true
با اینکه هنوز کتاب و نشر یکی از مهمترین عرصه ها برای برطرف کردن چالش های کنونی جامعه و رفتن به سوی افق های روشن تر آینده است؛وضع فعلی نشر کتاب در کشورمان چندان پاسخگوی چنین نیازی نیست.
.تیراژ پایین آثار و همچنین پایین بودن میزان مطالعه کتاب ،نمود ظاهری مشکلات این حوزه است . اما به راستی ،اساس و ریشه مشکلات بازار نشر کتاب در ایران چیست و چگونه می توان این مشکلات را برطرف کرد؟
در این گزارش و در گفت و گو با جمعی از نویسند گان و فعالان عرصه نشر به بررسی این موضوع پرداخته ایم .
البته قابل اغماض نخواهد بود که افزایش رو به رشد تعداد ناشران منجر به تاثیر کمى در بازار نشر خواهد شد اما متاسفانه تاثیرات کمى به تغییرات کیفى منجر نشده است.با این حال دست اندرکاران کتاب همواره تغییرات میزان تیراژ را به عنوان ملاکی معنا دار براى ارزیابى وضعیت و محتوای کتاب در نظر مى گیرند. ملاک هاى بررسى و ارزش گذارى خرید کتاب که از سوی نهاد هاى دولتى مانند وزارت ارشاد و آموزش و پرورش اعمال مى شود در واقع ناشران را به تولید کتاب هایى سوق می دهد که با موازین و سلیقه هاى سیاست گذاران نهاد هاى دولتى همردیف باشد که در این صورت به شکاف هرچه بیشتر میان نیاز هاى مخاطبان و پدید آورندگان منجر خواهد شد.
*فیروز زنوزی جلالی: نشر ما سخت بیمار است
این کارشناس قصه و رمان با بیان اینکه متاسفانه بازار نشر ما اوضاع خوبی ندارد و اتفاقات محیرالعقولی در این بازار میافتد ،اظهار داشت:نباید به تیراژ بالا و تعداد چاپ دل خوش کرد چرا که بیشتر جنبه بازار گرمی دارد و افسوس که تقلب وارد بازار نشر هم شده است.در اندک زمانی میبینیم که چاپ کتابها به سرعت بالا میرود که فوق العاده تعجب برانگیز است البته نقش تبلیغات در این میان بی تاثیر نیست.روی هر کتابی که تبلیغات میشود از اقبال نویسنده نشات میگیرد و دلیل موفقیت بعضی از کتابهای کم مایه هم به تبلیغات ناشر برمیگردد.ناشران با ارتباطات وسیع کتاب هایی را رد و بدل میکنند که قابلیت آنچنانی ندارند ؛ گاهی اوقات ناشر روی کتاب چاپ چهلوپنجم و چهلوششم مانور می دهد تا یک سری بازار گرمی کاذب ایجاد کندکه در نهایت به نفع ادبیات ما نیست چراکه نباید به فرهنگ کاسبکارانه نگاه کرد.
وی با توجه به ضعف در توزیع کتاب تصریح کرد: در ترکمنستان که به اندازه استان مازندران ما هم نیست تیراژ اولیه یک کتاب ۳۰ هزار نسخه است در حالی که در کشور ما گاهی به ۵۰۰ نسخه هم نمیرسد! دلیلش چیست؟آیا کم کاری از وزارت ارشاد است؟ نباید همیشه توپ را در زمین ارشاد انداخت البته آنها از این مسائل مبرا نیستند اما برنامهریزیهایی هم دارند.
وی افزود: در دورهای در نهاد کتابخانهها، تعداد تیراژ را خود ناشران تعیین میکردند که در شورایی با وجود صاحبنظران در حوزه ادبیات بررسی میشد و روی کتابها نظر میدادند که چه تعدا د از این کتابها خریداری شود. اما در نهایت انتظار بیهودهای است که تمام کتابهایی که منتشر میشود بلااستثنا ۲۰۰۰ جلد از این کتابها خریداری شود.در مجموع روی این کتابها باید گزینش صورت گیرد؛ نشر ما سخت بیمار است که باید چارهاندیشی اساسی روی آن صورت گیرد.
زنوزی جلالی با بیان اینکه وزارت ارشاد متولی این قضیه است ،اذعان داشت: این قضیه به مدیریتهای فرهنگی برمیگردد، باید چارهاندیشی کنند که چگونه میشود جلوی این روزنهها را بست، بالاخره قضیه نشر در کشورهای دیگر هم وجود دارد.
زنوزی ادامه داد:باید امکانات بین ناشران به صورت مساوی تقسیم شود، حتی ناشران باید کارنامه کاری ادبی داشته باشند، باید بررسی کرد چند درصد کارهای ادبی شاخص چاپ کرده اند و برعکس ناشرانی که کتابهای زیادی چاپ میکنند علت را باید جویا شوند ، چرا که بیشتر کتابهابه لحاظ محتوایی زیر متوسط قرار دارند و بیشتر جنبه کتابسازی دارد که این هنر نیست. باید کارشناسی دقیق تری روی آن انجام شود ، چه بسا که بسیاری از ناشران میتوانستند کارهای ضعیف را هم چاپ کنند که این کار را انجام ندادند.
وی ضمن مقایسه اوضاع نشر گذشته و امروز تصریح کرد:در گذشته کتابهای فاخر با غنای ادبی بالا مخصوص یک ناشر خوب و خاص بود و ناشر حاضر نبود نام و سابقه کاری خودش را با یک سری رابطه و کتابهای ضعیف وارد بازار کند ،در صورتی که در حال حاضر ناشران با هر اسمی و با هر بنیه ادبی وارد بازار می شوند و جالب تر اینکه هم تشویق شده و به دلیل تیراژ بالاشان برگزیده هم میشوند که باید از ناشران برگزیده پرسید با این تیراژ بالا، چند اثر فاخر و شایسته و در خور چاپ کرده که آن آثار چند جا جایزه گرفته که متاسفانه گوش شنوایی وجود ندارد به هر حال ما سالهای سال است که داریم میگوییم که جزو وظایفمان است شاید اتفاق خوبی بیفتد. اگر میانگین بالای آن زیرمتوسط است باید پرسید که چرا اینقدر هزینه کردید که باید پاسخگو باشند . آیا این معیارها وجود دارد؟ اگر قرار باشد برنامهریزی مدونی صورت گیرد از ابعاد مختلف باید نقد و بررسی شود .
*محمدعلی گودینی: چاق شدن ناشران به قیمت لاغر شدن نویسندهها
نویسنده حوزه ادبیات کارگری اظهار داشت: یکی از عمدهترین مشکلات در عرصه کتاب و کتابخوانی این است که توجهی به این مقوله مهم نمی شود که درنتیجه منجر به تیراژ پایین کتاب شده که البته مختص ادبیات وحوزه نشر نمی شود بلکه در حال حاضر سینما هم با این معضل روبهرو است که نیاز به کارشناسی جامعهشناسان و پژوهشگران است که علت را بررسی کنند.
گودینی در ادامه ضمن اشاره به بحث کم توجهی به مطالعه و عدم غنای کتاب ها در ایران و جهان اشاره کرد و افزود: شاهنامه سینه به سینه از نسل ها و فرهنگ های متفاوت گذشته است و همچنان هم مقبول؛اما چطور می شود کتابی که حتی هدیه هم داده میشود یا با بن خریداری میشود ،کمتر خوانده میشود که البته مختص ایران هم نیست حتی در کشور های دیگر از جمله فرانسه هم کتابخانه هایی با قدمت ۳۰۰ ساله موجودند که مسوولان فرهنگی شان نسبت به عدم گرایش مردم به کتابخوانی حتی با قیمت پایین هم معترض اند.
نویسنده کتاب “یک مشت خاک” تصریح کرد: تعداد زیادی از ناشران هستند که امکانات زیاد مادی و معنوی در اختیار می گیرند اما در این بین سلیقه ای برخورد می کنند و کتاب های کم مایه را پررنگ و کتاب های پر مایه را اگر به مذاقشان خوش نیاید ، مطرح نمیکنند که از بین تعداد زیاد ناشر عدهای فعالند و عدهای غیرفعال که ناشرانی که فعالیت شان کمتر است برای اینکه نامشان محو نشود سالی ۳-۴ مورد کار میکنند. در حالی که روز به روز ناشران ما به قیمت لاغر شدن نویسندهها، چاقتر شدهاند.
نویسنده کتاب “نورد” افزود: از بین ناشران فعال هم شاید تعداد اندکی ناشر واقعی باشند که البته مورد حمایت هم قرار نمیگیرند . ما نمیتوانیم وزارت ارشاد را متهم کنیم به اینکه تعمدا این اتفاق میافتد. ناشرانی که مورد حمایت قرار نمیگیرند یک سری کتابهایی را برای چاپ به وزارت ارشاد ارایه می دهند که در جامعه ما بازتاب درستی نخواهد داشت. ناشر باید متوجه باشد در هر نظامی که زندگی میکند،قصد مقابله دارد یا مبارزه ؛ البته در کشورهای دیگر هم چنین نگاهی مرسوم است چرا که ناشری که ادعای فرهنگی میکند باید جامعه خود را بشناسد و برخلاف عرف مملکت و اعتقادات مردم جامعهاش به چاپ هر نوع آثاری که در خور فرهنگش نیست ، نبپردازدکه در این صورت موافق نظر وزارت ارشادیم اما وقتی حقی ناحق میشود به هیچ عنوان موافق نیستیم کارهایی را با عنوان فرهنگ اما در عمل علیه فرهنگ انجام می شود ، قابل دفاع نیست.
نویسنده ادبیات دفاع مقدس و ادبیات کارگری تصریح کرد: باید بیطرفانه آسیبشناسی صورت بگیرد و راهحل سازنده داد اینکه فقط توپ را به زمین ارشاد یا نویسنده و یا ناشر بیندازیم درست نیست. باید پژوهشگری باشد که بیطرفانه راهحل بدهد و به مرحله اجرایی برساند. بعضی از ناشران بیش از حد سوءاستفاده می کنند و با استفاده از امکانات دولتی به کارهای دیگر میپردازند و در زمینه توسعه فرهنگی استفاده نمیکنند .
نویسنده کتاب ” لبخند تلخ” اظهار داشت: متولیان امور فرهنگی- هنری کشور با چاپ نخستین آثار هنرمندان جوان می توانند به آنها روحیه مضاعفی ببخشند و استعدادهای درونی شان را شکوفاتر کنند.دست اندرکاران فرهنگی حتی می توانند کتاب های هنرمندان جوان را برای کتابخانه های عمومی سراسر کشور خریداری کنند تا از این طریق کمک قابل توجهی به هنرمند جوان صورت گیرد.
محمدعلی گودینی ادامه داد: بهتر است مسایل حوزه کتاب را با نگاه فرهنگی حل کنیم، چرا که همه مشکلات حوزه کتاب از قبیل چاپ، فروش و توزیع و حتی عملکرد ناشران، با اعمال راهکارهای فرهنگی برطرف میشود.نویسنده واقعی در هر مرحله برای کسب منافع کار نمیکند و به دنبال جلب توجه نیست؛ البته در این میان برخی هم هستند که عقده شهرت دارند و مدتی میآیند و میروند.
*صادق کرمیار:ریشه کتاب سازی در رعایت کپی رایت است
این نویسنده و کارگردان ایرانی با بیان اینکه بودجه های سازمانی باید صرف کارهای سازمانی از جمله کتاب شود ،تصریح کرد:زمانی که بودجه سازمانی درحوزه نشردراختیارنهادی قرارمی گیرد ،کتاب هایی که چاپ می کنند در جهت اهداف سازمانی خودشان است ومخاطب خاص خود را هم دارد که در این مواقع معمولا عرضه کتاب بیش از تقاضا می شود ،حتی ممکن است طیفی که تفکرشان به آن سازمان نزدیکتر است، بسیار کم باشند اما تیراژ کتاب چندین برابر مخاطب باشد به همین دلیل کتابهایی از این دست خوانده نمی شوند.
نویسنده کتاب “فریاد در خاکستر” اظهار داشت: برای اینکه ناشران بخش خصوصی طیف مخاطب بیشتری را در اختیار داشته باشند اما امکانات کمتری در اختیار دارند و با وجود کاغذ گران و مشکلاتی که در چاپ دارند به طبع عرضه شان کمتر از تقاضاست و امکان گسترش کار خود را ندارند. سازمان هایی که منبع تغذیه کننده بودجه دارند معمولا به ناشران بخش خصوصی برای بالا بردن تیراژشان کمکی نمی کنند زیرا چه در تولید، چه در توزیع کتاب توازن ندارند.
وی با بیان اینکه اساسا تیراژ کتاب در کشور پایین است،اظهار داشت: متاسفانه سرانه مطالعه به شدت پایان است عامل اصلی این مسئله مشکلات اقتصادی مردم است چرا که با وجود این مشکل مردم مخارج خود را اولویت بندی می کنند و مسلما چیزی که در این راستا در اولویت قرار می گیرد ارتزاق و برآورده شدن نیازهای ضروری زندگی است و جایی برای خریداری کتاب و اختصاص آن در سبد خانوار باقی نمی ماند. .از طرفی تربیت کتابخوانی باید از کودکی آغاز و در مدرسه به بالندگی برسد و معمولا باید از آموزش و پرورش شروع شود که متاسفانه وزارت آموزش و پرورش هم هیچ برنامه ای برای کتابخوان کردن کودکان ندارد.
نویسنده رمان “دشت های سوزان” با اشاره به اینکه این فرهنگ باید نهادینه شود ،ادامه داد:بهتر است از فرهنگ و تجربه دیگر کشورها استفاده و آن را بومی کرد.باید کارشناسان داخلی بررسی کنند که چرا در کشورهای دیگر کتاب در محلات گذاشته می شود.می توان کیوسک کتاب کودک گذاشت که کتابخانه سیار رایگان ایجاد شود البته ممکن است به دلایل گوناگون کتاب هایی از بین برود اما می توان جایگزین کرد که چشم کودکان به کتاب در محله شان عادت کند.
این نویسنده و کارگردان با انتقاد از قانون سخیف کپی رایت و کتاب سازی اظهار داشت:در بحث کتاب سازی تا زمانی که مبحث کپی رایت در کشورمان حل نشود، بحث کتاب سازی هم وجود خواهد داشت و سوءاستفاده هایی هم در این بین صورت خواهد گرفت. باید جلوی قاچاق فرهنگ و آثارفاخرادبی را گرفت، در این صورت کتاب سازی کم خواهد شد .
وی افزود: معمولا مسئولان فرهنگی، دغدغه حفظ آثار فرهنگی و هنری را ندارند.شاید یکی از دلایلش طول عمر کم مدیریت باشد. متاسفانه مدیران بیشتر از اینکه به عملکرد قوی بتردازند به فکر ارایه کارهای ویترینی و منافع خود هستند که باید ریشه ای به حل مساله پرداخت.
وی با بیان اینکه خوشبختانه بازار دلالی ناشران هنوز تمام بازار را تسخیر نکرده ،افزود: به هر حال باید چرخه مالی ناشران بچرخد ، بعضی از ناشران برای گردش مالی در نشرشان یک سری کتاب های خاص را مانند کتاب های کمک درسی چاپ می کنند برای اینکه بودجه در اختیار بگیرند که امکان چاپ کتاب های ارزشمندشان میسر شود. طیفی از ناشران این گونه اند که شاید این کارشان ارزشمند باشد که به عدم حمایت وزارت ارشاد از ناشران بر می گردد که باعث می شود ناشر خود به فکر بیفتد. سوی دیگر راهکارهای دلالی بازار است که برای گردش چرخه مالی کارهایی انجام میدهند چرا که باید این دو دسته ناشران را از هم تمییز داد.
نویسنده و کارگردان فیلم “بهانه های عاشقی”در وجه تمایز این گونه از ناشران تصریح کرد: اینگونه ناشران آثار ارزشمندی هم در کارنامه کاری شان دارند ولی در کارنامه ناشرانی که صرفا دلالی می کنند هیچ گونه آثاری وجود ندارد.بعضی از ناشران وام های کلان به اسم توسعه فرهنگی می گیرند اما در جهت دیگری خرج می کنند که هیچ واحد نظارتی وجود ندارد.که باید قوه قضاییه وارد عمل شود که چرا ناشری برای کار فرهنگی وام می گیرد و برای کار اقتصادی استفاده می کند باید مورد مواخذه قرار گیرند.
*منیژه آرمین: عدم الگوی مناسب برای مطالعه
منیژه آرمین ،نویسنده و منتقد ادبی در مورد اینکه چرا سرانه مطالعه در ایران هر روز رو به افول است ، اظهار داشت : سطح کتابخوانی در ایران پایین است این به معنای آن نیست که سطح فرهنگ ما پایین است چرا که تبلیغات رسانهای بسیار کم و گویی رسانه ها لزومی برای تبلیغات کتاب نمیبینند. یکی از وظایف مهم رسانههای دیداری و شنیداری و مکتوب این است که بخشی را به معرفی کتاب اختصاص دهند و هیچ رانتی در میان نباشد بلکه فقط کتاب را معرفی کنند و محتوای کلی کتاب را کوتاه و در عین حال جذاب به مخاطب ارایه دهند.
وی اذعان داشت: ممکن است ناشری توزیع خوبی داشته باشد اما در اکثر نهادهای دولتی و فرهنگسراها همه مدل کتاب از همه نوع ناشر موجود است گاهی هم با وجود اینکه به گوش می رسد توزیع کتابهای ناشران دولتی زیاد است اما در عمل به نظر میرسد بسیار هم و در مکانهای دولتی کمتر یافت میشوند. ما در جامعه الگویی برای مطلعه نداریم. شهرداری کار خوبی در زمینه فرهنگسازی مطالعه کرده بود ؛ اگر تکرار شود بودجهای نیست که به بطالت رفته شود. خود ناشران هم چه دولتی و چه غیردولتی بیتقصیر نیستند که بیش از حد به منافع مادی فکر میکنند.
نویسنده کتاب “کیمیاگران نقش ” تصریح کرد: نهادها و ارگانها همیشه به سود نزدیک فکر میکنند، به سود کلان فکر نمیکنند زیرا حاضر نیستند سرمایهگذاری کنند، باید پذیرفت فضای سایبری، قیمت بالای کتابها، دغدغهمند بودن افراد باعث گرایش ضعیف افراد به کتاب شده اما گرانی کتاب نمیتواند دلیلی بر عدم کتابخوانی باشد توجه به پرپیچ و خم بودن مسیر چاپ یک کتاب مولفان سود بسیار اندکی دارند، فرهنگ مطالعه صحیح برای خانوادهها هنوز جا نیفتاده است که خواندن کتابهایی غیر از کتابهای درسی هم مفید فایده است. بعضی از کتابها که خیلی هم جالب نیستند اما چون از خطوط قرمز رد شده و جنجالی اند با فروش بسیار بالایی مواجه می شوند که بررسیهای مخصوص به خود را میطلبد. باید از کودکی آ موزش مطالعه را در تاروپود کودکانمان نهادینه کنیم که در تمام امور زندگی حتی اگر کتاب خوبی هم نباشد جریان پیدا کند که کتاب خواندن جزو لاینفک شان به شمار برود.
نویسنده کتاب “شب و قلندر” در ادامه تصریح کرد: جامعه ما باید از لحاظ فرهنگی آسیبشناسی شود. سیاست گذاران دولتی و فرهنگی هم باید قدمهای مثبتی در این زمینه بردارند. چرا که از آموزش و پرورش باید آغاز تا به بالاترین سطح مسئولان فرهنگی باید خود را در مورد کتاب خواندن مسئول بدانند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم باید به صورت جدی وارد عمل شود چراکه افراد مستعد در این زمینه کم نیستند البته مشروط بر اینکه نگاه عمیق تری بیفکنیم. جوانان زیادی هم در این عرصه وجود دارند با ممارست در امر مطالعه ذهنشان تربیت شده نیاز به کار بیشتر و اقدامات جدی تری داریم. به نظر میرسد با سمینارها و گردهماییهای سازنده مشکلات اینچنینی کمرنگتر بشود. هر حرکت سازنده ای هزینه می خواهد چه مادی و چه معنوی؛ پس باید بودجه گذاری ها بیشتر شودکه در این صورت جامعه و سمبلهای آینده را به سوی آیندهای روشن رهنمون میکنند.
true
false
false
false