زمزمه عشق استاد برای صید و ذبح حیوانات، نوادری در تاریخ معاصر کشور ما ایران وجود دارند که منتظر خدمت نیستند بلکه سعادت خدمتگزاری در انتظار آنان است و چه موهبت الهی بالاتر از این؟.
به گزارش اکوپرشین: علیرضا کیهان پور: مرحوم دکتر محمود شهابی خراسانی مولف کتاب ” زمزمه عشق ” و فرزانهای از دیار پاک خراسان ، فیلسوف، فقیه، حقوقدان و استاد ممتاز دانشگاه تهران در سوم مرداد ۱۲۸۰ در شهرتربت حیدریه چشم به دنیا گشود ودر تاریخ یازدهم آذر ۱۳۶۷ در شهر مولوز کشور فرانسه درگذشت.
وی در سال ۱۳۲۰ عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و تدریس اصول و قواعد فقه را آغاز کرد ودر سال ۱۳۴۲ رئیس گروه فقه وحقوق دانشگاه تهران شد.
تحصیلات ایشان دکترای حقوق خصوصی با پیشه حقوقدان و استاد ممتاز این دانشگاه بود.
از آنجا که بنده به مدت دوسال توفیق خدمت در جایگاه مسوول روابط عمومی وامور بین الملل سازمان نظام دامپزشکی ایران ( دهه ۱۳۸۰) را داشته و سعادت مامور به خدمت دوساله را در جمع دامپزشکان، کلینیسینها، سایر ردهها و علوم آزمایشگاهی دامپزشکی از مقاطع تخصصی، دکترا، کارشناس ارشد، کارشناس ، کاردان وتکنسینهای عزیز و ارجمند در سراسر کشور داشتم لذا همواره سعی نموده ام از کمترین فرصت برای این قشر فرهیخته وطلایه داران سلامتی و بهداشت غذایی و درمان حیوانات استفاده وتلاش نموده ، تا ادای دین نمایم که از اعماق وجودم و با تعصب مثال زدنی با نگارش دهها مقاله و یادداشتهای تخصصی در دو دهه گذشته به این عهد و پیمان نانوشته خویش تا حدود اندکی انجام وظیفه داشته باشم. واین یادداشت (مقاله) نیز در راستای همان اعتقاد راستین بنده نسبت به دنیای دامپزشکی و به ویژه این رسته شغلی در ایران بوده، هست و به امید پروردگار هستی بخش خواهد بود.
نقل است که از محضر استاد مرحوم دکتر محمود شهابی خراسانی پرسش و سئوالی مطرح شد که چرا در آئین ما،شکار عملی مذموم و نکوهیده به شمار آمده و حتی سفر برای شکار، اگر به قصد تفریح باشد حرام است ودر آن سفر باید نماز را تمام خواند و روزه را هم گرفت؟ وچرا از ذبح حیوانات، به اندازه شکار مذمت نشده و مگر چه فرق میکند که مثلا انسان گوسفندی را با کارد یا ماشین ذبح نماید یا آهویی را با تیر از پا در آورد؟ در هر دو حال، قتل یک موجود جاندار و بیجان کردن آن است.
استاد در جواب فرمودند: گوسفندی که ذبح میشود، انسان در تولید، پرورش،تغذیه و حفاظت آن نقش مهمی دارد و غالب گوسفندها طی یک برنامه دامپروری به دنیا آمده،تغذیه کرده ،بزرگ شده واین برنامه را انسان در اصل برای تغذیه خود میریزد وبه اجراء میگذارد.
به این معنی که اگر انسان و نیاز او به تغذیه از گوشت حیوان نبود واین برنامههای دامپروری وجود نداشت، بیشتر این گوسفندان تولید نمیشدند؛و اصلا این گوسفندان به دنیا میآیند تا نیاز غذائی انسان، یا نیازی که به شیر و پوست حیوانات دارد تامین شود ودر برابر هرگوسفندی هم که ذبح میشود، با برنامههای انسان در دامپروری، گوسفندان دیگری تولید میشوند و نسل این گونه حیوانی به خطر نمیافتد و رو به انقراض نمیرود.
اما آهو و هر حیوان دیگری که در جنگل است، انسان هیچ نقشی در تولید آن ندارد؛وبه دنیا آمدن آن برای تامین نیازهای انسان نبوده ودر برابر کارهایی که برای صید و کشتن آن صورت میگیرد ، برنامهای برای تولید آهوان جایگزین وجود ندارد وبا ادامه صید آن ، به سمت و سوئی میرویم که نسل این گونه جانوری بر افتد و دنیا و طبیعت از داشتن آن بالکل محروم شود.چنان که نسل بسیاری از جانوران، بر اثر همین شکارهای بی رویه بر افتاده است.
به علاوه در ذبح گوسفند، ملاحظه میکنند که حیوان آبستن نباشد یا بره شیرده نداشته باشد واگر هم دارد، هرچند ذبح او کار خوبی نیست باز هم بره او بی شیر و بی پناه نمیماند.ولی آهویی را که صید میکنند، اگر بچهای در لانه دارد بی غذا وبی پناه میماند.
همچنین در ذبح حیوانات، شروطی واجب یا مستحب وجود دارد از جمله تیز بودن وسیله ذبح،تا حیوان حداقل آزار را نبیند، تشنه نبودن حیوان، ذبح نکردن در شب ودر برابر حیوان دیگر که هیچ کدام اینها در شکار مراعات نمیشود.با توجه به آنچه که گفتیم عمل صید را با عمل ذبح نمیتوان قیاس کرد.
هرچند که عمل ذبح را نیز باید به حداقل رساند وفقط باید به اندازهای باشد که نیازهای واقعی و ضروری انسان آن بر آورده شود واین گونه افراط در گوشتخواری که فعلا وجود دارد، وبرای سلامتی انسان نیز مضر است، هرگز مجوزی برای این همه کشتارهای بیرویه حیوانات نیست.
در پایان خالی از لطف نیست که زمانی که دکتر محمود شهابی خراسانی در کشور فرانسه و کنار سه فرزندان مقیم خود در آن کشور که تحت مداوا ودرمان پزشکی بود تقدیر اش پر کشیدن به سوی معبود یکتا در سال ۱۳۶۵ بود، فوت آن مرحوم در شهر مولوز اتفاق افتاد و ژاک شیراک نخست وزیر و رئیس جمهور فرانسه( از ۱۷ مه(Mai به فرانسوی) ۱۹۹۵ تا ۱۶ مه سال ۲۰۰۰ میلادی) که در آن زمان شهردار پاریس بود بلافاصله پس از خبر درگذشت مرحوم استاد دکتر محمود شهابی خراسانی اجازه صادر نمود که پیکر استاد از شهر مولوز به پاریس انتقال یابد تا در گورستان پر لاشز ( per Lachise) پاریس به خاک سپرده شود اما از آنجا که این گورستان متعلق به مسلمانان نبود ، ژاک شیراک دوباره موافقت نمود که استاد شهابی خراسانی در آرامگاه خانوادگی خود در قبرستان درییته و بخش (قسمت) مسلمانان به خاک سپرده شود