×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true
مخاطرات کم‌بارشی بر اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی

تبعات خشکسالی بر تولیدات کشاورزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی طی یادداشتی،پیامدهای خشکسالی و کم بارشی برای تولید محصولات کشاورزی و معیشت کشاورزان و البته امنیت غذایی را تبیین کرده‌است.

به گزارش اکوپرشین به نقل از روابط عمومی اتاق تهران: فاطمه پاسبان، عضو هیات علمی موسسه پژوهش‌های برنامه‌ریزی: تولید بخش کشاورزی به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ از نهاده و عوامل تولید گرفته تا شرایط اقلیمی و جوی و تغییرات آب و هوایی تا سیاست‌های دولت و بازار جهانی.

عوامل متعدد و در هم تنیده‌ای بر تولید بخش کشاورزی تاثیرگذار است که در این میان آب به عنوان یکی از عوامل تولید، نقش مهم و اساسی در تولید کشاورزی دارد؛ چنانکه به عنوان مثال تولید یک کیلوگرم برنج به حدود ۳۵۰۰ لیتر آب و یک کیلوگرم گوشت گاو حدود ۱۵۰۰۰ لیتر آب نیاز دارد.

به طور کلی، زراعت آبی۲۰ درصد از کل زمین‌‌های زیر کشت جهان را به خود اختصاص داده و این میزان۴۰ درصد از کل مواد غذایی تولید شده در جهان را تامین می‌کند.

زراعت آبی به طور متوسط حداقل دو برابر محصول دیم در واحد سطح تولید می­‌کند و از این رو امکان افزایش تولید و تنوع‌بخشی به محصولات تولیدی بیشتر را فراهم می­‌سازد. بنابراین تولید بیشتر غذا یعنی در دسترس بودن آب.

 از طرف دیگر تولید دیم هم بسیار وابسته به بارش است و خشکسالی بر میزان و عملکرد تولید تاثیر منفی دارد.

بر اساس آمارنامه کشاورزی سال ۱۳۹۸ که توسط وزارت جهاد کشاورزی منتشر شده، در حدود ۴۰ درصد گندم تولیدی کشور، ۹۶ درصد نخود و ۹۲ درصد عدس تولیدی دیم است که جزو اقلام سبد غذایی خانوار بوده و از اهمیت خاصی برخوردار است. آن هم در شرایطی که نان و حبوبات با توجه به قیمت بالای انواع گوشت، جایگزینی برای تامین غذای مردم است.

از طرف دیگر ۵۳ درصد تولید شبدر و ۳۳درصد جو تولید دیم است که به عنوان خوراک دام استفاده می‌شود و کمبود بارش و خشکسالی بر کاهش تولید به خصوص تولید دیم اثرگذار است. حال با کاهش بارش و ادامه خشکسالی تولید دیم با تهدیدی جدی روبه‌رو شده است.

به‌ گزارش مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی، از مهرماه تاکنون در کشور به‌طور میانگین، حدود ۱۰۰ میلی‌متر بارش رخ داده که این میزان نسبت به میانگین بلندمدت ایران حدود ۳۴ درصد کمتر است.

براساس این گزارش، میزان بارش‌ها در تمامی استان‌های کشور کمتر از حد نرمال بوده و ۵ استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان و خراسان رضوی با کم‌بارشی شدید مواجهند.

حال‌‌ آنکه، خشکسالی و کم بارشی بر کاهش سطح زیرکشت و عملکرد محصولات به خصوص دیم، شیوع آفات گیاهی، غیرقابل برداشت شدن محصول، بیماری درختان و هجوم حشرات، آتش‌سوزی جنگل‌ها، تخریب حاصلخیزی جنگل، نشست زمین و در نهایت بر «تولید غذا » اثر نامطلوبی دارد.

در تحقیقی که سال ۲۰۱۶ انجام شده پیش‌بینی کرده‌اند که با تغییر در الگوی بارش، احتمال کاهش غذای جهانی به میزان ۱۰ درصد در سال ۲۰۳۰ و بیشتر از ۲۰ درصد در سال ۲۰۵۰ وجود دارد. اخبار منتشر شده در کشورمان نیز حاکی از آن است که کاهش باران و کمبود منابع آبی به شدت بر تولید کشاورزی تاثیرگذار بوده است.

به عنوان نمونه معاون بهبود تولیدات گیاهی جهاد کشاورزی لرستان اعلام کرده است که به دلیل خشکسالی در سال جاری و کاهش شدید بارش باران به‌ویژه در کشت های دیم، شاهد کاهش ۶۵ تا ۷۰ درصدی تولید گندم دیم در استان هستیم یا رئیس سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی با بیان اینکه امسال بخش کشاورزی استان با مشکل خشکسالی درگیر بوده و این میزان خشکسالی تاکنون کم سابقه بوده است، پیش‌بینی کرده که با این شرایط خشکسالی، حداقل۵۰ درصد عملکرد تولید محصول در مزارع دیم کاهش می‌یابد. یا از کردستان خبر می‌رسد که کاهش شدید بارندگی ها در سال زراعی جاری باعث شده میزان تولید در بخش کشاورزی بیش از ۴۱۲ هزار تن کاهش یابد.

بنابراین یکی از پیامدهای بارش کم و خشکسالی،کاهش تولید محصولات کشاورزی و غذا و کاهش دسترسی فیزیکی به غذا است.

این پیامد به دنبال خود کاهش عرضه و در نتیجه افزایش قیمت را در بازار به همراه دارد . از این رو، برای تامین تقاضای داخلی، واردات افزایش و به خروج ارز در کشور منجر می‌شود (در شرایط تحریمی و عدم پذیرش توصیه‌های FATF واردات گزینه دشواری است).

اگر واردات با قیمت کمتر اتفاق بیفتد، خود یک سیاست ضد حمایتی برای تولید است و اگر با قیمت بیشتر از قیمت داخلی وارد شود،باعث افزایش قیمت در بازار داخلی خواهد شد.

در هر صورت افزایش قیمت غذا در کشور دسترسی اقتصادی به غذا را با تهدید مواجه خواهد کرد و خانوارها که در سال‌های اخیر همواره با کاهش قدرت در خرید مواجه بوده‌اند، با مشکل مواجه خواهند شد؛ در عین حال، تغذیه نادرست باعث کاهش بهره‌وری و اثرگذاری بر سلامت افراد و نسل‌های آتی خواهد شد.

از سوی دیگر با کاهش تولید خوراک دام و افزایش قیمت آن ، هزینه تولید افزایش یافته و قیمت محصولات دامی را در بازار افزایش خواهد داد که خود مزیت رقابتی تولید را با تهدید مواجه می‌سازد.

افزون بر این، به دلیل خشکسالی و کم بارشی و به دنبال آن کاهش تولید، معیشت تولیدکنندگان محصولات کشاورزی نیز با خطر روبه‌رو می شود؛ آن هم در شرایطی که برای محصولات کشاورزی و غذایی، سرکوب قیمت اتفاق افتاده و اجازه افزایش قیمت محصول به اندازه هزینه‌ها داده نشده است.

توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که در بخش کشاورزی ایران، خرده مالکی و کوچک مقیاسی حاکم است؛ به طوری که براساس سرشماری کشاورزی سال۱۳۹۳ در حدود ۷۵درصد بهره‌برداران کشاورزی،کوچک‌مقیاس وکمتر از ۵هکتار بوده و کاهش تولید، توان درآمدی آنان را تنزل خواهد داد.

کاهش درآمد و کاهش پس‌انداز، افزایش بدهی کشاورز را به دنبال داشته و به دنبال کاهش توان مالی و اقتصادی کشاورز، انگیزه مهاجرت افزایش پیدا می‌کند.

در چنین شرایطی، دولت پرداخت‌هایی برای جبران خسارت خشکسالی خواهد داشت و این به منزله فشاری بر بودجه دولت خواهد بود. حال آنکه این اعتبارات تخصیص یافته در صورتی که خشکسالی نبود، می‌توانست به سرمایه‌گذاری فناوری جدید برای مقابله با خشکسالی و کم بارشی اختصاص یابد.

با این وجود، اکنون که کاهش بارندگی‌ها، بار دیگر زنگ خطر کم آبی را به صدا درآورده است، برای تامین امنیت غذایی کشور و معیشت بهره برداران و کسب وکارهای مرتبط، توجه به طراحی سیستم پایش، پیش­بینی و آینده‌نگری برای رصد و پایش خشکسالی،کم بارشی و تغییرات اقلیمی و پیامدهای آن و سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه به منظر به کارگیری آخرین نتایج علمی و فناوری جدید برای مقابله با خشکسالی و تاب‌آوری سیستم غذایی ضرورت دارد.

true
false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false