true
به بازی گرفتن پاکستان برای قدرت نمایی ترکیه در برابر ایران!، به نظر میرسد حجم حماقتهای “الهام علی اُف” رئیس جمهور آذربایجان به مرز جنون رسیده و میخواهد بهای بلندپروازیهای اردوغان برای احیای امپراطوری عثمانی، را بدهد.
به گزارش پایگاه خبری اکوپرشین به نقل از اقتصاد سالم، مجید معتمدی، روزنامه نگار: سال ۱۹۹۰ (۱۳۷۰) بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، مردم آذربایجان در بخش شمالی رود ارس تجمع کرده و خواستار بازگشت به سرزمین مادری خود، ایران شدند.
کشوری که هم اکنون جمهوری آذربایجان نامیده میشود تا حدود ۲۰۰ سال پیش بخشی از خاک ایران بود اما در جنگهای ایران و روسیه در دوره قاجار، توسط روسیه اشغال شد.
به دلیل همین اشغال بود که بلافاصله بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۳۷۰، مردم آذربایجان خواستار بازگشت به ایران شدند اما خاندان “علی اُف” که در دوران جنگ سرد و کمونیسم، مسئولیت اداره آذربایجان را از سوی حزب کمونیست شوروی برعهده داشت؛ پس از فروپاشی این اتحادیه، اعلام استقلال کرد و “جمهوری آذربایجان” در هشتم شهریورماه ۱۳۷۰ در بخش شمالی رود ارس به پایتختی باکو، تشکیل شد.
پس از مرگ حیدر علی اُف، ریاست جمهوری آذربایجان به فرزندش، الهام، منتقل شد و وی سالهاست که عنوان ریاست جمهوری مادام العمر آذربایجان را یدک میکشد.
آذربایجان تا چند سال پیش علی رغم ارتباطات گسترده با دشمنان ایران و تمامیت ارضی ما؛ سعی میکرد حفظ ظاهر کرده و همسایه بزرگ جنوبی خود را نرنجاند اما در چند سال اخیر هرچه جلوتر آمده ایم حجم اقدامات خصمانه رژیم باکو برعلیه تمامیت ارضی ایران، افزایش یافته است.
خواندن ترانه تجزیه طلبانه “آراز آراز” توسط اردوغان دیکتاتور ترکیه در باکو در آذرماه سال گذشته که مستقیما تمامیت ارضی ایران در تبریز و اردبیل را هدف گرفته بود، از جمله این اقدامات است.
در چند ماه اخیر نیز نیروهای آذربایجان با قطع محور ترانزیتی و راه زمینی ایران با ارمنستان، متعرض رانندگان و کامیون داران ایرانی شده و از آنها مبلغی در حدود ۱۳۰ دلار میگیرند تا اجازه عبور و ورودشان به خاک کشور ارمنستان را بدهند.
همچنین نماینده مجلس آذربایجان هفته پیش در اظهارنظری اعلام کرد “تا ۵ سال آینده نامی از “ایران” نخواهد بود و پرچم ترکها و “ترکیه” در سراسر ایران برافراشته خواهد شد”.
در جدیدترین اقدام خصمانه جمهوری آذربایجان بر علیه ایران نیز رییس حزب دموکراتیک آذربایجان برای متشنج کردن اوضاع اظهار کرد “به محض اقدام ایران علیه ما، نیروهای پاکستانی به احتمال زیاد در تهران خواهند بود. ایران باید از چنین اقداماتی خودداری کند”.
این اظهارات در حالی صورت گرفت که اخیرا ترکیه و آذربایجان پای پاکستان را نیز به برنامههای ایران ستیزانه خود باز کردهاند و در حال برگزاری رزمایش مشترک سه جانبه در مرزهای شمال غربی ایران هستند.
این اقدام در حالی ست که اساسا از نظر نژادی، قومی و تاریخی؛ هیچ ارتباطی بین ترکهای ترکیه با پشتونها و بلوچهای پاکستان که به زبان اُردو تکلم میکنند، وجود ندارد و دلیل نزدیکی این ۲ کشور بر علیه ایران، مشخص نیست؛ هرچند که پاکستان، پسرخوانده عربستان سعودی ست و شاید ردپای مُرَوج ایدئولوژی نفرت پراکنانه سلفی_تکفیری_وهابی بر ضد شیعه_ایران در خاورمیانه، در اینجا نیز دیده میشود.
در چنین شرایطی نکته قابل توجه این است که نماینده مجلس آذربایجان میداند که کشور خودخوانده و جعلی آذربایجان، توان مقابله با ایران را ندارد و به همین دلیل از پاکستانیها مایه میگذارد.
بیش از ۹۰ درصد از جمعیت ۱۰ میلیون نفری و مردم کشور آذربایجان، همچون اجداد مادری خود در ایران، شیعه ۱۲ امامی هستند و پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ (۱۳۷۰) نیز در بخش شمالی رود ارس تجمع کرده و خواستار بازگشت به سرزمین مادری خود، در بخش جنوبی رود ارس و ایران بودند.
بنابراین مردم کشور آذربایجان نه تنها انگیزه و علاقه ای به جنگ با ایران ندارند بلکه خواهان برگشتن به سرزمین مادری و موطن خود نیز هستند.
اما درباره ادعای ترکیه درباره حمایت از کشور آذربایجان و همبستگی با این کشور در راستای تحقق رویای اردوغان برای ایجاد امپراطوری عثمانی از طریق اتحاد ترکیه، آذربایجان و تسخیر بخشهای آذری زبان ایران که تا مرکز ایران نیز سکونت دارند؛ باید گفت که اصولا کشور آذربایجان فعلی، تا حدود ۲۰۰ سال پیش جزئی از خاک ایران بود و اساسا ارتباطی چه به لحاظ جغرافیایی و چه به لحاظ نژادی و مذهبی؛ با کشور ترکیه و ترکهای سنی مذهب باقی مانده از حکومت عثمانی ندارد.
این واقعیت در حالی ست که اردوغان رئیس جمهور ترکیه با همدستی الهام علی اُف، رئیس جمهور آذربایجان میخواهند کشور آذربایجان، که فرزند ایران زمین است را به عنوان بخشی از امپراطوری سابق عثمانی، و مردم آن را شاخه ای از نژاد ترکهای عثمانی جا بزنند؛ تا به این ترتیب رویای خود را برای تجمیع ترکهای منطقه تحت رهبری کشور ترکیه و احیای امپراطوی عثمانی البته در سطحی کوچک و کاریکاتور وار، محقق کرده و ایران را تجزیه کنند.
اما در این زمینه باید از آقای اردوغان و گروههای پان ترکیست و تجزیه طلب فعال در منطقه پرسید که اصولا آذری شیعه مذهب مرید امیرالمومنین علی ع را چه ارتباطی به ترک عثمانی!؟ که چشم طمع به آذربایجان و ایران دوختهاید.
ما هنوز تاریخ را به یاد داریم که ترکان عثمانی به ویژه در دوران سلطان سلیم عثمانی که ترکیه آن را درخشان ترین دوره تاریخش میداند، چه خون هایی از ایرانیان شیعه علی در آذربایجان و تبریز و… به جرم شیعه بودن ریختند.
مورخان روایت کردهاند در جنگ چالداران که شاه اسماعیل صفوی جلوی تجاوز سلطان سلیم عثمانی به ایران را در دشت چالداران گرفت به دلیل مجهز بودن قشون دشمن به جنگ افزارهای نوین همچون توپخانه، دشت چالداران چطور از خون سربازان ایرانی سیراب شد و شاه ایران تا لب مرگ رفت و ملکه به غنیمت گرفته شد…
پس ابتدا کتابهای تاریخ را بسوزانید، بعد چشم طمع به آذربایجان و ایران داشته باشید، ضمن آنکه “آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت” زیرا ایران فعلی در سطحی از قدرت دفاعی و بازدارندگی قرار دارد که محور عربی_اسرائیلی_آمریکایی سالهاست که در تحقق پروژه دیرین خود برای تجزیه ایران که کلید آن رسما و علنا با تجاوز رژیم بعثی صدام حسین به ایران در ۴۲ سال پیش زده شد؛ درمانده است، چه برسد به خُرده کشورهایی که در توهمات روسای دیکتاتور خود به سر میبرند.
توان نیروهای مقاومت خاورمیانه و غرب آسیا که میراث سرباز در خاک خفته مردم ایران است در کنار توان موشکی، امکان هرگونه تعرض نظامی به ایران زمین را از دشمنان و تجزیه طلبان گرفته است.
true
false
false
false