و نیت الهی خویش احساس مسوولیت میکند واز طرفی هرگاه یک مدیر بیسواد رسانهای پیش داوری مغرضانه در باب یک خبر یا یادداشت فرد نویسندهای را داردو بر اساس حدس وگمان آلوده به توهینهای ناجوانمردانه تهمت میزند باب قانون، الزامات حقوقی، پیگرد قضایی و شکایت کاملا در یک ارتباط دوسویه از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و پلیس فتا کاملا باز ودر کمترین زمان ممکن پاسخگویی مطلوب صورت میپذیرد.
آن دسته اندک مدیران بیسواد رسانهای که بر ایجاد حاشیه امن و پوشاندن کارهای چرک، رانت، خیانتهای آشکار و پنهان، ترک فعل، اختلاس و… در پوشش قدرت کاذب خویش اصحاب رسانه را وجه الدلیل قرار میدهند زشتترین روش مدیریتی را دارند زیرا باز هم تکرار میشود سواد رسانهای نداشته و متاسفانه بیسوادند.
وقتی معاون سابق توسعه آبزی پروری سازمان شیلات ایران در برنامه گفتگوی زنده شبکه اول سیما هرگز نتوانست به مدت یک ساعت در مورد تخم چشم زده ماهی قزل آلا در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ از جایگاه مدیریتی و چالشهای آن دفاع کند و مچ اش توسط یک دلال شرکت آبزی اکسیر خوابانده شد و کمتر از یک ماه بعد از سازمان شیلات ایران خداحافظی اجباری کرد ویا معاون کنونی صید و بنادر ماهیگیری سازمان شیلات ایران هرگز و هرگز نتوانست در اخبارشبکه یک سیما در بهمن ماه ۱۳۹۹ در مورد جوسازیهای مربوط به صید ترال از سازمان شیلات ایران دفاع کند و فقط آه و ناله کرد ومغلوب تمام عیار مجری در انظار عمومی شد و در هر دو مورد موصوف، اینجانب با تعصب و دفاع علنی و عملی در تلویزیون، رادیو به تعداد ده ها مورد و حداقل ۴۰ مقالات علمی مکتوب برحسب دروازهبانی از اخبار مخدوش و البته نه انجام وظیفه به رسالت صرفا رسانهای خود که مستندات آن در ۲۰۰ صفحه مکتوب مجلد موجود بوده و معاون وزیر و رییس فعلی سازمان شیلات ایران و یکی از معاونین ایشان در زمان تحویل این مجلد توسط اینجانب، حوصلهای برای ورق زدن، مطالعه فقط فهرست موضوعات و حتی انتقاد، پیشنهاد و تشکر!!! (پیشکششان) صرف نکرده و اعتقادی به رسانه و اصحاب رسانه ندارند زیرا این نوع نگرش اینان یک بازخورد بیتفاوتی را در عمل به منصه ظهور رسانیده، حداقل تهمت و تحلیل اشتباه و غلط مغرضانه را اشاعه ندهید و تشویق و پرداخت حق و حقوق زحمات این مستندات، ارزانی خودتان اما قضاوت بی پایه و اساس، مغرضانه و دلسردی اصحاب را لطفا موجب نشوید.
البته تا زمانی که برخی مدیران با پرمدعا آموزش سخت سواد رسانهای را نگذرانده و ندیده، متاسفانه پاشنه در بر محور همین تحلیل فوق خواهد چرخید ودر آیندهای نزدیک و قریب یقین به پاشنه آشیل بحران زای آنان تبدیل خواهد شد.
اما این موضوع سالهاست آرام، آرام به مرحله بحران و عدم پاسخگویی و نبود شفافیت آنان و در یک قدمی آنان است و به زودی آنان را مجبور به پاسخگویی در دولت مردمی، عدالت گرا و فساد ستیز خواهد نمود و جای گلایه و شکوهای هم نخواهد بود.