نقش ٨درصدى بخش کشاورزى از تولید ناخالص ملى ایران، علیرضا عزیزاللهى بیش از ۴۵سال از عمر خود را در حوزههاى مختلف دامپرورى ایران سپرى نموده است. وى تحصیلات خود را در مقطع کارشناسى دامپرورى در سال١٣۵۶و کارشناسى ارشد رشته مدیریت بازرگانى در سال١٣٩٧از دانشگاه شهید بهشتى گذراند و در طول دوران خدمت از مدیریت امور دام شهرستان و استان آغاز کرد و در سال١٣۶٣ در مسئولیت امور دام و آبزیان جهاد سازندگى ادامه خدمت داد.
به گزارش پایگاه خبری اکوپرشین به نقل از تولیدگران کارآفرین: نداکنجاونیک: پس از تصویب قانون ادغام وزارت کشاورزى و جهاد سازندگى طى سه دوره به عنوان قائم مقام امور دام و مدیرکل پرورش و اصلاح نژاد دام و رئیس مرکز اصلاح نژاد فعالیت داشته است.
همچنین نمایندگى امور دام جهاد کشاورزى را در بسیارى از مجامع بینالمللى و داخلى مثل ستاد برنامه دوم و سوم عهدهدار بوده است. وى مدت ده سال به عنوان عضو هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت نهادههاى دامى جاهد و عضوهیئت مدیره شرکت فجر اعتبار خدمت کرده است.
سپس عهدهدار مسئولیت شیر هام و امور مجتمعهاى شرکت صنایع شیر ایران و عضو و مدیرعامل مجتمعهاى کشت وصنعت فارس، همدان و گیلان فعالیت نموده است و از سال ١٣٩۴ به مدت۴ سال مدیرعامل اتحادیه سراسرى دامداران ایران بوده است. در ادامه وضعیت صنعت دامداری را در گفتوگو با او بررسی میکنیم.
جناب عزیزاللهی، صنعت دام و طیور ایران طی چهار دهه اخیر چه تحولاتی داشته است؟
درطول بیش از ۴دهه بعداز انقلاب اسلامى تحولات بسیار گستردهاى درصنعت دام و طیور ایران رخ داده است، درحالیکه حجم تولیدات دامپرورى کشور در سالهاى اولیه انقلاب به کمتر از ٣٣میلیون تن بالغ میگردید که پاسخگوى سرانه مصرف کمتر از١٠٠کیلوگرمى جمعیت ٣۴میلیونى کشور نبود و سالیانه مجبور به واردات حدود یک میلیارد دلار انواع محصولات دامى شامل گوشت قرمز، پنیر، شیرخشک، گوشت و تخممرغ و سایر محصولات دامى بودیم. امروزه که جمعیت کشور به بیش از۸۴ میلیون نفر وسرانه مصرف به بیش از ١۵٠کیلو گرم رسیده است نه تنها نیازى به واردات نداریم که سالانه با صادرات این محصولات بیش ازیک میلیارد دلار نصیب کشور میشود که این امر درسایه تحولات گستردهاى است که در این حوزه اتفاق افتاده است. این امر در شرایطى رخ داده است که کشور به شکل گستردهاى درگیر مشکلات خشکسالى بوده است و این امر منجر به کاهش جمعیت دام شده.
باید گفت بخشى از توسعه زیربخش امور دام کشور مدیون رشد صنعت طیور است، بهطوریکه امروزه حجم جوجهریزى مادر گوشتى به ١١میلیون و تخمگذار به۶۵٠هزارقطعه بالغ شده است.
١۶٨٣واحد بزرگ مرغ تخمگذار با ظرفیت اسمى ۳/۱میلیون تن تخممرغ و٢۴٧۶٠ واحد گوشتی با ظرفیت٣٩٠میلیون قطعه در هر دوره، ١٣٧ واحد جوجه کشى با ظرفیت٢٢١٩میلیون قطعه، ٢۵۵ واحد کشتارگاه طیور با ظرفیت۶٠٠هزار قطعه درساعت و۵٧۴ کارخانه خوراک طیور با ظرفیت ۵/۱۷میلیون تن تنها بخشى از سرمایهگذاریهاى انجام شده در این صنعت است.
در حوزه شیرخام و فرآوردههاى لبنى تعداد واحدهاى گاو شیرى صنعتى کشور به بیش از١٨هزار واحد و ظرفیت۶/۲ میلیون تن رسیده است.
حجم تولید شیر خام در واحدهاى صنعتى به بالاتر از۵٠درصد رسیده است. در این حوزه سرمایهگذاریهاى وسیعى صورت گرفته است.
بیش از۵۵٠کارخانه صنعتى شیر با ظرفیت بیش از هفت میلیون تن شیرخام،١٨٠٠ مرکز جمع آورى شیر خام با ظرفیت بیش از ۵/۲میلیون تن بخشى از آن را شامل میشود.
درحوزه گوشت قرمز تعداد واحدهاى پرواربندى گوساله به بیش از٩ هزار واحد باظرفیت١/۵ میلیون رأس و بالغ بر١٢۵کشتارگاه صنعتى با ظرفیت١/٣میلیون دام سنگین و بیش از ١١میلیون دام سبک،١٣٢کارخانه بستهبندى گوشت، ١٢۶کارخانه چرم و سالامبور، ۴٢۵کارخانه الیاف دامى،١٣٠ کارخانه بزرگ فرآوردههاى گوشتى رشد صنعت گوشت قرمز را فراهم نموده است.
در حوزه صنعت زنبوردارى از٨١میلیون کلنى زنبورعسل جهان ۵/۸میلیون کلنی در ایران توسط٨۵٣٣۶ زنبورستان پرورش داده میشود و٩٠هزار تن از ۵/۱میلیون تن تولید جهان در ایران صورت میپذیرد.
در زمینه کرم ابریشم٢۵هزار و٧١٠جعبه تخم نوغان درسطح١۴هزار و٧١٣ هکتار توتستانهاى٢۴استان کشور توزیع میشود که۴۵درصد آن در گیلان است.
در صنعت دامداری در حوزه کیفی رشد بیشتری داشتهایم یا کمی؟
برای توسعه، دو شاخص کمی و کیفی وجود دارد. وقتی میگوییم توسعه کمی، منظور تعداد و جمعیت دام یا طیور است. در حوزه دام از نظر کمی رشدی نداشتهایم و جمعیت دام سبک در کشور در حال حاضر ۶۵میلیون رأس است و دام سنگین ۸٫۵میلیون رأس، این در حالی است که اوایل انقلاب در حدود ۷۵میلیون دام سبک در کشور داشتهایم و در واقع میتوان گفت جمعیت دام ما رشدی نداشته و در عوض کاهش نیز یافته است.
با این حال شاهد رشد شاخص کیفی در حوزه دام بودهایم. اما این شاخصها در حوزه طیور متفاوت است؛ در حوزه طیور ظرفیتها رشد قابل ملاحظهای داشته است.
هم تعداد واحدهای پرورش طیور افزایش داشته و هم در حوزه کیفی حرفی برای گفتن داریم. ما امروز ۴/۱میلیارد جوجهریزی انجام میدهیم که ۱۴میلیون آن مرغ مادر و مابقی آن مرغ گوشتی است. این ظرفیتسازی انجام شده و شاخص کمی و کیفی رشد قابل ملاحظهای داشتهاند. با وجود همه پیشرفتی که در این حوزه وجود داشته است اما هنوز هم با استاندارد جهانی فاصله داریم و باید راه رسیدن به شاخصهای جهانی را هموار کنیم.
سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی چقدر است؟
سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی ۸درصد است. اگر بخش کشاورزی را به پنج زیر بخش تقسیم کنیم، میتوان گفت مهمترین بخش کشاورزی که در تولید ناخالص ملی نقش دارد، زراعت است و آن هم به دلیل حجم گستردهای از زمینهای زراعی زیر کشت است.
۸/۲۶درصد تولید ناخالص بخش کشاورزى هم مربوط به امور دام است. در حوزه اشتغال نیز در بخش دامپروری دو ترکیب اشتغال داریم؛ اشتغال دامدار روستایی و عشایری که در واقع هم زارع هستند هم دامدار و شاغلان در صنعت دامپروری.
در مجموع میزان اشتغال در این بخش حدود ۳میلیون نفر است که نسبت بالایی است. در واقع میتوان گفت جمعیت قابل ملاحظهای در کشور در حوزه دام درگیر هستند و امرار معاش میکنند.
در کل دنیا ۱٫۳میلیارد نفر از جمعیت ۷٫۵میلیارد نفری دنیا در بخش کشاورزی فعالیت میکنند. در ایران هم از ۸۰میلیون نفر ۳میلیون نفر در این بخش فعال هستند.
مشکل اصلی این بخش چیست؟
مشکل اساسى این بخش تأمین نهادههاى تولید است و با توجه به تحولات مهمى که در این صنعت رخ داده است، جایگزینى دامدارى صنعتى با سیستم دامدارى روستایى و عشایرى اجتناب ناپذیر بوده است.
این تغییرات در سطح جهان نیز رخ داده است.
با این تغییرات نقش تأمین نهادههای تولید علیالخصوص خوراک دام بسیار برجسته و مهم است.
صنعت دامپروری صنعتی مونتاژ به حساب میآید.
یعنی ماده پروتئینی موجود در کشور را به ماده پروتئینی باکیفیتتر تبدیل میکند.
ورودی این صنعت خوراک دام است.
اگر صنعت پیشرفت کند و همزمان بخش خوراک دام رشد پیدا نکند، با کمبود اقلام خوراک دام روبهرو خواهیم شد و آنچه ما را در این بخش گرفتار کرده (چه در حوزه طیور و چه در حوزه دام) همین بحث خوراک دام است.
با توجه به اینکه در حال حاضر بخش عمدهای از این نهادهها به کشور وارد میشود، تغییر سیاستهای دولت که به شدت هم انجام میشود، سبب میشود فرآیند تولید صنعت بههم ریخته و کار با مشکل روبهرو شود.
تغییر نوع ارزی که برای نهادهها در نظر گرفته میشود، تحول بزرگی در صنعت ایجاد میکند زیرا اقلام خوراک دام و دارویی با قیمت بالا به کشور وارد میشوند و دامدار ناگزیر میشود محصول را با قیمت بالا تولید کند، در نتیجه محصول با قیمت بالا نیز به دست مصرفکننده میرسد و این مشکل بزرگی است که دامدار را از نظر تأمین نقدینگی با مشکل روبهرو میکند.
در بخش دامپروری به صورت اجمالی باید تلاش کنیم بوروکراسیهای موجود در تأمین اقلام تولید و تجارت را به حداقل برسانیم زیرا دام، موجودی زنده است که اگر یک روز غذا به او نرسد، دچار مشکل میشود و به همین دلیل قوانین باید ساده شوند تا این فرآیندها برای دامدار به سهولت انجام شود.
این صنعت در بخش دامپزشکی چه مشکلاتی دارد؟
مشکل دیگری که در این بخش وجود دارد، مشکلات مربوط به بخش دامپزشکی است.. دامپزشکی تأمینکننده سلامت دام است و سلامت انسان نیز به سلامت دام وابسته است.
اگر بخش دامپزشکی نتواند به درستی خدماترسانی کند، شاهد شیوع بیماریهای دامی خواهیم بود و تلفات و ضایعات در این بخش بالا میرود. بنابراین بخش دامپزشکی باید تقویت شود و پابهپای نیازهای این بخش حرکت کند.
البته در این میان نباید از فرهنگ مصرف نیز غافل بود. در حوزه طیور برخلاف جهت دنیا حرکت میکنیم؛ به عبارتی در دنیا زمان تولید مرغ گوشتی ۳۵روز است چون در این دوره کوتاه بهترین بهرهوری در صنعت طیور رخ میدهد ولی کماکان در کشور ما به دلیل مصرف غلط طیور، مرغ مدت زمان بیشتری در مرغداری میماند، غافل از اینکه از ۳۵روز به بعد اضافه وزن مرغ مواد پروتئینی مفیدی برای انسان نخواهد داشت. این فرهنگ نیز باید اصلاح شود تا بهترین محصول را به مردم برسانیم.
عملکرد مسئولان را در زمینه انتقال دانش به این صنعت چطور ارزیابی میکنید؟
مهمترین وظیفه وزارت کشاورزی در دنیا، تحقیق و انتقال نتیجه آن به بدنه صنعت کشاورزی است. در کشورمان نیز تنها وظیفه دولت در این زمینه، بحث آموزش به بخش کشاورزی است زیرا اغلب واحدهای ما در بخش خصوصی هستند.
در واقع قاعدتاً وظیفه اصلی دولت باید افزایش تحقیقات و انتقال آن به کشاورزان و دامپروران باشد که به نظر میرسد در حال حاضر بر روی این وظیفه تمرکز ندارد و باید دامنه این تحقیقات را تقویت کرده و موانع را با راهکارهای مناسب برطرف کند.
آیا حوزه دامپروری نمره قبولی میگیرد؟
هنوز تا بهروز شدن شاخصهای تولید در امور دام و طیور فاصله داریم. ضریب تبدیل مواد اولیه باید بهتر شود، حجم ضایعات و تلفات کاهش یابد و سطح علم و دانش تولیدکنندگان باید ارتقاء یابد؛ لذا نقش تقویت ترویچ و آموزش بسیار جدی است.
ثبات و آرامش در تولید تضمینکننده رشد و توسعه است. تحقیقات در زمینه دامپروری و دامپزشکی باید میدانی و متناسب با نیازهای واقعی تولیدکنندگان و به سفارش آنان باشد. به همین دلایل نمره۱۵را به صنعت دامپروری میتوان داد.
صنعت در دورانی است که محکوم به توسعه بیشتر است و ورود جوانان و تحصیلکردهها به این بخش، صنعت را به سمت تولیدات علمی پیش میبرد و امید میرود که وضعیت این صنعت نیز در آینده بهتر شود.
اگر در دنیا شاخصهای اقتصادی به سمت مطلوب حرکت کنند، یقیناً در این بخش رشد بیشتری خواهیم داشت.