true
اگه پای یکی از این برنامههای اقتصادی تلویزیون نشسته باشید و یا صفحه اقتصادی روزنامه رو ورق زده باشید. با یکسری عبارات اقتصادی روبرو میشید که دانستن آنها کلید ورود به فهم مسائل اقتصادی است.
۱- عبارت تولید ناخالص داخلی یا GDP رو زیاد در مباحث اقتصادی میشنوید. حالا اگه یک تعریف ساده بخواهیم از این مفهوم داشته باشیم باید بگیم که ارزش تمام فعالیتهایی که در یک مملکت در طول یکسال انجام میشه رو حساب میکنند و اسمش رو میگذارند GDP سالانه. این فعالیتها از جزیی ترین چیزها مثل ارزش کار یک آرایشگر رو شامل میشه تا مجموع صادرات یک کشور. یعنی اینکه همه اینها رو توی GDP به حساب میآرن. این GDP رو به چهار دسته تقسیم میکنند و هر کدوم از این چهار دسته رو حساب میکنند و بعدش با هم جمع میکنند.
این چهار دسته عبارتند از :
این چهار دسته عبارتند از :
۱- مصرف
۲-سرمایهگذاری
۳- هزینههایی که دولت انجام میده
۴- خالص صادرات.
یعنی میتونیم بگیم همه فعالیتهایی که توی مملکت انجام میشه جزو یکی از این دستههاست.
مصرف: بخش مصرف شامل تمام کالاها و خدماتی میشه که در یکسال مصرف میشه. یک مثال برای خدمات همون سرویسی است که یک آرایشگر به شما میده.
سرمایهگذاری: بخش سرمایه گذاری شامل اون هزینههایی است که در کشور سرمایهگذاری شده است البته نه لزوما توسط دولت. این سرمایهگذاریها شامل ساخت کارخانه و مواردی از این قبیل میشه.
هزینههای دولت: هزینههایی که دولت در طول یکسال انجام داده. اعم از حقوقی که به کارکنان داده وسایر هزینهها
خالص صادرات: مجموع صادراتی که یک کشور داشته است.
شما هر فعالیتی که توی ذهنتون بیارید که در مملکت انجام میشه جزو یکی از این موارد میشه. شاید بپرسید که چرا GDP رو به چند بخش تقسیم کردند و میتونستند همه اینها رو با هم حساب کنند. باید بگم که استدلال شما کاملا درسته اما یک دلیل این کار اینه که هر کدوم از این چهار بخش خودشون اثرات متفاوتی در اقتصاد دارند. بنابر این اینها رو اینجا جداگانه حساب میکنند که بعدا که خواستند اثرات این چهار بخش رو در اقتصاد بررسی کنند. اعداد و ارقام هر بخش جداگانه در دسترس باشد. مثلا سرمایهگذاری رو در نظر بگیرید. میدونیم که اونچه که باعث افزایش اشتغال پایدار میشه سرمایهگذاریه. حالا اگه ما بخواهیم ببینیم در طی یکسال رشد اشتغال رو بررسی کنیم بایستی رقم سرمایهگذاری شده در طی یکسال رو داشته باشیم. حالا اگه GDP رو به چهار قسمت تقسیم نکرده بودیم. این رقم رو نداشتیم. بنظرم برای GDP اینقدر توضیح کافیه هرچند مفاهیم دیگری هم مانند GNP و یا GDP به قیمت جاری و امثالهم وجود داره ولی توضیح اونها اینجا ضروری نیست. وقتی میگویند اقتصاد ایران در سال ۲۰۰۶ به اندازه ۴/۶ درصد رشد داشته است. منظور اینه که GDP ایران در سال ۲۰۰۶ نسبت به سال ۲۰۰۵ این مقدار رشد پیدا کرده است. اگه به فایل اکسلی که در انتها گذاشتم برید. ردیف ۳۴ و ۳۵ نشان دهنده میزان GDP و همچنین رشد سالیانه اون برای دو کشور ایران و آمریکا در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ منبع آمار هم بانک جهانیه!
۲-سرمایهگذاری
۳- هزینههایی که دولت انجام میده
۴- خالص صادرات.
یعنی میتونیم بگیم همه فعالیتهایی که توی مملکت انجام میشه جزو یکی از این دستههاست.
مصرف: بخش مصرف شامل تمام کالاها و خدماتی میشه که در یکسال مصرف میشه. یک مثال برای خدمات همون سرویسی است که یک آرایشگر به شما میده.
سرمایهگذاری: بخش سرمایه گذاری شامل اون هزینههایی است که در کشور سرمایهگذاری شده است البته نه لزوما توسط دولت. این سرمایهگذاریها شامل ساخت کارخانه و مواردی از این قبیل میشه.
هزینههای دولت: هزینههایی که دولت در طول یکسال انجام داده. اعم از حقوقی که به کارکنان داده وسایر هزینهها
خالص صادرات: مجموع صادراتی که یک کشور داشته است.
شما هر فعالیتی که توی ذهنتون بیارید که در مملکت انجام میشه جزو یکی از این موارد میشه. شاید بپرسید که چرا GDP رو به چند بخش تقسیم کردند و میتونستند همه اینها رو با هم حساب کنند. باید بگم که استدلال شما کاملا درسته اما یک دلیل این کار اینه که هر کدوم از این چهار بخش خودشون اثرات متفاوتی در اقتصاد دارند. بنابر این اینها رو اینجا جداگانه حساب میکنند که بعدا که خواستند اثرات این چهار بخش رو در اقتصاد بررسی کنند. اعداد و ارقام هر بخش جداگانه در دسترس باشد. مثلا سرمایهگذاری رو در نظر بگیرید. میدونیم که اونچه که باعث افزایش اشتغال پایدار میشه سرمایهگذاریه. حالا اگه ما بخواهیم ببینیم در طی یکسال رشد اشتغال رو بررسی کنیم بایستی رقم سرمایهگذاری شده در طی یکسال رو داشته باشیم. حالا اگه GDP رو به چهار قسمت تقسیم نکرده بودیم. این رقم رو نداشتیم. بنظرم برای GDP اینقدر توضیح کافیه هرچند مفاهیم دیگری هم مانند GNP و یا GDP به قیمت جاری و امثالهم وجود داره ولی توضیح اونها اینجا ضروری نیست. وقتی میگویند اقتصاد ایران در سال ۲۰۰۶ به اندازه ۴/۶ درصد رشد داشته است. منظور اینه که GDP ایران در سال ۲۰۰۶ نسبت به سال ۲۰۰۵ این مقدار رشد پیدا کرده است. اگه به فایل اکسلی که در انتها گذاشتم برید. ردیف ۳۴ و ۳۵ نشان دهنده میزان GDP و همچنین رشد سالیانه اون برای دو کشور ایران و آمریکا در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ منبع آمار هم بانک جهانیه!
۲- درآمد سرانه: وقتی GDP محاسبه شد اونرو بر تعداد نفرات یک مملکت تقسیم میکنند و میشود درآمد سرانه اون مملکت. البته دقیقا همون عدد GDP رو تقسیم نمیکنند ولی ما فرض میکنیم که همون GDP در صورت کسر قرار داره. همونطور که توی کامنتهای پست قبل نوشتم درآمد سرانه به دو شکل محاسبه میشه یکی اینکه GDP رو بر جمعیت تقسیم میکنند و میشود درآمد سرانه روش دیگه اینکه بحث قدرت خرید رو مطرح میکنند. با یک مثال موضوع روشن میشه. فرض کنید درآمد سالیانه شما ۱۲۰۰۰ دلاره اگه یک نفر دیگه توی سویس همین درآمد رو داشته باشه بنظر شما وضعیت اقتصادی شما بهتره یا اون سویسیه! مسلما وضعیت شما بهتره چون هزینههای کالا و خدمات در سویس بالاتره. پس نمیشه صرف مقایسه درآمد سرانه دو تا کشور بگیم وضعیت اقتصادی مردم توی کردوم کشور بهتره. برای اینکه مقایسه راحت تر بشه میآیند مفهومی بنام ” برابری قدرت خرید” رو تعریف میکنند که با وارد کردن این مفهوم به درآمد سرانه میتوان به عددی رسید که مقایسه کشورها رو امکان پذیر میکنه. اگه به ردیف نهم فایلی که گذاشتم برید میتونید درآمد سرانه ایران و آمریکا رو بدون در نظر گرفتن قدرت خرید ببینید و اگه یک نگاهی به ردیف ۱۱ بیندازید درآمد سرانه رو با در نظر گرفتن قدرت خرید خوهید دید.
دقت کنید که تمام آمارهای اقتصادی برای مقایسه بهتر به صورت دلار محاسبه میشود.
دقت کنید که تمام آمارهای اقتصادی برای مقایسه بهتر به صورت دلار محاسبه میشود.
true
false
false
false