×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true
سوختن در آب؛ غرق شدن در خاک

سوختن در آب؛ غرق شدن در خاک، در سال ۱۳۵۰ به علت اشتیاق فراوان به مطالعه، معنا و مفهوم کتاب و کتابخانه به طور جدی در راستای تقدیر مطالعه و سپس نوشتن و نوشتار در وجودم نهادینه ودر ذهنم نقش بست.بعد از اخذ کارت عضویت نخستین ورود رسمی به کتابخانه، با اشتیاق وصف ناپذیری به داخل کتابخانه و قفسه‌های شیک و منظم آن برایم به طور عجیبی هم چیز جالب بود.دیدن این همه کتاب در قفسه‌ها، که زندگی همه مارا عوض کرد و پس از ورود نمی‌دانستیم باید چه کنیم؟.

اکوپرشین، علیرضا کیهان‌پور: مسوول کتابخانه که هنوز اسمش در روح و جانم حک شده و تا امروز هم ادامه دارد، همه ما دوستان همکلاسی را به طرف خودش فرا خواند وآداب و نحوه استفاده از کتابخانه را برایمان توضیح داد.

مساله اینجا بود که بدون این که پولی برای برنامه‌ای از ما گرفته شود، حق داشتیم برای یک هفته، دو جلد کتاب به خانه ببریم و پس از یک هفته مجددا آن‌ها را به رسم امانت برگردانیم واین خود یعنی نظم و امانتداری توسط سرکار خانم َضیایی مسوول ارجمند کتابخانه که ما را به مانند فرزندان خویش دوست داشت.

در آن محله فقیر نشین دوران کودکی من، معنای این کار چه می‌توانست باشد؟ آیا جز اعتماد و اطمینان دوطرفه؟!!!.

کتابخانه و مسوول وظیفه مند آن به همه ما اعتماد کرد و نخستین راستی آزمایی بین ما و کتابخانه رخ داد واز همان زمان امن ترین مکان بعد از خانه والبته نه مدرسه…برای ما آنجا بود.کتابخانه با کتابدارانش زندگی و انسانیت را به ما آموزش دادند و تا عمر باقیست قدردان زحمات آن عزیزان هستیم و هستم که چنین ما را هدایت و تربیت فرهنگی کردند و همچنین در ادامه وطی گذراندن مدارج آموزشی تحصیلی با نهادینه شدن این رفتار فرهنگی در تاروپود زندگی من و ما و به لطف و عنایت خاص پروردگار سرشار از حافظه‌های بلند مدت هستم وهر علامتی حتی تنیده شدن راز عشقه‌ای بر روی دیوار وپرچین زرد شده‌ای بر پایین همان دیوار شاید نشانه‌ای از ردپای طراری چیره دست وفرار وی به سوی یک ناکجا آباد باشد که باید پووآرو فقط از چیدمان این پازل عشقه وپرچین زرد شده آن سوی دیوار و منتهی به باغ برای ناپدید شدن باشد به پیچیده گی کار پی ببرد اما بالاخره قابل ردیابی است ولو سال‌ها از آن هجوم وبی معرفتی نسبت به حقوق ملت ولو در هر گذشته‌ای باشد شامل مرور زمان شده باشد.

یادش بخیر معلمی داشتیم که وقتی درس می‌داد فکر می‌کردیم واقعا با چه درس ساده‌ای روبرو هستیم و وقتی به کتاب رجوع می‌کردیم متوجه می‌شدیم که چقدر مباحث کتاب سخت است!!!. و یک معلم هم داشتیم که وقتی سر کلاس؛ درس می‌داد وفقط حرف می‌زد؛ نمی‌فهمیدیم و درک نمی‌کردیم که چه می‌گوید اما وقتی کتاب را می‌خواندیم بهتر و خوبتر می‌فهمیدیم که چه اتفاقی افتاده است؟ وایراد از فرستنده بود و نه گیرنده!!!.

معلم اول استاد ساده کردن امور پیچیده بود و معلم دوم استاد پیچیده کردن در همه امور ساده بود.

در یک فاصله زمانی از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ در قالب ۲۶ لوح فشرده( CD) مباحث ذیل( تیتراژ) که در ادامه خواهد آمد و به زمان تقریبی ۲۰ ساعت کامل از شبکه‌های مختلف سیما نه یک بار بلکه چندین با تکرار آن پخش شده است توسط یک شخص، دقت فرمائید فقط وفقط یک شخص تهیه کننده، کارگردان و تدوینگر بوده است و عجب غوغایی است این عرصه هنر هشتم!!!.

صید پره+اکوپرشین

فانوس ماهیان

احیای ماهیان خزر

فانوس ماهیان ذخایر ارزشمند دریای عمان

ماهیگیری و گردشگری

ماهیگیری مسئولانه

صید غیر مجاز

صید تن ماهی جنوب+اکوپرشین

صید ساردین ماهیان

صید میگو در خلیج فارس

صید ماهی یال اسبی در ایران

کاهش صید ضمنی ترال میگو تجربه ایران

ماهی گنج دریا

منابع آبزی را حفاظت کنیم

سبز تر از همیشه= قسمت اول

سبزتر از همیشه= قسمت دوم

مزارع کوچک ماهی

بیمه حامی صیاد

بندر کنگ

همیاری صیادان

سوزا وصیادی

زنان جزیره هنگام

بنادر صیادی

ذخایر آبزی را حفاظت کنیم

سیستم‌های برودتی در لنج

بنادر صیادی در چابهار و

بازار حراج ماهی.

بازار ماهی جنوب +اکوپرشین

در بیش از یک دهه که نگارنده مسئول روابط عمومی یک بخش دولتی بودم در اوایل هر سال باتوجه به تاریخ رویدادهای مختلف مانند بازده زمانی تکثیر انواع ماهی، میگو و سایر آبزیان ازجمله ماهیان خاویاری، زینتی، پرورش انواع آبزیان در آب‌های داخلی و در سواحل شمال وجنوب، فعالیت‌های آغاز و پایان زمان صید وصیادی و سایر امور وابسته، روابط عمومی در سطح ملی وکشوری موظف بود ضمن ارتباط با صدا وسیما طبق نظرسنجی و اخذ پیشنهادات همه معاونت‌ها و ادارات کل تخصصی در یک جدول تدوین شده(CPM) پیشنهادات و نتیجه نهایی را به مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت جهاد کشاورزی در راستای سلسله مراتب اداری و هماهنگی بیشتر به منظور تهیه، زمان کنداکتور و پخش و البته به جز برنامه‌های زنده مناسبتی اعلام وتا حصول نتیجه پیگیری نماید.

صید میگو+اکوپرشین

طبق چارت تشکیلاتی، قانونی و مصوب روابط عمومی فوق وبه منظور فرماندهی واحد و نه جزیره‌ای و سلیقه ای!!! وبه منظور اعمال روند پشتیبانی وبه ویژه خودداری از هدر رفتن منابع مالی و اعتباری( دوباره کاری ها) تداخل برنامه ریزی‌ها، دروازه بانی از روش واصول تدوین علمی وبهره برداری از دیدگاه‌های تخصصی همکاران کارشناس و به ویژه اجتناب از موازی کاری و اعلام به تمامی ادارات کل وبه خصوص استان‌های ساحلی در شمال وجنوب کشور باید ضمن پایش ومانیتورینگ پروژه‌های تلویزیونی باید قادر و توانا می‌بود که در پایان هرسال که با مشکلات، مشقات و بسیاری از عوامل صرفا فرا سازمانی نیز همراه بود گزارش کار نهایی را تدوین و حتی در یک پروسه سخت اطلاع رسانی که بارها دستخوش عدم پخش در یک ساعت مشخص شده کنداکتور بود باید روز و ساعت پخش برنامه‌ها را نیز اطلاع رسانی می‌نمود.

خیلی از دیدگاه‌ها و مسایل را در این راستا نه می‌شود گفت ونه پیگیری نمود اما دور زدن روابط عمومی‌ها وجدا شدن از چسبنده گی منشور اخلاقی و اداری این برنامه‌های فوق الذکر اوایل مقاله پیش رو را آقای کارشناس مسئول و کارگردانی که در دهه ۶۰ تا اواسط دهه ۷۰ در شیلات مشغول به کار بوده ای! واز طریق رابطه به این رانت دست یافته‌ای و شما که حتی از نوشتن یک نریشن عاجز بوده و بارها و بارها وبه رایگان از مقالات، نوشته‌ها ونریشن‌های تخصصی اینجانب سوء استفاده کردی جفا به انسانیت وبستر اعتماد اداری و دولتی نمودی وبه یقین دست‌های آلوده رابطه‌ای و نه ضابطه‌ای به این رانت و جفا در نهان کمک کرده‌اند که جای بحث این مقاله نیست و ارزش مطرح کردن ندارد که فقط هدف جلوگیری از تکرار این نابسامانی وجزیره‌ای عمل کردن است وگرنه آنچه سوپرفرانوش شده هرگز فراموش نخواهد شد.

واما انگیزه این نوشتار فقط این بود که تمام برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی فوق که طبق CPM اول هرسال به صدا و سیما اعلام می‌شد چون ماهیت صرفا اطلاع رسانی ،ترویج وانتقال یافته‌ها داشت با همکاری والحق والانصاف صدا و سیما از صفر تا صد کار رایگان بود که جای تقدیر وتشکردارد.

 اینجانب در طول خدمت در روابط عمومی افتخار تهیه، تدوین، پیگیری و پخش بیش از ۱۵۰ برنامه زنده، ضبط شده و مستند را با حمایت بی دریغ ومسوولانه معاونت برنامه ریزی وتوسعه منابع و زیر بخش‌های وابسته به آن مانند دفاتر برنامه وبودجه وامور اداری(سابق) به صورت کاملا رایگان داشتم که مصداق منشور اخلاقی بوده و هرچند سال‌های بسیاری از این رویدادها گذشته، و اینک نیز با یادآوری آن سال‌ها از طرف خود از این پشتیبانی‌ها به ویژه حمایت، دادن انگیزه، ترغیب و تشویق به ادامه این راه پر پیچ وخم، باور و اعتماد داشتن به ادامه راه و..سپاسمندم.

واما این ۲۶ سی دی و۲۶ برنامه تلویزیونی پخش شده در یک بخش تخصصی طرح جدید پروسه موازی کاری در گذشته بود، دلیل این نوشتار است به طوری که همان راز ردپای عشقه‌ها و پرچین‌های زرد شده دیوار و باغ بود که به خوبی نشانه ردپاها را عیان نمود و کاری که به طور قانونی، موظف، اداری و رایگان توسط روابط عمومی و صدا و سیما انجام می‌شد به نظر می‌رسد با تحمیل روند یک قرارداد خاص و پرداخت هزینه‌های بدون توجیه ولو با هر دلیلی مربوط به آن در یک بخش تخصصی، دوباره کاری وانجام نامسوولانه هزینه‌ها از محل بودجه دولتی بوده است که البته می‌تواند قابل ردیابی و بازبینی مدارک و اسناد مربوطه باشد.

پس فرق اساتید آسان نمودن هر پیچیده گی و پیچاندن سخت هر آسانی را درک فرمودید ولی جفا به اعتماد وانسانیت ومنشور اخلاقی، جناب آقای کارگردان!!! محترم هرگز بخشودگی نیست و نخواهد بود.

همه این‌ها که گفته شد برای این بود که سوختن در آب و غرق شدن وجدان کاری در خاک بود وبرای فقط یک هدف به نگارش در آمد که می‌خواهیم بفهمیم که در این دنیا چکار داریم می‌کنیم؟ و بس و دلم می‌خواهد بیت بعدی این شعر حافظ را هم شاید بی دلیل در پایان بنویسم وقتی که می‌گوید:

《این چه استغناست یارب وین چه قادر حکمت است؟

کاین همه زخم نهان است و مجال آه نیست.》

دست حق یارتان.

true
false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false