×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
false
true
دستمزدها هزینه‌ سبد معیشت را پوشش نمی‌‌دهد

دستمزدها هزینه‌ سبد معیشت را پوشش نمی‌‌دهد، درحالی که دستمزد کارگران با اعمال همه مزایا رقمی در حدود چهار میلیون و ۲۰۰ هزار تومان براورده شده، اما هزینه‌های سبد معیشتی به مرز ۱۱ میلیون تومان رسیده است، این در حالی بوده که خط فقر در سال گذشته نیز عددی معادل ۱۰ میلیون تومان اعلام شده است.

به گزارش پایگاه خبری اکوپرشین؛ الهام صادقی: تامین هزینه‌های زندگی برای سرپرستان خانوار این روزها دغدغه‌ای است که درصد قابل توجهی از خانوارها به ویژه در قشر کارگر و دستمزد بگیر با آن مواجه هستند.

آنچه که افزایش چند برابری هزینه‌های معیشتی در طول سال‌های اخیر بر آن سایه‌انداخته و موجب شده تا اکنون تعداد زیاد از افراد به ویژه در دهک‌های پایین و قشر کارگر در این زمینه گلایه‌های فراوانی داشته باشند.

دستمزدها کمتر از ۳۵ درصد هزینه‌ها را پوشش می‌‌دهد

براین اساس و با توجه به آنچه که گفته شد؛ مقوله دستمزد به موضوعی چالشی برای این افراد تبدیل شده است.

این در حالی بوده که البته میزان افزایش در حقوق این قشر، به طور سالانه مد نظر قرار گرفته است، با این وجود ولی در ماراتن نرخ تورم و افزایش میزان درآمد کارگران باز هم نفس دخل و خرج زندگی به شماره افتاده و در نیمه راه از شتاب بالای افزایش قیمت کالا و خدمات جا مانده است.

آنچه که با یک حساب و کتاب ساده، همچنین سرانگشتی، میان میزان دستمزدها و فهرست بلند و بالای هزینه‌های زندگی به آسانی به آن پی خواهیم برد. اینکه دستمزدهای کنونی به رغم افزایش حتی نیمی از هزینه‌‌های زندگی را تامین نمی کنند.

به طور دقیق تر باید گفت؛ طبق آمار و ارقام اعلام شده از سوی مرکز آمار وزارت کار، میزان دستمزد کارگران تنها قادر به برآورده کردن ۳۵ درصد هزینه‌های خانوار بوده و این قشر برای فراهم آوردن ۶۵ درصد دیگر منابع مالی مورد نیاز با چالش روبه رو هستند و  باید از طریق راهکارهایی مانند دریافت وام، قرض گرفتن از آشنایان، اشتغال در  شغل دوم و سوم آن را تامین کنند.

این در حالی بوده که البته به گفته علی خدایی، نایب رئیس کانون شورای عالی کار دستمزد یک کارگر با متوسط ۳٫۳ خانوار به عبارتی با ۱٫۳ فرزند این روزها رقمی  کمتر از چهار میلیون تومان بوده و به این ترتیب درآمد آنها فقط ۳۳ درصد از هزینه‌‌های خانوار را پوشش می‌‌دهد. عدد و رقمی که کمتر از میزان اعلام شده از سوی مرکز آمار وزارت کار است.

این موارد موجب شده تا حتی با اعمال برخی از راهکارها برای تامین کسری هزینه‌های زندگی که پیش تر به آنها اشاره شد، این تدابیر که خود هزینه‌های جانبی برای ماه‌های آینده این خانوارها خواهد بود، آنها از سر اجبار به طور مستمر در حال قلم گرفتن بسیاری از نیازهای ضروری شان، حتی در بخش تغذیه و درمان باشند.

به عنوان نمونه می‌توان به هزینه پزشکی و دندان پزشکی اشاره کرد که برای سرپرستان خانوار اکنون به کشیدن دندان آنم هم بدن ترمیم رسیده است.

در کنار ان نیز تفریح و سرگرمی  نیز از سبد خانوار حذف شده است.

علاوه براین کاهش کیفیت اقلام خریداری شده هم راه حل اجباری دیگری بوده که مجبور به اتخاذ آن شده‌اند، تا به آنجا که شاهد هستیم برخی از کارگران به رغم همه این راهکارها در یکی دو سال گذشته به سختی چرخ زندگی را گردانده‌اند.

آمارها چه می‌گوید؟

در این میان اگر بخواهیم نگاهی در قالب آمار و ارقام هم به این موضوع داشته باشیم، باید بیان کرد؛ اعداد و ارقام منتشر شده از سوی مرکز آمار وزارت کار به عنوان مهمترین مرجع رسمی در این زمینه نشان می‌دهد، در بازه زمانی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ تفاوت حداقل دستمزد کارگران به متوسط درآمد و هزینه‌های خانوارهای کشور دچار نوسانات قابل توجهی بوده که این امر بر شیوه زندگی این قشر اثرات مستقیم گذاشته است.

به طور مثال حداقل حقوق و دستمزد سالانه کارگران در سال ۱۳۹۸،  ۱۸۴ میلیون و ۵۵۳ هزار و ۸۵۵ ریال و در مقابل متوسط هزینه‌های زندگی سالانه ۴۸۶ میلیون و ۴۳۹ هزار ریال برای خانوار شهری بوده است.

این رقم برای خانوارهای روستایی ۲۶۵ میلیون و ۹۶۶ هزار ریال برآورد شده است.

به این ترتیب نسبت حداقل دستمزد سالانه کارگران به متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری ۳۷٫۹ درصد بوده که این عدد برای خانوارهای روستایی ۶۹٫۴ برآورد می‌‌شود.

در آن سوی ماجرا اما در سال ۱۳۹۹ این اعداد دستخوش تحول اساسی شده، زیرا که حداقل حقوق و دستمزد سالانه کارگران در سال ۱۳۹۸ به ۲۲۳ میلیون و ۹۲۲ هزار و ۹۴ ریال برای خانوارها رسیده است، در حالی که در جهت دیگر این طیف محاسباتی متوسط هزینه‌های زندگی سالانه برای خانوارهای شهری ۶۳۴ میلیون و ۶۸۴ هزار ریال رسیده و این رقم برای خانوارهای روستایی ۳۴۸ میلیون و ۹۸۲ هزار ریال بوده است.

به این ترتیب نسبت حداقل دستمزد سالانه کارگران به متوسط هزینه سالانه یک خانوار شهری عدد ۳۵٫۳ درصد و برای خانوارهای روستایی ۶۴٫۲درصد رسیده است.

بنابراین همانطور که پیش از این اشاره شد، دستمزدهای کارگری در شهرها تنها پوشش دهند ۳۵ درصد هزینه‌های زندگی چنین خانوارهای است.

این در حالی بوده که بر اساس اظهارات نایب رئیس کانون شورای عالی کار در سال ۱۳۹۶ با تلاش‌های صورت گرفته  ضریب اشاره شده به ۶۰ درصد رسیده بود. به عبارتی یعنی دستمزدها ۶۰ درصد از هزینه‌های خانوارها را پوشش می‌‌داد اما این رقم اکنون برای برخی از کارگران و دستمزد بگیران به حدود نصف رسیده است.

آنچه که علی قنبری، عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس نیز مانند بسیاری دیگر از کارشناسان از آن اینگونه یاد کرده است، این که سفره‌ مردم در چند سال اخیر بسیار کوچک شده است و بسیاری از مردم حتی دیگر توان تامین نیازهای اولیه‌ شان را هم ندارند. آنچه که می‌طلبد تا دولت هرچه زودتر تدبیری جدی برای آن بیاندیشد.

افزایش ۲۲ برابری هزینه‌های زندگی در کمتر از ۲ دهه

این سکه اما روی دیگری نیز دارد، آنچه که می‌توان در مقایسه ای اجمالی اینگونه آن را بیان کرد، اینکه نتایج حاصل شده از مطالعات در حوزه فقر نشان می‌دهد از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ هزینه خانوارها ۲۲ برابر شده است. رقمی که البته شاید اگر در قالب مقایسه میان بهای کالاها و اقلام، همچنین هزینه‌های زندگی آن را بررسی کنید شاید بسیار بالاتر از این رقم باشد.

۳۳درصد ایرانیان زیر خط فقر ۳ بعدی

آنچه که شاید موجب شد تا چندی قبل مرتضی بختیاری، رئیس کمیته امداد بیان کند؛ به طور متوسط در بازه زمانی میان سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ حدود ۳۳ درصد از جمعیت ایران  زیر خط فقر چند بعدی قرار گفته‌اند.

نکته دیگر اینکه جمعیت زیر خط فقر مطلق در بازه زمانی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ اگرچه ۱۵ درصد بوده، اما از سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۳۹۸ دو برابر شده و به ۳۰ درصد رسیده است. در این میان افزایش نفسگیر هزینه‌های تامین مسکن نیز دغدغه دیگری که حتی بیش از۵۰ درصد دستمزد این قبیل خانوارها برای آن هزینه می‌شود.

خط فقر در ۹ سال بیش از ۱۰ برابر شد

خط فقر

واقعیت دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که در حال حاضر خط فقر ۱۰ میلیون تومان بوده عددی که ۹ سال قبل ۹۵۰ هزار تومان برآورد می‌شد. این امر خود گویای شرایط سختی است که این روزها نه تنها کارگران و دستمزد بگیران بلکه بسیاری دیگر از خانوارها با آن مواجه هستند و موجب شده تا سبک و سیاق زندگی شان تغییر کرده و بسیاری از ضروریات زندگی از فهرست نیازهایشان قلم گرفته شود.

اکنون نیز خبر می‌رسد که سبد معیشت به مرز ۱۱ میلیون تومان رسیده است، آن هم در شرایطی که با در نظر گرفتن آخرین رقم دستمزد چهار میلیون و ۲۰۰ تومانی باید عنوان کرد، میزان شکاف بین دستمزد کارگران و خط فقر رقمی در حدود هفت میلیون تومان است. عدد و رقمی که ناصر چمنی رئیس سابق کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران نیز به آن اشاره کرده است.

آن هم در شرایطی که طبق ماده ۴۱ قانون کار حقوق و دستمزد کارگران باید بتواند هزینه‌های زندگی آنها و اعضای خانواده هایشان را تا آخر ماه تامین کند.

۵۰درصد ایرانیان کارگر و مستمری گیر هستند

به این موارد در شرایطی اشاره شد که باید عنوان کرد؛ بیش از نیمی از جمعیت کشور از قشر کارگران و مستمری بگیر بوده و این روزها معضلی به نام گرانی و تورم نفس معیشت شان را به شماره‌انداخته‌اند.

در این میان امید می‌رود با تدابیری که‌اندیشیده می‌شود، مسئولان دولت سیزدهم بتوانند ترمز روند پر شتاب قیمت‌ها را کشیده تا نفس به شماره افتاده نیمی از جمعیت کشورمان به تدریج جانی دوباره به خود گیرد و خواب شبانه سرپرستان خانوارها نیز آرام و بدون کابوس شود.

true
false
false
false

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false