آیا گوهری در صدف بخش کشاورزی هست؟، ضرب سکه طلا به نام وبرای کشاورز و تولید کننده گمنامی است که اگر به فرض محال بخواهد به یک اداره یا سازمان مرتبط مراجعه کند هرگز پایش را درون آتشکده غول بوروکراسی خمیده در هزار چم گونه، نخواهد گذاشت.
اکوپرشین، علیرضا کیهان پور، تحلیلگر رسانهای بخش کشاورزی: اعتقاد و ایمان به برکت و روشنایی کاری که در گمنامی برای امنیت غذایی کشور انجام میدهد هرگز در التهابات ودل آشوبی های پنهان کاری و حزبی خدشهدار نمیشود و تلاش و جهادش هرگز بر سر آرمانهایش آوار نخواهد شد.
در قلب روستاهای محروم و دور افتاده کشور کشاورزانی هستند که رزق و روزی خود را در بذر برکت ودر دل آب و خاک پاک این سرزمین جستجو میکنند و اینان خود گنج پنهان مرزوبوم ما هستند.
این گنجهای پنهان هرگز با دکتر علی اکبر حکیمی نخستین وزیرگمنام کشاورزی در تشکیلات نوین وزارتخانه از سال ۱۳۰۷ تا دکتر کاظم خاوازی جنتلمن هرگز کاری نداشتهاند و با لشگری از پروفسور، دکتر، مهندسی که شاید کار اندکی از آنان سخت کردن کارهای ساده وپیش وافتاده است را هرگز مراوده ای نبوده است.
آنان کسانی را قبول داشته و پذیرا هستند که استاد آسان نمودن هزاران کار پیچیده و سخت هستند ولو توسط یک واکسیناتور و تکنسین سایر ردههای دامپزشکی یا یک مسوول سمپاشی آفات گیاهی و جانوری اداره کل مبارزه با آفات نباتی اسبق و سازمان حفظ نباتات کنونی در راههای مالرو و صعبالعبور سرحدات در دهه ۱۳۳۰؛ این ظرافت و تعهد و منشور اخلاقی خدمتگزاری انجام شده باشد که حتما انجام شده است.
هرچه به حافظه مراجعه کردم آن طور که باید و شاید به یک گوهر نایاب در صدف کشاورزی دسترسی داشته باشم نشد که نشد! به جز جمعیت حدود ۴/۵ میلیون نفری تولید کنندگان و بهرهبرداران بخش که سکه زرینی به نام اشان ضرب شود و آنان که ادعای پاکدستی، تخصص و مسوولیت در برهههای مختلف داشتند متاسفانه در ماراتن رانت و فساد مالی آن چنان غرق شدند که خود دروغ بود آنچه ما پنداشتیم.
یک میوه فروش ورشکسته اخیرا با بنده دردل از سازمان میادین و تره بار داشت که چگونه مدیر عامل اسبق واعوان وانصاراش خیلیها را به خاک سیاه نشاندند و ادامه داد وقتی رسیدگی شد به معاون وزیری رسید، آنجا هم باند بازی کرد و مقابل منافع مشروع تولید کننده قرار گرفت دوباره در یک مسوولیت بالاتر قرار گرفت وبیش از ۴۰ سال در مسند مدیریت بود و در ادامه اظهار نمود حالا که پیگیر تخلفات اش شدیم متوجه شدیم این آقای موسوم به مهندس «ص» با فرزندانش مشغول تکثیر وپرورش میگو در جنوب کشور هستند که برازنده صفت ابوالمشاغل در وزارت، شهرداری، بخش خصولتی و دولتی است!.
و زندگی همه ما میوه فروشان و غرفهداران را یک شبه نابود و فروپاشانید.
این یک نمونه کوچک بود والبته نافی تلاش انسانها و مدیران فساد ستیز وپاکدست هرگز نخواهد بود اما متاسفانه جمع این مستان اندک است.
ضرب سکه زرین ما دوستداران بخش برای آن کشاورزان و تولیدکنندگان گمنام اما پرتلاش از صمیم قلب تقدیم و یادمان زرشک طلایی برای آنان که به خوبی میدانند که کیانند!؟.