true
استادیار دانشگاه علوم پزشکی دانشگاه تهران با بیان اینکه وجود فرد معتاد در خانواده، عاملی مهم در گرایش فرزندان به اعتیاد است، افزود: این موضوع، عاملی برای الگو پذیری و قرار گرفتن کودک در معرض مواد مخدر است.
به گزارش روابط عمومی ستاد مبارزه با مواد مخدر؛ دکتر ژیلا میرلاشاری در نشست علمی پژوهشی که با عنوان «خانواده و فرایند اعتیاد در جوانان ایرانی» در مجموعه فرهنگی شقایق برگزار شد، گفت: امروزه اعتیاد و مشکلات مربوط به آن به یک معضل جهانی تبدیل شده و بیشتر جوانان دنیا را تحت تاثیر قرار داده است، در این میان ایران نیز همچون سایر کشورها از این بحران مستثنی نبوده نیست.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود: ویژگیهای فردی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و ژنتیک در کنار هم در بروز اعتیاد یک فرد دخالت دارند، به طوری که هیچ عاملی به تنهایی نمیتواند دلیل بروز و گسترش این پدیده در جامعه جوان کشور باشد.
میرلاشاری با بیان اینکه چندی پیش تحقیقی در زمینه نقش خانواده در فرآیند اعتیاد جوانان انجام شده است، اظهار داشت: جامعه این پژوهش جوانان مرد و زن گروه سنی ۲۰ تا ۳۵ سال بودند که بهنوعی تجربه وابستگی به مواد یا اعتیاد را داشتند و هدف این مطالعه نیز، نقش خانواده و تجارب اولیه دوران کودکی در جوانان مصرفکننده بود.
وی با اشاره به یافتههای این پژوهش گفت: براساس یافتههای این پژوهش، مشخص شد که سوء رفتار جسمی، جنسی و عاطفی، عدم تربیت صحیح فرزندان، اختلافات خانوادگی، خشونت والدین و اعتیاد آنها، عدم نظارت کافی بر فرزندان، نداشتن اطلاعات صحیح، کمتوجهی به اوقات فراغت، محیط کسلکننده، کمرنگ شدن قبح مصرف، دسترسی آسان به مواد و سطح پایین فراگیری مهارتهای حل مسئله از عوامل زمینهساز گرایش به مصرف مواد در افراد است.
این پژوهشگر حوزه اعتیاد بیان کرد: فردی که در چنین شرایطی قرار گیرد، مسلماً نگاهی مثبت به مصرف مواد پیدا خواهد کرد و برای فرار از محدودیتها و تخلیه احساسات و هیجانات خود، از خطوط قرمز عبور کرده و زندگی دو گانهای را در پنهان و در کنار دوستانی که او را تایید میکنند، شروع میکند و در این بین موقعیت برای مصرف مواد وی فراهم میشود.
میرلاشاری ادامه داد: امکان نظارت خانواده و جامعه نیز بر این زندگی به حداقل میرسد و حتی تا مدتها از آن بیخبرند، در تمام این مسیر نیز به نظر میرسد که خانواده و جامعه اهمیت چندانی برای پیشگیری و مداخله به موقع نمیدهند و زمانی وارد میدان میشوند که نگرش مثبت به سمت مصرف شکل گرفته و چه بسا وابستگی به مواد در فرد اتفاق افتاده است.
وی در ادامه، وجود فرد معتاد در خانواده را عاملی مهم در گرایش فرزندان به اعتیاد عنوان کرد و افزود: این موضوع، عاملی برای الگوپذیری و قرار گرفتن کودک در معرض مواد مخدر است و ممکن است مشکلات جدی را برای او ایجاد کند.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: به نظر میرسد به این موضوع مهم در ایران توجه چندانی نشده و متاسفانه کودکان و نوجوانانی که در چنین خانوادههایی رشد و نمو میکنند مورد شناسایی، آموزش و تعلیم و مداخلات هدفمند برای مقاومسازی در برابر مصرف مواد قرار نمیگیرند.
میرلاشاری ادامه داد: جوانان و نوجوانان نیازمند محیطی انسانیتر هستند، محیطی که مهیا کننده پیوستن فرد به فعالیتهای مربوط به مسئولیتپذیری باشد، محیطی که به آنها نوعی احساس توام با معنیدار بودن دهد و آنها را وارد فرایندهای تصمیمگیری کند.
وی افزود: درگیر کردن وقت این افراد با تصمیمگیریها و فعالیتهای مربوط به خانواده و جامعه احساس انزوا و بیگانگی آنها را کاهش میدهد و احتمال مخالفت آنها را با قراردادهای اجتماعی کمتر خواهد کرد، مطالعات نیز نشان میدهد که آن دسته از نوجوانان و جوانانی که کمتر به قراردادهای اجتماعی پایبند هستند، بیشتر در معرض انحراف میباشند.
میرلاشاری اظهار داشت: در کشور ما در زمینه اعتیاد مطالعات فراوانی موجود است که مکرراً به اندازهگیری و توصیف مفاهیم پرداختهاند، لیکن تحقیقاتی که در مورد ارتباط مفاهیم باشد کمتر یافت میشود، این شکاف شناختی تاکنون پا بر جا مانده و بهترین راهبرد برای پر کردن آن، اتخاذ رویکرد کیفی در تحقیق میباشد.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران افزود: ویژگیهای فردی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی و ژنتیک در کنار هم در بروز اعتیاد یک فرد دخالت دارند، به طوری که هیچ عاملی به تنهایی نمیتواند دلیل بروز و گسترش این پدیده در جامعه جوان کشور باشد.
میرلاشاری با بیان اینکه چندی پیش تحقیقی در زمینه نقش خانواده در فرآیند اعتیاد جوانان انجام شده است، اظهار داشت: جامعه این پژوهش جوانان مرد و زن گروه سنی ۲۰ تا ۳۵ سال بودند که بهنوعی تجربه وابستگی به مواد یا اعتیاد را داشتند و هدف این مطالعه نیز، نقش خانواده و تجارب اولیه دوران کودکی در جوانان مصرفکننده بود.
وی با اشاره به یافتههای این پژوهش گفت: براساس یافتههای این پژوهش، مشخص شد که سوء رفتار جسمی، جنسی و عاطفی، عدم تربیت صحیح فرزندان، اختلافات خانوادگی، خشونت والدین و اعتیاد آنها، عدم نظارت کافی بر فرزندان، نداشتن اطلاعات صحیح، کمتوجهی به اوقات فراغت، محیط کسلکننده، کمرنگ شدن قبح مصرف، دسترسی آسان به مواد و سطح پایین فراگیری مهارتهای حل مسئله از عوامل زمینهساز گرایش به مصرف مواد در افراد است.
این پژوهشگر حوزه اعتیاد بیان کرد: فردی که در چنین شرایطی قرار گیرد، مسلماً نگاهی مثبت به مصرف مواد پیدا خواهد کرد و برای فرار از محدودیتها و تخلیه احساسات و هیجانات خود، از خطوط قرمز عبور کرده و زندگی دو گانهای را در پنهان و در کنار دوستانی که او را تایید میکنند، شروع میکند و در این بین موقعیت برای مصرف مواد وی فراهم میشود.
میرلاشاری ادامه داد: امکان نظارت خانواده و جامعه نیز بر این زندگی به حداقل میرسد و حتی تا مدتها از آن بیخبرند، در تمام این مسیر نیز به نظر میرسد که خانواده و جامعه اهمیت چندانی برای پیشگیری و مداخله به موقع نمیدهند و زمانی وارد میدان میشوند که نگرش مثبت به سمت مصرف شکل گرفته و چه بسا وابستگی به مواد در فرد اتفاق افتاده است.
وی در ادامه، وجود فرد معتاد در خانواده را عاملی مهم در گرایش فرزندان به اعتیاد عنوان کرد و افزود: این موضوع، عاملی برای الگوپذیری و قرار گرفتن کودک در معرض مواد مخدر است و ممکن است مشکلات جدی را برای او ایجاد کند.
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: به نظر میرسد به این موضوع مهم در ایران توجه چندانی نشده و متاسفانه کودکان و نوجوانانی که در چنین خانوادههایی رشد و نمو میکنند مورد شناسایی، آموزش و تعلیم و مداخلات هدفمند برای مقاومسازی در برابر مصرف مواد قرار نمیگیرند.
میرلاشاری ادامه داد: جوانان و نوجوانان نیازمند محیطی انسانیتر هستند، محیطی که مهیا کننده پیوستن فرد به فعالیتهای مربوط به مسئولیتپذیری باشد، محیطی که به آنها نوعی احساس توام با معنیدار بودن دهد و آنها را وارد فرایندهای تصمیمگیری کند.
وی افزود: درگیر کردن وقت این افراد با تصمیمگیریها و فعالیتهای مربوط به خانواده و جامعه احساس انزوا و بیگانگی آنها را کاهش میدهد و احتمال مخالفت آنها را با قراردادهای اجتماعی کمتر خواهد کرد، مطالعات نیز نشان میدهد که آن دسته از نوجوانان و جوانانی که کمتر به قراردادهای اجتماعی پایبند هستند، بیشتر در معرض انحراف میباشند.
میرلاشاری اظهار داشت: در کشور ما در زمینه اعتیاد مطالعات فراوانی موجود است که مکرراً به اندازهگیری و توصیف مفاهیم پرداختهاند، لیکن تحقیقاتی که در مورد ارتباط مفاهیم باشد کمتر یافت میشود، این شکاف شناختی تاکنون پا بر جا مانده و بهترین راهبرد برای پر کردن آن، اتخاذ رویکرد کیفی در تحقیق میباشد.
true
false
false
false