دوسالگی جنگ روسیه؛ فرصتها و چالشهای ترانزیت از مسیر ایران، با نزدیک شدن به آغاز سومین سال از جنگ روسیه و اوکراین بر آن شدیم تا با نیمنگاهی به وضعیت لجستیکی روسیه در دو سال گذشته به بررسی جایگاه ایران در این حوزه بپردازیم.
به گزارش اکوپرشین به نقل از بندر و دریا: همانگونه که میدانیم پس از حمله روسیه به اوکراین تحریمهای گستردهای علیه این کشور وضع شد، بهگونهای که شدیدترین تحریمهای تاریخ غرب علیه یک کشور را شاهد هستیم.
از یک منظر میتوان اینگونه تحلیل کرد که غرب از اوکراین بهعنوان طعمهای برای تضعیف رقیب سنتی خود استفاده کرد تا با درگیر نمودن آن به جنگی فرسایشی، باعث تحلیل قوای نظامیاش شده و با وضع شدیدترین تحریمها اقتصاد آن را زمینگیر کند.
دو شاهرگ اساسی تحریمها، تبادلات بانکی و لجستیکی است؛
تحریمها در حوزه لجستیک، روسیه را در تنگنای شدیدی قرار داده است، مسیر ترانزیتی ریلی چین به اروپا که از خاک روسیه بهصورت منظم و با حجم بالا به جابهجایی کالا میپرداخت، بلافاصله بعد از شروع جنگ متوقف شد، خطوط کشتیرانی بزرگ دنیا سرویس خود به تمام بنادر روسیه را متوقف و کانتینرهای خود را نیز از آن کشور خارج کردند.
از سوی دیگر خطوط هواپیمایی، سرویس کارگو خود به و از مقاصد روسیه را به حالت تعلیق در آوردند.
در حمل جادهای نیز هیچ شرکت حملونقل اروپایی اجازه تردد و حمل کالا به خاک روسیه را ندارد!
همه اینها دستبهدست هم داده تا روسیه نگاهی به همسایه جنوبی خویش داشته و نقش و جایگاه ویژه ایران بیشازپیش به چشم بیاید اما آیا ایران توانسته از فرصت فراهم شده بهرهبرداری اقتصادی لازم را ببرد؟
آیا توانسته با استفاده از موقعیت لجستیکی ویژه خود گامی در جهت گشودن مسیرهای جدید ترانزیتی به همسایه شمالی خود بردارد؟
در مرحله اول این سؤال پرسیده میشود که آیا بازاریابی یا اطلاعرسانی لازم مبنی بر امکانپذیری حمل و رساندن کالا از مسیر ایران به تجار بینالمللی و روسی انجام شده است؟
آیا بنادر و زیرساختهای ما ظرفیت نقشآفرینی در این مسیر را دارند؟
در چند سال گذشته صادرات ایران به روسیه، چند برابر افزایش یافته و حجم عمده این صادرات از مسیر زمینی کشور آذربایجان میگذرد.
آذربایجان با چهار گذرگاه زمینی، مهمترین راه ارتباط لجستیکی میان ایران و روسیه بوده که مهمترین آن مرز آستارا است.
این در حالی است که تنشهای نظامی بین ارمنستان و آذربایجان و مقاومت ایران برای جلوگیری از تغییر مرزهای بینالمللی باعث شده آذربایجان به بهانههای مختلف در روند صادرات و ترانزیت کالا از مسیر ایران به روسیه کارشکنی کند.
ایجاد صفهای طویل کامیونهای صادراتی و ترانزیتی در مرز ورودی آذربایجان گواه این موضوع است.
آنچه که مشخص است مقامات کشورمان در سطوح مختلف، در حال تلاش برای کاهش تنشها و رونق بخشی مسیرهای ترانزیتی از مرز آذربایجان هستند.
مسیر دیگر زمینی استفاده از گذرگاه ارمنستان و گرجستان است، زیرساخت ضعیف و جادههای صعبالعبور ارمنستان باعث شده است که رانندگان تمایلی به تردد در این مسیر نداشته باشند.
استفاده از دریای خزر بهعنوان گذرگاه ارتباطی مستقیم به روسیه مسیر دیگری است که به دلیل ضعف ناوگان و زیرساختهای دریایی تبادلات این دو کشور از این طریق بهخوبی فراهم نشده است.
کریدور شمال-جنوب پروژهای است که ۲۳ سال پیش بین ایران، روسیه و هند به امضا رسید که هند و روسیه را از مسیر ایران به یکدیگر متصل کند.
احیا کریدور با شروع جنگ روسیه و اوکراین و تحریمهای همهجانبه غرب علیه روسیه و مشکلات به وجود آمده در عبور از مسیر دریای سیاه برای این کشور، مطرح شد. اکنون روسیه بهمنظور تداوم تجارت خود با آسیا، تصمیم به عبور از ایران گرفته است.
این کریدور علاوه بر کاهش هزینهها باعث کاهش چشمگیر زمان طی مسیر میگردد و به دلیل نقش حیاتی آن در تجارت و اقتصاد کشورهای آسیای میانه، میتوان استفاده بهینهای از آن کرد.
متولیان امر باید شرایط به وجود آمده را بهعنوان یک فرصت تلقی کرده و تمام تالش خود را برای افزایش جذابیتهای این مسیر برای تجار و کشورهای همسایه انجام دهند.
تعرفههای بندری بالا، عدم وجود زیرساختهای مناسب در بنادر شمالی کشور، نیاز به کشتیهای رو-رو در دریای خزر و… مواردی است که میبایست بیشازپیش مورد توجه قرار گیرد.
افزایش سه برابری هزینههای انبارداری همچنین افزایش تعرفههای بندری برای دومین بار در یکسال به این مهم کمکی نمیکند.
بخش خصوصی تقاضای دریافت یارانه برای فعالیت بیشتر در این کریدور را ندارد اما انتظار این را دارد که در شرایط فعلی اقداماتی در جهت از بین بردن مزایای رقابتی ایران صورت نپذیرد.
جنگ اوکراین دیر یا زود به پایان میرسد و کارنامه بخش دولتی و خصوصی ایران پس از آن به نقد گذاشته میشود که چگونه این تهدید منطقهای را تبدیل به فرصت کردیم و آیا توانستیم بهرهبرداری اقتصادی لازم از آن را ببریم؟